Wednesday, December 05, 2007

ملت

چهار‌شنبه ١۴/آذر/١٣٨۶ - ۵/دسامبر/٢٠٠٧

ملت (در عربی و قرآن: ملة) در اصطلاح اسلامى به معنای آیین يا مذهب است. مانند «ملة ابراهيم» که ٣ مورد در قران به کار رفته.

وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَه
جز افراد سفیه و نادان‏، چه کسى از آیین ابراهیم روى‏گردان خواهد شد؟!

مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ
از آیین پدرتان ابراهيم پیروى كنید.

ملت در پارسى به معنای پیروان مذهب بوده است. مثلا سعدى در غزلی مى‏گويد:

جوری که تو مى‏کنی در اسلام --------------- در ملت کافرى ندیدم

و یا

سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد --------- مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد

که در آن نظربازی و نظربازان را ملت می‌خواند.

نام سعدی همه جا رفت به شاهدبازی ------- و این نه عیب است که در ملت ما تحسینی است

يا مولانای بلخی می‌گويد:

ملت عشق از همه دین‌ها جداست ----------- عاشقان را ملت و مذهب خداست

عطار نیشابوری آن را به جای دين به كار می‌برد:

در ملت مسیح روا نیست عاشقی ---------- او عاشق از چه بود و چرا در بلا فزود؟

يا اوحدی مراغه‌ای آن را برابر فرقه يا مذهب می‌گيرد:

دور باشی ز مکرهای خفی ----------- راه یابی به ملت حنفی

هم چنین حافظ در غزل مشهور خود می‌گويد:

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه ----------- چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند

که اشاره‌ای است به حديثی از پيامبر اسلام: «سَتَفرّقَ اُمتی علی ثلاثه و سبعین فرقة. الناجی منها واحد». یعنی امت من به هفتادوسه فرقه متفرق می‌شوند كه در آن میان تنها یکی رستگار است.

هم چنین در زبان پارسی، هندوستان را به کنايه کشور هفتادودو ملت می‌خوانيم زيرا دين‌ها و کیش‌های فراوانی در آن حضور دارند.

در سخنرانی‌ها و اصطلاح‌های آخوندی نیز «ملت اسلام» به معنای پیروان دين اسلام يا کل مسلمانان است. مثلا «ملت اسلام! هشيار باشيد.»

اما در دوران نوين (مدرن) و سده‏هاى اخیر زیر تاثیر ایده‏هاى انقلاب فرانسه، در زبان پارسى ملت به عنوان ترجمه‏ى اصطلاح اروپایی nation به کار گرفته شده كه در اصل اروپایی به معناى ساکنان هر سرزمين داراى نژاد (و زبان و مذهب) مشترک. اين کلمه‏ى انگليسی/فرانسوى از ريشه‏ى لاتین nasci (تلفظ ایتالیایی: ناشی) به معنای «زاده شده» مى‏آيد.

چند واژه‌ی ديگر هم‌ريشه با آن:
۱) Renaissance (تركيب شده از Re و naissance) به معنای «نوزايش».
۲) nascent به معنای نوپيدا، نوظهور، يا در حال تولد. چيزی که تازه در حال شکل‌گیری يا پديد آمدن باشد. مثلا nascent imperialism جهانگشایی/جهان‌ستانی (امپریالیسم) نوپیدا
۳) prenatal اصطلاح پزشکی «پیش زایمان».
۴) native که آن را در پارسی بومی می‌گوییم به معنای کسی که در یک بوم (سرزمین) زاده باشد.
۵) روز کریسمس در ایتالیایی Natale (ناتاله) گفته می‌شود که به معنای «زادروز [عیسا]» است (نوئل Noël در فرانسه به همین معنا است. نام ناتالی نیز).

0 نظر: