سهشنبه ۱۶/بهمن/۱۳۸۶ - ۵/فوریه/۲۰۰۸
از چند نفر از دوستانم رایانامهای به دستم رسیده به نام «نقشهی زبانی ایران». نکتههایی دربارهی این نقشه به نظر میرسد که با شما هم در میان میگذارم.
(برای دیدن نقشهی بزرگتر روی آن کلیک کنید).
تهیهکنندهی نقشه م.ر. ایزدی نام دارد و از دانشگاه کلمبیا تشکر کرده و آن را در «فارسی نت» (farsiNet.com) منتشر کرده است.
«مهرداد ایزدی» از جداییطلبان کُرد و ضدایرانی بوده که مدتی در دانشگاه کلمبیا تدریس کرده و گویا خود را استاد دانشگاه کلمبیا معرفی میکند که چنین نیست. وی هم اینک سردبیر مجلهی اینترنتی «رسانهی کردی» (KurdishMedia.com) است. وی پیشتر کتابی نوشته به نام «کتابچهی فشردهای دربارهی کردها» (Kurds: A Concise Handbook) که پر است از بازنویسی تاریخ و ادعاهای بیپایه و چنان وانمود کرده که گویا از آغاز تاریخ، کشور و ملت مستقلی به نام «کردستان» وجود داشته است.
وی همچنین میگوید که گیلانیان و مازندرانیان کُرد هستند اما خودشان فراموش کردهاند! و یا خانم «پری زنگنه»، خوانندهی مشهور، کرد است اما این خانم اصلا کرد نیست!
برای اطلاعات بیشتر ن.ک. کاوه فرخ: پانترکگرایان و آذربایجان. بخش ۶ . برای پاسخ به یکی سری دیگر از ادعاهای م.ر. ایزدی دربارهی کردستان نگاه کنید به این مقاله.
اما برگردیم به این نقشه:
دادهی پایهی این نقشه مربوط است به سال ۱۹۶۴ م/۱۳۴۳ خ که در اطلس چاپ مسکو منتشر شده است. دادههای سال ۲۰۰۴ م/۱۳۸۳ خ. از روش محاسباتی برونیابی به دست آمده که لزوما با واقعیت یکسان نیست. به نظر من با توجه به برنامهها و نقشههای حکومت کمونیست و سلطهجوی شوروی حتا باید به دقت و حسن نیت دادههای سال ۱۹۶۴ نیز شک کرد.
درسد مازندرانی را از گیلکی کمتر نشان داده حال آن که جمعیت استان مازندران از گیلان بیشتر یا نزدیک به آن است. (اگر استان نسبتا جدید گلستان را هم - که در سال ۱۹۶۴ وجود نداشته و بخشی از مازندران بوده - به جمعیت مازندران امروزی اضافه کنیم جمعیت آن از گیلان بیشتر میشود.)
با در دسترس نبودن آمارهای رسمی و دقیق از ایران، این گونه نقشهها اعتبار چندانی ندارد. از یک سو در توضیح کنار نقشه آمده که ایران در سال ۲۰۰۱ م/۱۳۸۰ خ. آماری در این باره منتشر کرده است و این برونیابی به آن نزدیک است. پس اگر آمار سال ۲۰۰۱ وجود دارد چرا از آن استفاده نکرده و از آمار ۱۹۶۴ شوروی برونیابی کرده است؟ اگر آمار ایران را قبول ندارد پس نیازی به مقایسه با آن نیست.
۱) زبانهای ایرانی را دستهبندی کرده و برای پارسی (Persian) چند شاخه بیان کرده مانند: فارسی (Farsi)! زبان فارسی همان پرژن است.
۳) لری و بختیاری را جزو پارسی گذاشته است حال آن که لری خود زبان جداگانه بوده و بختیاری از گویشهای آن است.
۴) سیستانی و قهستانی (کوهستانی) را که لهجههای پارسی هستند در کنار لری گذاشته که درست نیست.
۵) خوزی نیز زبان جداگانهای است که به پارسی ربطی ندارد و مطمئن نیستم که اصلا جزو زبانهای هندواروپایی باشد چه برسد به شاخهی ایرانیک آن. مگر آن که منظورشان از خوزی پارسیای باشد که در خوزستان صحبت میشود که در آن صورت باید لهجههای شیرازی و اصفهانی و مشهدی را هم نام میبرد. گویا لهجه (accent) و گویش (dialect) را با هم قاطی کرده و بین آنها تمایزی نگذاشتهاند. انگار بگوییم انگلیسی گویشهای مختلفی دارد مانند نیویورکی، کالیفرنیایی و ...
۶) دربارهی زبان لکی هنوز توافقی وجود ندارد که آیا جزو زبانهای لری است یا کردی.
۷) من زبانهایی به نام قشمی و مینابی نشنیدهام و فکر میکنم باز لهجه را با زبان اشتباه کردهاند.
دربارهی خود نقشه نیز مشکلهای فراوانی دیده میشود.
۱) گویش «فِیلی» (Faili) را جزو کردی شمارده که اشتباه است. فیلی از گویشهای لری است. فیلی که صفت نسبی «فیله» (Faileh) است در واقع عربیدهی «پهلی» یا همان «پهلوی» (پارسی میانه) است. (بعد دربارهی فیلی و پهلوی خواهم نوشت.) دوبیتیهای لری - مانند شعرهای باباطاهر - در اصطلاح ادبی، «فهلویات» (شعرهای پهلوی) خوانده میشوند.
لری فیلی همان لری پیشکوه است که در استان لرستان صحبت میشود در برابر لری پشتکوه که در استان ایلام و شمال استان خوزستان (اندیمشک و ...) صحبت میشود.
۲) بختیاری را از لری جدا شمارده که درست نیست.
۳) گسترش عربی در خوزستان را بیش از حد نشان داده است. زبان غالب در سوسنگرد و ماهشهر و شاپور را عربی، و زبان اهواز و آبادان و خرمشهر را خوزی نشان داده است که درست نیست.
۴) نشانی از زبان لارستانی (لاری) دیده نمیشود که در منطقهی وسیعی از جنوب ایران و استان فارس و نیز بین مهاجران ایرانی امارات متحد عربی و دیگر شیخنشینان حاشیهی جنوبی خلیج همیشه پارس رایج است. اما کومزاری را نشان داده که از گویشهای لارستانی است.
پینوشت:
زبان بروجرد را لکی نشان داده حال آن که بروجردی یا بروگردی از گویشهای مهم لری است!
(با تشکر از بابک)
۱) در نمایش چگالی و فراوانی عربی در استان هرمزگان و منطقههای کویری نیز اغراق شده است.
۲) هم چنین کردی در شمال استان خراسان. درست است که عدهای از کردها به شمال خراسان کوچانده شدند اما بسیاری از اینان دیگر به کردی صحبت نمیکنند.
۳) زبان پشتو جزو زبانهای افغانستان است نه زبانهای ایران. در ایران تنها مهاجران افغان به این زبان صحبت میکنند.
۴) قبیلههای افشار، اینانلو، بهارلو، قاجار و ... ترکمن هستند و زبانشان جزو قشقایی حساب میشود نه آذری (در استان فارس نشان داده شدهاند).
۵) تمام منطقهی شمال غربی ایران را کردی نشان داده! چگالی کردی در استان آذربایجان غربی را نیز بسیار زیاد نشان داده است.
۶) در جنوب ایران زبان سومالی نداریم. بازماندگان آفریقاییان (زنگیان) در جنوب ایران به زبان سواحیلی صحبت میکنند که از خانوادهی بانتو است با ترکیب عربی نه از خانوادهی «حامی» (Hamitic منسوب به حام پسر نوح که طبق کتاب مقدس سیاهان از نسل وی اند.)
اما از نکتههای مثبت این نقشه، گنجاندن زبانهای گرجی و ارمنی است. ارمنی نه تنها در آذربایجان شرقی بلکه در استانهای اصفهان و تهران نیز صحبت میشود. و البته نام درست شهری که زبان گرجی در آن هست «فِرِیدن» (Fereydan) است نه «فَریدن» (Faridan).
Tuesday, February 05, 2008
دربارهی «نقشهی زبانی ایران»
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
10:10 AM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی تاريخ معاصر , تجزیهطلبان , روزانه
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment