جمعه ١٧/فروردين/١٣٨٦-٦/اپريل/٢٠٠٧
متاسفانه در نظام آموزشي ايران نه تنها تاريخ ايران آموزش داده نميشود و تنها به دوران قاجار و پيمانهاي ننگين گلستان و تركمانچاي بسنده ميشود. از تاريخ جهان و منطقه نيز سخني به ميان نميآيد.
من چيز زيادي از تاريخ امپراتوري عثماني نميدانستم تا اين كه سال گذشته متوجه شدم چقدر نميدانم. از اين رو كمي مطالعه كردم و متوجه شدم كه:
گروهي از تركان به سركردگي ارطغرل در سال ١٠٧١ ميلادي/٤٥٠ خورشيدي در نبرد ملازگرد در ركاب سلجوقيان روم (آسياي كهتر يا آناتولي) جنگيدند. بعدها رهبري آنان به عثمان پسر ارطغرل رسيد و از آن به بعد به نام تركان عثماني (عثمانلو) معروف شدند. آنان بر اثر جنگهاي متعدد قدرت بيشتري به دست آورده و به تدريج جايگزين سلجوقيان روم شدند. سپس در سال ١٤٥٣ ميلادي/٨٣٢ خورشيدي/٨٥٦ قمري سلطان محمد عثماني توانست شهر كنستانتينآباد يا قسطنطنيه پايتخت امپراتوري روم شرقي را فتح كند و از اين رو به سلطان محمد فاتح معروف شد.
پس از قدرتگيري تركان عثماني، تاريخ نويسان آنان داستاني ساختند به نام روياي عثمان. به اين شكل كه عثمان پسر ارطغرل در خواب ديد كه از شكمش درختي سبز شد و هلال ماه را ديد. و تفسير آن چنين بود كه از نسل عثمان شاهي برخواهند خاست كه اسلام را گسترش ميدهند.
بعد از فتح قسطنطنيه، پيشروي تركان عثماني در اروپا شروع شد و توانستند يونان و بالكان و شرق اروپا را زير نفوذ خود درآورند. در همين زمان بود كه مردم بوسني و هرزه گوين مسلمان شدند. اين پيشروي ادامه يافت و تركان در سدهي هفدهم ميلادي در سال ١٦٨٣ ميلادي/١٠٦١ خورشيدي/١٠٩١ قمري تا پشت دروازههاي شهر وين پايتخت پادشاهي هابسبرگ در اتريش رسيدند و وين را محاصره كردند اما اين شهربند موفقيتآميز نبود و تركان دست خالي برگشتند.
در سدهي نوزدهم ميلادي افول امپراتوري عثماني شروع شد. پس از يك رشته اصلاحات (در اصطلاح تركي: تنظيمات) در سالهاي ١٨٣٩ تا ١٨٧٦ ميلادي/١٢١٧ تا ١٢٥٤ خورشيدي) ديگر دوام امپراتوري مشكل شده بود. تا اين كه پس از جنگ جهاني اول امپراتوري عثماني منحل شد.
اروپاييان كه پس از محاصرهي وين تلاش خود را براي شكست عثماني شروع كرده بودند توانستند پس از چند سده مبارزه و پس از پايان جنگ جهاني اول، در سال ١٩١٨ امپراتوري عثماني را بين خود تقسيم كنند. بخشهايي به بريتانيا و بخشهايي به فرانسه رسيد. تركيه به عنوان جمهوري اعلام استقلال كرد. سلطانهاي عثماني خود پس از شكست خلافت فاطميان مصر خود را خليفهي مسلمانان اعلام كرده بودند. پس از اعلام جمهوري، مصطفا كمال پاشا سلطان عثماني را از خلافت نيز عزل كرد و بساط اين دولت به كلي از صفحهي تاريخ برچيده شد.
اين نوشته خلاصهاي خيلي كوتاهي بود از كتابي به نام ”روياي عثمان“ نوشتهي يك خانم امريكايي به نام كارولين فينكل كه ميتوانيد در وبگاه آمازون آن را ببينيد.
در برخورد بين دولت عثماني و اروپا يكي از مهمترين نقاط تاريخي از ديد اروپاييان نبرد دريايي لوپانتو است. ناخداي بازنشسته حميد كجوري در وبلاگ خود در اين باره مطالب جالبي نوشته است به اين نشاني:
بخش يكم: درآمد
بخش دوم: نيروي دريايي عثماني
بخش سوم: انگيزيسيون
بخش چهارم: اتحاد مقدس
بخش پنجم: شناورهاي جنگي در قرون وسطا
بخش ششم: پاروزنان قرون وسطا
بخش هفتم: جنگ و پايان كار
بخش هشتم: تصويرها
اتحاديهي مقدس (Holy League) اروپا توانست در اين نبرد براي نحستين بار سپاه عثماني را شكست دهد و اسطورهي شكستناپذيري عثماني باطل شد. البته اين شكست براي عثماني چندان اهميتي نداشت و در مدت كوتاهي پس از لوپانتو دوباره اروپاييان را شكست دادند.
Friday, April 06, 2007
تاريخ عثماني
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
11:01 PM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی تاریخ میانی , كتاب
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment