پنج شنبه ٢٨/دی/١٣٩١ - ١٧/ژانویه/٢٠١٣
واژهی «ویس» در زبان اوستایی (vis) به معنای «خانه و خاندان» بوده است و در سانسکریت به صورت vesah و در زبان پارسی کهن به صورت vitham آمده است. در زبان پارسی کهن به پسر شاه که قرار بوده جانشین او شود «ویس پوثره» (vis puthra) به معنای «پسر خاندان» میگفتند. این ترکیب در پارسی میانه به صورت «ویس پوهر» (vispuhr) یا «ویسپور» درآمد. اصطلاح پارسی میانه را در زبان آرامی واژه به واژه ترجمه کرده و به صورت «بَر بَیتا» (bar baita برابر عربی: ابن البیت) نوشتهاند. در پارسی دری «ویسپور» با ترکیب عربی «ولیِ عهد» جایگزین شد که منظور کسی است که حاکم کنونی از دیگران «عهد» گرفته تا او «ولی» آنان باشد. «ولیِ عهد» هم به صورت «ولی عهد» و سپس «ولیعهد» کوتاه شده است.
فرخی سیستانی در ستایش سلطان محمود غزنوی چنین گفته است:
ای به مردی و کف راد، ولی عهد علی ----------------- وی به انصاف و دل پاک، ولی عهد عُمرخاقانی شروانی هم چنین سروده است
نیست اندر گوهر آدم خواص مردمی ---------------- بر ولی عهدان شیطان حرف «کرّمنا» مخواندر پارسی اشکانی واژهی «واس پوهر» هم دیده شده است. آرتور کریستنسن در کتاب «ایران در زمان ساسانیان» (ص ١٢٠) دربارهی این دو واژه چنین مینویسد:
(کرّمنا اشاره به آیهی قرآن است که میگوید: و لقد کرّمنا علی بنی آدم ... = همانا بر فرزندان آدم بزرگواری کردیم)
«واس پوهر» از ترکیبات پهلوی اشکانی است. این کلمه که ایدئوگرام آرامی آن «بر بیتا» () است تحریفی است از لفظ «ویس پوهر» به معنی «پسر خاندان». لفظ مذکور در زبان هخامنشی هم دیده میشود. در زبان ارمنی، هم «ویس پوهر» هست و هم «واس پوهر» و هر دو در آن، وامواژه اند و این در صورتی است که لفظ «سپوه» () ارمنی واقعاً «ویس پوهر» ایرانی باشد. اما «واس پوهر» در «واسپورکان» (Vaspurakan) - که نام یکی از ایالات است – هم دیده میشود.این «ویس» را نباید با نام «ویس/ویسه» اشتباه کرد که در شاهنامه یکی از سرداران تورانی و وزیر افراسیاب است و پسرش هم به نام «پیرانِ ویسه» (یعنی «پیران پسر ویسه) خوانده شده است. جالب آن که در داستان «ویس و رامین» این نام برای شخصیت زن داستان است. گویا در قدیم این نام را «وَیس» (Vais) میگفتهاند زیرا در فرهنگ دهخدا آمده که مانند بخش آخر «بلقَیس» گفته میشود. در بیتهای زیر میتوان آن را به هر دو صورت خواند اما شاید وَیس در وزن شعر بهتر بگنجد:
دربارهی دو لفظ «ویسپوهر» و «واسپوهر» بحث بسیار کردهاند. «شدر» () ثابت میکند که هر دو کلمه - که پهلوی اشکانی اند - در تمام دورهی اشکانی و ساسانی وجود داشتهاند و مراد از کلمهی «ویس پوهر» پسر «ویس پتی» (vis-pati) یا «ویس بذ» (vis-badh) (= رئیس طایفه) نبوده است، بلکه شاهزادگان خانوادهی شاهی را بدان مینامیدند. اما لفظ «واس پوهر» در مورد اعضای طبقهی نژادگان و نجبای درجه اول به کار میرفت.... من گمان میکنم که قبل از پایان دورهی ساسانیان، لفظ «ویس پوهر» فراموش شده و اصطلاح «واس پوهر» جای آن را گرفته بود.
یا ز لیلی بشنود مجنون کلام ------------------------ یا فرستد ویس رامین را پیام (مولوی)این نام امروزه در ایران بیشتر «ویس» (Vis) گفته میشود و در ترانویسی با حرف لاتین هم Vis نوشته میشود. اما در افغانستان ویس (Vais / Wais) گفته میشود. نام پدر محمود افغان - که در زمان سلطان حسین صفوی به ایران حمله کرد - «میرویس» بود. نام او را در انگلیسی Mirwais مینویسند. (شاید علت این اختلاف «یای مجهول» باشد یعنی در اصل ves بوده است و گروهی آن را به صورت Vis و گروهی هم به صورت Veis تلفظ کردهاند.)
گر منش دوست ندارم همه عالم دارند ----------------- تا چه ویس است که در هر طرفش رامین است (سعدی)
واژهی اوستایی «ویس» (vis) به معنای «خانه و خاندان» با oikos در یونانی به معنای «خانه و زیستگاه» همریشه است. واژهی یونانی oikos در ترکیبهای چندی در زبان انگلیسی به کار رفته است از جمله:
- در سدهی هفدهم (دههی ١۶۵٠ م.) نام دانشی را در انگلیسی economy گذاشتند که از دو بخش oikos + nomos ساخته شده و در اصل به معنای «ادارهی خانه» بود و در معنای گستردهتر «ادارهی کشور» به کار رفت. این دانش در پارسی «اقتصاد» گفته میشود. «اقتصاد» هم در زبان عربی و پارسی در اصل به معنای «میانهروی» است و «مقتصد» به معنای «صرفهجو» است. از سدهی نوزدهم، در انگلیسی economy به معنای «ارزان/ارزانتر» هم به کار رفته است و به ویژه در صنعت هوانوردی و هواپیمایی امروزه چپ و راست در زبان پارسی عبارت «بلیت اکونومی» را میشنویم که به راحتی میتوان به جای آن گفت «بلیت بصرفه» (یا «بلیت ارزانتر» و مانند آن).
- در سدهی نوزدهم م. (سال ١٨٧٣ م.) هم دانش جدیدی در انگلیسی ecology نامیده شد که از دو بخش oikos + logia ساخته شده و برابر پارسی آن «بومشناسی» است.
- اصطلاح ecosystem (سال ١٩٣۵ م.) که میتوان به جای آن «بومراژمان» گفت.
- اصطلاح ecosphere (سال ١٩۵٣ م.) که برابر «بوم سپهر» برای آن ساخته شده است.
- به تازگی (سال ١٩٨٩ م.) نیز اصطلاح ecotourism ساخته شده که به جای آن میتوان «بوم-گردشگری» گفت یعنی «گردشگری با احترام به بوم یا محیط زیست».
واژهی همخانواده با ویس اوستایی در زبان لاتین vicus است به معنای «روستا، گروهی خانه» از واژهی لاتین vicus هم ترکیبهای دیگری ساخته شده است از جمله:
- villa به معنای «خانهی ییلاقی. کشتزار، خانهی در کشتزار».
- از این واژهی لاتین در زبان فرانسوی ville به معنای شهر و village به معنای روستا ساخته شده است.
- در سدهی چهاردهم م. اصطلاح villain به معنای «روستایی» بود و کنایه از «ناپرورده و خشن» بود. این اصطلاح در سدهی نوزدهم در داستاننویسی نوین برای توصیف شخصیتهای منفی به کار رفت.
1 نظر:
آقای فریدون جنیدی در مقاله پزوهشی در نام کرمان، معتقد است که نامهای اردبیل و بابل و زابل و کابل هم از همین ریشه ساخته شده اند.
Post a Comment