دوشنبه ۳/دی/۱۳۸۶ - ۲۴/دسامبر/۲۰۰۷
در زبان پارسی رسم شده است از پسوند ترکی «چی» به معنای «سازنده» یا کسی که با چیزی کار کند در همهی موارد استفاده شود در حالی که در زبان پارسی پسوند «-گر» یا «-کار» برای همین منظور وجود دارد.
مثلا در ترکی میگویند «دمیرچی» به معنای آهنگر. (نام اصلی چنگیز خان مغول نیز تموچین بوده که شکل قدیمیتر و مغولی همین کلمه است یعنی آهنگر. چنگیز به ترکی مغولی یعنی دادگر!)
در زمان صفویان که زمان رواج ترکی در دربار ایران بوده این پسوند در واژهی فراوانی از جمله «توپچی» به معنای توپزن یا مسئول توپ جنگی به کار رفته است.
امروزه این پسوند ترکی با واژهی لاتین «پست» ترکیب شده و به جای «نامهرسان» میگویند «پستچی». در زبان گفتگو برای شغلهای دیگر نیز به کار میرود. مانند
آگاهیچی! کارمند ادارهی آگاهی (پیشنهاد: آگاهیکار)
شهربانیچی! کارمند شهربانی (که امروزه به نیروی انتظامی تغییر نام یافته)
سانسورچی! (پیشنهاد: سانسورکار)
شیپورچی (پیشنهاد: شیپورزن)
نظافتچی (پیشنهاد: نظافتکار)
بیسیمچی: (پیشنهاد: بیسیمزن/بیسیمکار)
گاه برای شهروندان یک شهر نیز به کار میرود مانند انزلیچی! (پیشنهاد: انزلیزی. مانند مروزی و رازی=ری زی یا ساکن ری).
به عنوان نکتهی کناری:
«انزلیچی» را گفتم، یاد دو شهر دیگر افتادم. گرچه نام ساکنان این دو شهر به پسوند ترکی «چی» ربطی ندارند.
ساکنان شهرهای ساوه و میانه را نیز به سبک عربی «ساوجی» (مانند سلمان ساوجی شاعر مشهور سدهی هشتم و همعصر حافظ) و «میانجی=میانهجی» میگویند که شاید بهتر باشد آنها را نیز مانند مروزی، ساوهزی و میانهزی بگوییم.
Monday, December 24, 2007
پسوند «چی»
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
8:28 PM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment