یکشنبه ٢٢/مهر/١٣٨۶ - ۱۴/اکتبر/٢٠٠٧
ابوشجاع فناخسرو [=پناه خسرو] مشهور به عضدالدوله [=بازوی دولت] دیلمی از معروفترین و بزرگترین حاکمان خاندان بویه است. پدرش حسن رکن الدوله بود.
ابوشجاع بویه پسر فناخسرو در لشکر وشمگیر زیاری خدمت میکرد. بویه سه پسر داشت به نامهای علی، حسن و احمد که آنها نیز در خدمت وشمگیر بودند. این سه برادر با اجازهی وشمگیر از لشکر وی جدا شدند و بر بخشهایی از ایران فرمان راندند. چندی بعد، خلیفهی عباسی در بغداد را زیر فرمان خود آوردند و به ترتیب لقبهای عمادالدوله، رکن الدوله و معزالدوله را یافتند.
تاریخ نویسان بعدی بویه را از نسل بهرام گور دانستند. ابوعلی مسکویه او را از نسل یزدگرد سوم خواند اما ابوریحان بیرونی این حرفها را باطل و بی پایه خوانده است.
علی عمادالدوله حاکم فارس بود و حسن رکن الدوله حاکم ری. وقتی علی درگذشت چون پسری نداشت حسن رکن الدوله در سال ٣٣٧ ق/٣٢٧ خ پسر سیزده سالهاش فناخسرو عضدالدوله را به حکومت فارس گماشت. عضدالدوله در سال ٣٥٧ ق/٣٤٧ خ. کرمان و عمان را نیز به قلمروی خود افزود. وی سپس در نبردی سردار ترک آلپ تکین را شکست داد و تا بغداد وی را تعقیب کرد. خلیفههای عباسی بغداد برای مقابله با نفوذ ایرانیان به ترکان روی آورده بودند. آلپ تکین نیز به خلیفه پناهنده شد. اما عضدالدوله به بغداد حمله کرد و آلپ تکین و خلیفه را نیز شکست داد. پس از این شکست، خلیفه به روستای (کردنشین) تکریت پناهنده شد. عضدالدوله خلیفه را به بغداد برگرداند و او را بر خلافت باقی گذاشت. سپس دیار بکر (در ترکیهی امروزی) را نیز زیر فرمان آورد. حاکم حلب در سوریه را نیز شکست داد و آنجا را نیز زیر فرمان خود آورد. از سمت شرق نیز بلوچستان و مکران را به قلمروی خود افزود. وی بزرگترین حاکم خاندان بویه شد.
عضدالدوله در آبادانی ایران و فارس تلاش فراوانی کرد و بناهای بازمانده از ساسانیان را حفاظت میکرد. از جمله
١) شهر «گور« یا «خوره اردشیر» (به معنای فره یا شکوه اردشیر) را که اردشیر بابکان ساخته بود بازسازی کرد و نام آن را پیروزآباد یا فیروزآباد گذاشت. معماری این شهر در زمان ساسانیان به صورت دایرهی کامل بود و در مرکز آن یک آتشکده با برج مارپیج قرار داشت که خلیفهی عباسی بغداد برای ساخت مسجد سامرا از آن الگو گرفت.
٢) سد بزرگی بر روی رود کام فیروز یا همان رود کر ساخت که به بند امیر معروف شد.
٣) در اصفهان رصدخانهای ساخت که عبدالرحمان صوفی ستارهشناس بزرگ سدهی چهارم در آنجا کار میکرد.
۴) در بغداد بیمارستانی ساخت که بیمارستان عضدی خوانده میشد. بیمارستان از نوآوریهای ساسانیان بود. پیش از آن، پزشکان یا در دربار بودند یا در خانهی خود به پزشکی میپرداختند.
۵) وی وزیری نصرانی [=مسیحی] داشت به نام نصر ابن هارون. به درخواست این وزیر کلیسای بزرگی در بغداد ساخته شد.
عضدالدوله تصمیم گرفت به تقلید از ملوک عجم [=ساسانیان] با امپراتور روم ارتباط برقرار کرده و دوست داشت از دربار آنان هدیه و تحفه به دربار وی فرستاده شود. وی طی ترفندی موفق شد از دربار روم شرقی هدیههایی دریافت کند.
جزییات بیشتر این ماجرا در کتاب «دیالمه و غزنویان» نوشتهی عباس پرویز (انتشارات علمی، تهران، ١٣٣۶ خورشیدی) آمده که منبع این نوشته نیز هست.
عضدالدوله در سال ٣٧٢ ق/٣۶۱ خ در سن ۴۷ سالگی پس از ٣۴ سال حکومت بر اثر بیماری صرع (غش) درگذشت.
هم چنین ن.ک.
حکومتهای ایرانی: زیاریان
حکومتهای ایرانی: سامانیان
حکومتهای ایرانی: طاهریان و صفاریان
Sunday, October 14, 2007
حکومتهای ایرانی - عضدالدوله دیلمی
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
2:18 PM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی تاریخ میانی
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment