Thursday, July 30, 2009

آشنایی با سکاها

چهارشنبه ۸/امرداد/۱۳۸۸ - ۳۰/جولای/۲۰۰۹

چند قوم ایرانی باستان را همه می‌شناسیم مانند مادها، پارس‌ها، و پارت‌ها. گروه دیگری از قوم‌های ایرانی سکاها هستند که کمتر شناخته شده‌اند. سکاها یک قوم نبودند بلکه گروهی از قوم‌ها بودند که در سرزمین‌های بالای ایران امروزی زندگی می‌کردند. سکاها و تاریخ‌شان یکی از بخش‌های تاریخ و تمدن ایرانیان است که کمتر بدان توجه شده است. خوشبختانه دکتر کاوه فرخ در کتاب خود به نام «سایه‌هایی در بیابان: ایران باستان در جنگ» (ن.ک. Shadows in Desert: Ancient Persia at War)، در همان آغاز کتاب بخشی را به بحث درباره‌ی سکاها سپرده است. از این رو در این مطلب کوتاه سعی می‌کنم چکیده‌ای درباره‌ی سکاها بنویسم بر پایه‌ی کتاب‌های مختلفی که خوانده‌ام.

سکاهای خاوری و باختری

همان طور که گفتم سکاها همبستگی یا اتحادیه‌ای از قوم‌های ایرانی بودند. از نظر جغرافیایی می‌توان سکاها را به دو دسته‌ی کلی خاوری و باختری تقسیم کرد و مرز تقسیم تقریبا دریای مازندران یا کاسپین است.

در میان سکاهای خاوری می‌توان از گروه‌های زیر نام برد:
- سکاهای سوگدوم (Sugdum Saka): آن سوی سغد
- سکاهای تیگره خودا (Tigrakhauda Saka): تیزخود
- سکاهای هومَ ورگا (Saka haumavarga): هوم‌نوش یا هوم‌پرست. هوم گیاه مقدسی بود که قوم‌های ایرانی شیره‌ی آن را در مراسم دینی به کار می‌بردند. اما زرتشت آن را نکوهید و پیروان خود را از کاربرد آن بازداشت. البته بعدها در اوستا کتابی به نام «هوم‌یَشت» در ستایش هوم افزوده شد.


سکای تیزخود - از پارسه یا تخت جمشید

- ماساگت‌ها: شاید اصل این نام ماز-سکا یا مَه-سکا به معنای سکاهای بزرگ بوده باشد.
- داهه: یکی از شاخه‌های این گروه قوم پَرنی بود که اشکانیان از میان آنان برخاستند.
- گروه دیگری از سکاها بودند که در پارسی کهن به آنان «سکا رَوَکا» (Saka ravaka) یعنی سکاهای رونده یا کوچ‌نشین می‌گفتند. اینان را در یونانی Sacaraucae می‌خواندند.
- گروه دیگری از سکاها که در نزدیکی آمودریا زندگی می‌کردند به سکاهای آبی (Apa-Saka یا در یونانی Apasiacae) معروف بودند و در بخش دریایی ارتش هخامنشیان استخدام می‌شدند.

برخی می‌گویند کوروش بزرگ در جنگ با سکاهای خاوری (ماساگت‌ها) کشته شد. داریوش بزرگ سکاهای خاوری را شکست داد و گروهی را در درون ایران ساکن کرد.

سکاهای باختری را در سنگ‌نبشته‌ی داریوش بزرگ سکاهای پرادریا (para-draya فرادریا=آن سوی دریای سیاه) خوانده‌اند. در انگلیسی آنان را Scythian می‌خوانند. سکاهای باختری به چند گروه تقسیم می‌شوند از معروف‌ترین آنها سرمت‌ها (Sarmatian) و الانان (Alans) نام برد. برای آگاهی بیشتر ن.ک. معرفی کتاب سرمت‌ها در همین وبلاگ.

از زمان هخامنشیان تا پیش از اسلام همواره سکاها به عنوان نیروهای کمکی در ارتش‌های ایران استخدام می‌شدند و گروهی از آنان نیز در ایران ساکن شدند.

نشیمنگاه سکاها

الف) در درون ایران

سکاها در مکان‌های مختلفی در درون ایران ساکن شدند از جمله

- بزرگترین محل زندگی سکاها در شرق ایران سکاستان گفته می‌شد. سکاستان به تدریج به سگستان و سپس سیستان تبدیل شد. به مردم سیستان «سگزی» می‌گفتند همان طور که به مردم ری «رازی» و به مردم مرو «مروزی» می‌گفتند. اما چون بعدها مردم سکاها را فراموش کرده بودند فکر کردند سگزی یعنی کسی که مانند سگ زندگی می‌کند!

- قوم داهه در نزدیکی گرگان جای گرفتند و محل زندگی آنان را داهستان می‌گفتند که بعدها به دهستان تغییر کرد.

دهستان و گرگان و آن بوم و بر -------- بگیرد برآرد به خورشید سر (شاهنامه)

- در کومس (قومس = سمنان) شهر سکاسار یا سگسار را داشتیم که به سگسر تبدیل شد. در متن‌های عربی این نام نیز به اشتباه به «رأس الکلب» (سر سگ!) ترجمه شد و امروزه سنگسر خوانده می‌شود.
نه سگسار مانَد نه مازندران ----------- زمین را بشوید به گرز گران (شاهنامه)

گویا مردم این شهر نیز سگسار خوانده می‌شدند. فردوسی در بخش پادشاهی منوچهر در شاهنامه گوید:

سپاهی که سگسار خوانندشان ----------------- پلنگان جنگی نمایندشان

- شهر سقز در کردستان و تیره‌ی سگوند (سکاوند) در لرستان نیز مربوط به همین نام است. اینان از سکاهای باختری هستند که در زمان هُوَخشتره (Uvaxshtra در یونانی: Cyaxares) پادشاه ماد از قفقاز گذشتند و وارد سرزمین ماد شدند. (مطلب دژ زیویه)

- الانان از قدیم در شمال رود ارس ساکن بودند. گروهی از الانان نیز در کردستان و لرستان ساکن شدند و به نام «اردلان» خوانده می‌شوند که در اصل به شکل ارته-الان بوده به معنای «الان راستین». ارته با ارتو (مانند ارتودوكس و ارتوپدی) هم‌ریشه است. اوس‌ها یا مردم اوسستان (Ossetia) - که در گرجستان و روسیه قرار دارد - خود را بازماندگان الانان می‌دانند. پس از فروپاشی شوروی نیز در اتحادیه‌ی روسیه دو جمهوری هست به نام اوستیا و الانیای شمالی و الانیای جنوبی. جالب آن که اوس‌ها زبان خود را ایرون (Iron) و سرزمین خود را ایرستون (Iryston) می‌خوانند.

ب) در بیرون ایران

بخشی از سکهای خاوری به جنوب حرکت کردند و در شمال هند ساکن شدند و حکومت هندوسکاییان را برپا کردند. از میان این سکاها معروفترین کس «سیذارتا گائوتاما شکایامونی» (Siddhārtha Gautama Shakyamuni) یا همان بودای معروف است. شکایامونی یعنی فرزانه‌ی سکایی. این را در کتاب «زندگی در کنار جاده‌ی ابریشم» دیدم که به زودی درباره‌اش مطلبی خواهم نوشت.

سکاهای باختری بیشتر در شرق اروپا در کنار رودهای دانوب و دنیپر و دنیستر (اوکراین و لهستان امروزی) ساکن شدند.

سکاهای باختری (برگرفته از مطلبی درباره‌ی سکاهای باختری در سایت دکتر کاوه فرخ)

گروهی از سرمت‌ها با مارکوس اورلیوس (Marcus Aurelius)، امپراتور روم، جنگیدند و بعدها به سرزمین سلت‌ها (بریتانیا) فرستاده شدند. یکی از عادت‌های سرمت‌ها فروکردن شمشیر کشتگان در زمین و نیز ریختن شراب بر خاک مردگان بود. داستان شمشیر اکسکالیبر (Excalibur) و داستان شاه آرتور در افسانه‌های سلتی اثر همین عادت سرمت‌ها است. رسم ریختن شراب بر خاک مردگان در میان ایرانیان هم چنان ادامه داشت. حتا مولانا در مثنوی می‌گوید:

یا به یاد این فُتاده‌ی خاک‌بیز ---------- چون بنوشی، جرعه‌ای بر خاک ریز

البته امروزه ما بر خاک درگذشتگان به جای شراب، آب زلال یا گلاب می‌فشانیم.

الانان بیشتر در کنار دریای مازندران یا کاسپین ساکن بودند. گروهی از الانیان با گوت (Goth)های ژرمن همدست شدند و با روم جنگیدند و امپراتور والنس (Valens) را کشتند و به سمت غرب رفتند. سرزمین آنان امروزه کاتالونیا نامیده می‌شود که ساده‌شده‌ی گوت-الانیا است به معنای سرزمین گوت‌ها و الان‌ها.

سکاها در شاهنامه

سکاهای خاوری همان «تور» و سکاهای باختری همان «سلم» در شاهنامه هستند که برادران ایرج (ایران) بودند. سلم شکل دیگری از سرمت است. سرمت در اوستا به شکل «سیرمه» (Sairama) آمده است. (ن.ک. سلم و سرمت)

تورانیان هم آریایی بودند و هیچ ربطی به ترکان زرد پوست و تنگ چشم آسیای میانه ندارند. تورانیان گروهی از آریاییان بودند که کوچ‌نشین و دامدار بودند نه شهرنشین، و دست به غارت ایرانیان شهرنشین می‌زدند. در پارسی و نیز زبان‌های محلی ایران (مانند گیلکی یا تاتی در تاکستان قزوین) تور یا توره به معنای دیوانه، دزد و وحشی است.

البته هزاران سال بعد (یعنی در سده‌ی ۵ میلادی به بعد) گروهی از تورانیان آریایی با ترکان درآمیختند و ترکان جای تورانیان را گرفتند. این باعث اشتباه تاریخ‌نگاران ساسانی و ایرانی مسلمان شد و گمان کردند که تورانیان اصلی نیز ترک بودند. نام‌های تورانیان در شاهنامه و اوستا همه آریایی است مانند ارجاسپ و افراسیاب و فرنگیس و ...

گفتیم که الانان در کنار دریای مازندران بودند. در شاهنامه نیز هر جا از الانان یاد شده از کنار دریا بودن آنان سخن گفته شده:

ز دریا به راه الانان کشید -------------- یکی مرز ویران و بیکار دید

سرمت‌ها نیز در نزدیکی دریای مازندران بودند. این موضوع در داستان سلم و تور در شاهنامه نیز گفته شده. آنجا که منوچهر، پسر ایرج، به کین‌خواهی پدر به جنگ سلم، عموی خود، می‌رود چنین می‌خوانیم:

پس آن گه منوچهر از آن یاد کرد ---------- که گر سلم پیچد ز دشت نبرد
الانان‌دژش باشد آرامگاه ------------- سزد گر بر او بر بگیریم راه
که گر حصن دریا شود جای اوی --------- کسی نگسلاند ز بن پای اوی
یکی جای دارد سر اندر سحاب --------- ز خارا برآورده از قعر آب
نهاده ز هر چیز گنجی به جای ----------- بر او نفگند سایه پر همای

در بخش پادشاهی خسرو یکم انوشه‌روان نیز درباره‌ی جنگ ایران و الانان و ساکن شدن بخشی از آنان در ایران (اردلان‌ها) چنین آمده است:
سپاه الانی شدند انجمن ----------- بزرگان فرزانه و رای زن
سپاهی که شان تاختن پیشه بود ----------- وز آزادمردی کم​اندیشه بود
از ایشان بُدی شهر ایران به بیم ----------- نماندی به کس جامه و زر و سیم

هم چنین ن.ک. درآیه‌ی سکای هوم‌ورگه و نیز درآیه‌ی الانان در دانشنامه‌ی ایرانیکا.

پی‌نوشت:
در زیر مطلب معرفی سغد، دوستی پرسیده بود که چرا در شاهنامه سرزمین سغدیان به عنوان خاک توران و خودشان تورانیان و دشمن ایرانیان خوانده شده‌اند. اینجا می‌توانم اضافه کنم که سغدیان نیز ایرانی بودند. تورانیان در واقع سکاهای کوچ‌نشین بودند و با سغدیان فرق دارند.

9 نظر:

Anonymous said...

البته می دانیم استوره رستم هم اصلی سکایی دارد بنابر این نمی توان گفت تورانیان همان سکاهای خاوری بودند.شاید قبیله ای از سکاهای خاوری بودند

آرش

shahrbaraz said...

به آرش:
درود.

بله. درست می‌گویید. سپاس از یادآوری و تاکیدتان.

رستم هم خود سکایی بود و در شاهنامه هم گفته شده است. در ضمن، هم در متن و هم در پی‌نوشت گفتم که تورانیان سکاهای کوچ‌نشین بودند و سکاها یک قوم نبودند بلکه اتحادیه‌ای از قوم‌ها بودند.

سپاس

شهربراز

Anonymous said...

با درود
مدتی به دنبال سکاها در لابه لای نوشته های مستشرقین دویدم خودم را قانع کردم که صربوکرواتها اعقاب سئورومتها هستند. اسلوون ها اعقاب سکاهای پادشاهی (اسکیتان) که تنها در 7 و8 قرن اخیر به کسوت اسلاوها در آمده و با ایشان در آمیخته اند.آلانها را از قدیم اعقاب ماساگتها(سکائیان تیزخود) می دانند و سکائیان برگ هئومه همان دربیکان /دریها /تاجیکان می باشند.

سوخرا said...

من می گم مه دیگه هنگام آن شده که بزرگان ایرانشناس ما پا میان بگدارند و با بهره بردن از منابعی که ایرانیان بیشتر با آنها آشنایند در مورد این ایرانیان فراموش شده بنویسند. منابع ما :
- در جایگاه نخست گنجینه ی فرهنگی به جای مانده از گذشته که یک ایرانی با آن بیشتر آشناست تا یک بیگانه
- نسک هایی مانند شاهنامه و واوستا که در مورد یکمی بیگانگان نمی توانند به خوبی ایرانیان کار کنند.

کسانی مانند دکتر فرخ دارای توانایی برای انجام یک چنین کار گرامسمگی را دارند.

a akbari said...

شهربراز می گويد: «در پارسی و نیز زبان‌های محلی ایران (مانند گیلکی یا تاتی در تاکستان قزوین) تور یا توره به معنای دیوانه، دزد و وحشی است.»
در بسياری از گويشها یه بومی (برای ه نمونه جنوب فارس) توره [tura ] به معنی يه شغال است، که با "دزد" و "وحشی" پيوند ه معنائی دارد.

Anonymous said...

سلام
شما دارید در رابطه با فرهنگ ایران زمین می نویسید یا به دنبال انتساب واژه سگ برای اقوام ایرانی؟

shahrbaraz said...

به بی‌نام:

خواننده‌ی گرامی! اگر بادقت می‌خواندید می‌دیدید که من گفته‌ام برخی از گذشتگان چون از سکاها خبر نداشتند به اشتباه نام‌های برجا مانده از آنان را به معنای سگ می‌فهمیدند. هیچ ربطی بین سکا و سگ وجود ندارد! یعنی متاسفانه برداشت شما از این مطلب نادرست است. یک بار دیگر با دقت بخوانید.

پیروز باشید.

شهربراز

يوتاب said...

سپاسگزار .كلمه سكاها رو شنيده و خوانده بودم فكر مي كردم قبيله اي وحشي هستند كه اصالت ايراني ندارند.راستي در سيستان و بلوچستان اسم فاميلي داريم بنام سرگزي شايد تغيير يافته ي همان سكزي هست

مهیار said...

آثار باستانی بدست آمده از سکاها نشان دهنده ی هنر و تخیل این قوم است.بعید می دانم سکاها آدم های وحشی بوده باشند.در عربستان و مغولستان هیچ گونه آثار هنری پیدا نشده چون آنها واقــعــاً وحشی بوده اند، اگر سکاها هم نامتمدن و بی فرهنگ بودند مثل عرب و مغول هیچ اثر هنری از خودشان باقی نمی گذاشتند.