چهارشنبه ۱۲/دی/۱۳۸۶ - ۲/ژانویه/۲۰۰۸
این هم نمونهای از تلاشهای بیکران «شاه سلطان حسین» آخرین پادشاه صفوی (درگذشته به سال ۱۱۰۵ خ/۱۱۳۹ ق/۱۷۲۶ م) برای آبادانی کشور به نقل از کتاب «رستم التواریخ» (نوشتهی «محمد هاشم» متخلص به آصف و ملقب به «رستم الحکماء»)
در هر سالی سه روز قدغن میشد، حسب الامر والایش [سلطان حسین صفوی]، که از همهی خانههای شهر اصفهان، مرد بیرون نیاید و نازنینان طناز و زنان ماهروی پرناز و دختران گلرخسار سروبالای سمنبر و لعبتان سیماندام بلورینغبغب کرشمهسنج عشوهگر با کمال آراستگی در بازارها بر سر دکانها و بساط شوهران بیایند و بنشینند خصوصا در قیصریه و کاروانسراها....
و آن سلطان جمشیدنشان با ۵۰۰ زنان ماهطلعت پریسیمای خود و ۴۵۰۰ کنیزک و خدمتکار ماهروی مشکینموی دلربا و صد خواجهی سفید و صد خواجهی سیاه، محرمان حریم پادشاهی، به تماشای تفرج بازارها و کاروانسراها و قیصره با تبختر و جاه و جلال تشریف میآوردند...
هر زنی و دختری را که آن فخر ملوک میپسندید و تحسین میفرمود، اگر آن زن شوهردار بود و این خبر به گوش شوهرش میرسید، آن زن را شوهر طلاق میگفت و پیشکش آن زبدهی ملوک مینمود و آن افتخار تاجداران، آن جمیله را به قانون شرع انور تصرف مینمود و او را با احسان و انعام باز به طریقهی شرع انور مرخص میفرمود و باز به قاعدهی منهاج مستقیم به خانهی شوهر خود میرفت. و هم چنین اگر دختر جمیله را به خوبی وصف میفرمود چنین مینمودند.
0 نظر:
Post a Comment