دوشنبه ۳/تیر/۱۳۸۷ - ۲۳/جون/۲۰۰۸
انتشارات امیرکبیر یکی از بزرگترین و موثرترین انتشارات ایران در گسترش آگاهی و فرهنگ و تاریخ ایران زمین بوده و هست. شاید بسیاری از ما از مردی که پشت سر این انتشارات بود چندان چیزی ندانیم اما آقای «عبدالرحیم جعفری» از مهمترین شخصیتهای تاریخ نشر ایران است. ایشان زندگی و سرگذشت شخصی و کاری خود را در کتابی به نام «در جستجوی صبح» منتشر کرده است.
در بی.بی.سی پارسی دو سه مقاله در همین باره وجود دارد که بخشهایی از آن را در اینجا میآورم به همراه نشانی صفحهی اصلی برای کسانی که میخواهند تمام مطلب را بخوانند.
از رویا تا واقعیت: دربارهی کتاب «در جستجوی صبح». به تاریخ ۲۹/تیر/۱۳۸۳ - ۱۹/جولای/۲۰۰۴
او راه بسيار سختی را از کارگری چاپخانه در اواخر دههی ۱۳۱۰ شمسی تا بنيان انتشارات امیرکبیر طی کرد. اما او که می خواست گالیمار و لاروس ايران باشد، فرصت چندانی برای لذت بردن از امپراتوری عظيمش نيافت و پس از انقلاب، انتشارات امیرکبیر، توسط رژيم مصادره شد و به قول جعفری «به دست آسانخواران افتاد».
حتی اگر فقط تنها کار مثبت او را در حوزه نشر، سامانمند کردن نشر و پخش کتابهای درسی بدانيم، سه نسل از مردم ايران مدیون تدبیر و تلاش اويند.
در سال ۱۲۹۸ زاده میشود .... با آروزی ايجاد يک انتشاراتی معتبر و انتشار کتابهای ارزشمند و بدون غلط چاپی، با ده دوازده هزار تومان پس انداز در ۲۸ آبان ۱۳۲۸ تاسيس موسسه امیرکبیر را اعلام میکند و در اتاقی در طبقهء دوم چاپخانه آفتاب واقع در خيابان ناصر خسرو، انتشارات امیرکبیر متولد میشود.
هرچه دست او خالی است، دلش پر از آرزوهای بزرگ در حوزه نشر است، از همين روست که افتخار چاپ ۱۹۶۱ عنوان کتاب از جمله فرهنگ لغت معين، فرهنگ فارسی عميد، شاهنامه فردوسی، فرهنگ پنج جلدی انگليسی به فارسی و صدها عنوان کتاب در حوزه ادبيات و فرهنگ را در کارنامهاش دارد.
نشانوارهی انتشارات امیرکبیر
شاهنامه اميرکبير چنان نفيس است که فرح پهلوی خواستار آشنايی با ناشر و هنرمندانی می شود که آن را تهيه کردهاند.
موارد اتهامیاش مانند
انتشار کتاب های صادق هدايت و بزرگ علوی،
انتشار جلد چهار «تاريخ اجتماعی ايران»،
انتشار کتاب «مردان خودساخته» که در آن به رضاشاه به عنوان يکی از مردان خودساخته پرداخته شده بود،
انتشار کتاب های علی دشتی،
انتشار کتاب «شاه جنگ ايرانيان»،
نوشتن نامه به شاه برای دريافت طلب های شرکت طبع و نشر کتاب های درسی ايران،
تصويری از او و همکارانی که در تهيه و نشر شاهنامه اميرکبير سهيم بودند در کنار فرح پهلوی،
و داشتن سهام شرکت سهامی افست که سهامدار عمده اش سازمان شاهنشاهی بود
آقای عبدالرحیم (تقی) جعفری - صاحب و مدیر انتشارات امیرکبیر
گفتگویی با آقای جعفری
۲۹ خرداد ۱۳۶۲ روزی است که انتشارات امیرکبیر از دست عبدالرحیم جعفری، مالک آن درآورده و به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد.
میگویند یا صلح نامه را امضا کن یا این که بدیم پرونده دوباره به جریان بیفتد و ... پسرت را به دادگاه بکشیم و ... مدتی بگو مگو میکنم و در این میانه روحانی بلندپایهای هم که در جلسه بودند و گفتگو را بر سر صلح نامه میشنود، ناگهان به میدان میآید و با تحکم میگوید: «این مرد از ارکان حکومت گذشته است. باید اعدام میشد، چطور تا حالا زنده است و اعدام نشده!؟»
وقتی این سخنان را شنیدم ابتدا به پاسخی که دفتر اسناد ملی به استعلام دادگاه انقلاب داده بود فکر کردم. «طبق صفحه ۱۹۵ پرونده پس از استعلام دادگاه انقلاب از دفتر اسناد ملی جواب میدهند عبدالرحیم جعفری در رژیم گذشته کتابهای ضدرژیم چاپ میکرده و با افراد ضدرژیم سروکار داشته.»
سخنان او مرا به وحشت میاندازد و نمیفهم که چه میکنم. مدتی در راهرو به انتظار مینشینم تا این که دوباره صدایم میکنند و هرچه میگویند بدون کلمهای اعتراض انجام میدهم. نوشتهای را جلویم میگذارند و به این خیال که همان حکم یک سوم و دوسوم دادگاه را اجرا میکنند، امضایش میکنم. چون قبلا به من قول داده بودند که اگر یک سوم اموالم را بدهم، دوسومش برای خودم میماند.
هم چنین خاطرهی آقای جعفری از انتشار فرهنگ دکتر محمد معین را نیز بخوانید.
جعفری پس از شرح چگونگی امکانات چاپ در آن زمان و مقايسه آن با حال، مینويسد که فرهنگ معين با دست حروفچينی شده و محاسبه میکند که برای حروفچينی بدون غلطگيری اين لغتنامه بيشتر از بيست ميليون بار دست حروفچين برای برداشتن و گذاشتن حروف حرکت کرده است.
او در خاطراتش می نويسد: «سرانجام پس از پنج سال تلاش و کوشش، در تابستان سال ۱۳۴۲ جلد اول لغات در ۱۵۸۰ صفحه با تصاوير و عکسها و تابلوهای رنگی، همان طور که دلخواه و آرزوی ديرينهام بود آماده انتشار شد. چه روز بزرگ و پرشکوهی بود...»
جعفری شبهای متوالی يک نسخهء فرهنگ معین را بالای سرش میگذارد و در حال تماشای آن به خواب میرود.
0 نظر:
Post a Comment