چهارشنبه ۱/خرداد/۱۳۸۷ - ۲۱/می/۲۰۰۸
دکتر کاوه فرخ معتقد است که ایران در شرایط نامناسبی قرار گرفته و در محاصرهی کشورهایی قرار گرفته که به نوعی ایران را دشمن خود میدانند اما متاسفانه مردم به دلیلهای مختلف از این شرایط خطرناک آگاه نیستند:
۱) عراق: کشوری که پس از جنگ جهانی اول ساخته شد و در ابتدا بسیار جهانشهری (cosmopolitan) و متنوع بود به طوری که در سال ۱۹۲۰ م/۱۲۹۹ خ یک سوم جمعیت بغداد را ایرانیان تشکیل میدادند. اما پس از آن که حزب بعث کنترل را به دست گرفت این کشور یکی از پایگاههای «همهعربانگاری» (pan-Arabism) شد و ایران را دشمن شماره یک ابدی خود اعلام کرد. به طوری که صدام حسین جنگ ویرانگری را به ایران تحمیل کرد که ویرانی و کشتار فراوانی به بار آورد. حتا خود وی و مردم عراق حملهی امریکا و متحدانش به عراق را از چشم ایران میبینند و صدام در پای چوبهی دار نیز فریاد زد: مرگ بر ایرانیان!
۲) شیخک نشینهای خلیج همیشه پارس: اگرچه در نام «عربی» و «مستقل» هستند اما در عمل و به کام بریتانیا هستند و آنان نیز دشمن شماره یک خود را ایران میدانند. جدایی طلبان عرب از سوی اینان حمایت میشوند. نمونههایی از تلاشهای آنان برای ایرانیزدایی و دشمنی با ایران، ادعای مالکیت بر سه جزیرهی ایرانی «تنب کوچک»، «تنب بزرگ» و «بوموسا» و نیز خرج کردن پول فراوان برای تغییر نام خلیج پارس به نام جعلی و قلابی «خلیج عربی» است.
۳) پاکستان: این کشور نیز پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد و در اصل بخش غربی هندوستان بود و به شدت زیر نفوذ فرهنگ ایرانی/پارسی بود. اما اکنون این کشور نیز از مرکزهای همهعربانگاری و بنیادگرایی اسلامی شده و زیر نفوذ وهابیان است و دشمن شماره یک عقیدتی خود را ایران میداند. به یاد داریم که در زمان نواز شریف چگونه طالبان پا گرفتند و سیاستکاران (دیپلماتهای) ایرانی را کشتند. جدایی طلبان بلوچ از سوی اینان و وهابیان عربستان حمایت میشوند.
۴) جمهوری موسوم به آذربایجان (اران): این مستعمرهی پیشین اتحاد سوسیالیستی/کمونیستی شوروی در اصل و دست کم از زمان ساسانیان تا زمان قاجار استانی از ایران بود و جمعیت مرکبی داشت. ترکسازی این منطقه پس از آن شروع شد که تزارهای روس طی دو جنگ و دو قرارداد ننگین «گلستان» و «ترکمانچای» این منطقه را از ایران گرفتند و پس از آنان به ترتیب بلشویکها و شورویها و همهترکانگاران (pan-Turkist مانند حیدر علیاف) کار تزارها را ادامه دادند و کوشیدند رشتههای دوستی و ارتباط هزاران سالهی بین ایران و این سرزمینها را بریده و به آنان چنین تلقین کنند که ایران کشور آنان را اشغال کرده و به آنان ستم میکرده است حال آن که خودشان چنین کاری میکردند. این مغزشوییها مدت ۱۰۰ سال است که ادامه داشته است و امروزه به دلیل وجود نفت در این کشور لابیهای مختلف و نفتخواران آنجا را اهرمی برای ضربه زدن به ایران کردهاند. جدایی طلبان همهترکانگار با دلارهای نفتی اینان حمایت میشوند.
۵) پشتونها در افغانستان: طالبان و پشتونها نیز که مهرههای دست بریتانیا و امریکا بودهاند ایران و زبان و فرهنگ پارسی را دشمن خود میدانند. (نمونههایی از آن را پیشتر نوشتهام مانند بخش پشتونسازی در مقالهی «کیستی تبرخوردهی زبان پارسی» که ترجمه کردم و خبر «مجازات زبان پارسی»)
متاسفانه مردم ما چندان توجهی به آنچه در اطرافشان میگذرد ندارند.
این هم خبری قدیمی (اپریل ۲۰۰۷ = اردیبهشت ۱۳۸۶) مبنی بر این که امریکا جندالله بلوچ به رهبری عبدالملک ریگی را تشویق به تجاوز به ایران میکند.
Wednesday, May 21, 2008
ایران در محاصره
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
9:30 PM |
پيوند دایمی
1 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی پانترکان , تاريخ معاصر , تجزیهطلبان , روزانه
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 نظر:
پاینده ایران
ای کاش مسئولان حاکمیت فرقه ای کمی درک شرایط موجود را می نمودند و لی شوربختانه این تهدید ها جدی است.
به امید ایرانی آباد و آزاد در سایه حاکمیت ملی
پاینده ایران
مزدک
www.paniran.blogfa.com
Post a Comment