چهارشنبه ١٥/فروردين/١٣٨٦-٤/اپريل/٢٠٠٧
فرانكها (Franks) قبيلهاي ژرمن بودند كه در سدهي چهارم ميلادي وارد قلمروي امپراتوري روم شدند. پس از فتح كشور گل (Gaul) توسط روميان در آنجا ساكن شدند. اين كشور بعدها به نام آنان فرانس (France) يعني سرزمين فرانكها ناميده شد. در سدهي هشتم ميلادي/دوم خورشيدي شاه آنان به نام چارلز بزرگ (در لاتين كارلوس ماگنوس و در زبان فرانسه شارلماني يا شارلمان Charlemagne) پيروزيهاي بزرگي به دست آورد و به مقام امپراتوري روم مقدس رسيد. وي با هارون الرشيد خليفهي معروف عباسي ارتباط برقرار كرد و هارون الرشيد برايش به عنوان هديه ساعت مكانيكي آبي و پيلي سپيدرنگ فرستاد.
از آن زمان اروپاييان در زبان پارسي به نام فرنگي (در عربي فرنجي) شناخته ميشدند. با شروع جنگهاي صليبي در سدهي يازدهم ميلادي/چهارم خورشيدي دوباره صفت فرنگي و فرنگ در زبان ما ديده ميشود. سعدي در بوستان ميگويد:
بدو گفت اي يار شوريده رنگ --------- تو هرگز غزا كردهاي در فرنگ؟
با كشف دنياي جديد يا قارهي امريكا سيل محصولات جديد به دنياي قديم سرازير شد و در زبان پارسي اين محصولات به عنوان فرنگي شناخته شدند. مثلا گوجهي فرنگي، هويج فرنگي، توت فرنگي، نخود فرنگي، تره فرنگي و ... حتا بيماري كوفت يا سيفيليس (syphilis) به نام آبلهي فرنگي شناخته ميشد.
در دوران نوين نيز با سفر ناصرالدين شاه قاجار به فرانسه ارتباط و برخورد با مفهومها و محصولهاي فرنگي شدت گرفت. همين موضوع بسياري از پارسي زبانان را به اشتباه به اين گمان انداخته كه فرنگ همان فرانسه است و ما از زمان قاجار با فرنگ آشنا شدهايم.
Wednesday, April 04, 2007
فرنگ و فرنگي
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
10:27 PM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment