سهشنبه ١١/ارديبهشت/١٣٨٦-١/مي/٢٠٠٧
يكي از بديهيترين حقوق انسانها آزادي انتخاب پوشش است كه متاسفانه در ايران وجود ندارد. وقتي به يك غيرايراني ميگويم كه در ايران پس از انقلاب پيراهن آستين كوتاه ممنوع بود يا ورود با شلوار جين به دانشگاه ممنوع بود با تعجب به من نگاه ميكنند.
شخصي به نام داريوش سجادي گهگاه هذيانهايي در سايت گويا مينويسد. نثر وي بيشتر پريشان است و تركيبهاي ناآشناي عربي با اصطلاحهاي انگليسي و فرانسوي در آن به هم آميخته است.
اين هم افاضات تازهي وي در مورد راه ترويج خوش-حجابي:
اشتباه مسئولين کشور در برخورد با پديده بدحجابی آن است که عمده فشار خود را متمرکز بر نقطه قوت اين پديده کرده اند. واقعيت آن است که فرهنگ غربی به استعداد جميع امکانات رسانهای قدرتمند خود عوامفريبانه توانسته بیحجابی و تننمائی زنان را ظفرمندانه به مدنيت و تجدد و پيشرفت و بلوغ و فرهيختگی و آزادی زن ترجمه کند.
سالهاست که پشت ويترين مغازه ها و رستوران ها تابلوی «از فروش به بانوان بدحجاب معذوريم» نصب شده. سالهاست که در ورودی ادرات تابلوی «از ورود زنان بدحجاب معذوريم» تعبيه شده. چرا بجای چنين اعلانات بدون ضمانت اجرا و بلااثری مغازهداران خود را موظف نمیکنند تا بر سر در مغازه خود بنويسند: «فروش برای بانوان خوش حجاب با تخفيف ويژه».
چرا دولت، قانونی تصويب نمی کند تا ادارات و بانکها و موسسات عمومی موظف شوند بانوان خوش حجاب را در اولويت و خارج از نوبت خدماترسانی فوقمحترمانه کنند؟
اين جملهي آخر از شاهكارهاي نثر است. بانوان خوشحجاب را خدمترساني فوقمحترمانه كنند!!!
و يا اين پاداش بامزه:
چرا برای ترويج نظرپاکی پسران و تقبيح نظربازی بولهوسان، وزارت علوم قانونی تصويب نمیکند تا در دانشگاهها با معرفی فرضاً پنج جوان چشمپاک توسط دختران خوشحجاب، ايشان برخوردار از مزايا و مشوقهای حمايتی شوند.مثلا به پنج پسر نظرپاك پنج دختر بدحجاب جايزه بدهند!
و يا اين توجيه از وضعيت زنان در عربستان:
در عربستان سعودی علی رغم همه اجحافات ظالمانه و متحجرانهای که به حقوق زنان میشود از يک واقعيت مثبت نمیتوان چشم پوشيد و آن اينکه در اين کشور زنانی که در پوشش کامل چادر و پوشيه هستند زنان اشرافی تعريف شده که در خريدهای روزانه آنها را میتوان ديد که با حجاب کامل در معيت چندين نديم و کنيز بیحجاب در تردداند. اين يعنی موثرترين تبليغ برای اجتناب زنان از رساندن حظ بصر سکشوال به نامحرمان در عرصه علنی جامعه.
اصطلاح ”حظ بصر سكشوال“ هم يك نمونه از همان شاهكارهاي چندزباني ايشان است. يعني به نظر ايشان، حجاب (گونيمانند) زنان عربستان نشانهي اشرافيت و ”بيحجاب“ بودن ديگر زنان نشانهي كنيزي و نديمي است! البته اين هر دو (اشرافيت و بردگي يا كنيزي) ظاهرا در اسلام نكوهيده هستند اما وقتي شرايط اقتضا كند پسنديده ميشوند.
اين هم عكسي از جامعهي آرماني (ايدهال) ايشان و حجاب برتر اسلامي مورد حسرت آقايان ”علما“.
0 نظر:
Post a Comment