یکشنبه ۴/امرداد/۱۳۸۸ - ۲۶/جولای/۲۰۰۹
یکی از نوآوریهای مهم اداری دولت هخامنشیان دستگاه پیک شاهی است. دربارهی این دستگاه هرودوت در کتاب هشتم بند ۹۸ چنین نوشته است:
هیچ انسان میرایی به تندی پیامرسانان هخامنشی سفر نمیکند. این مینه [=ایده] به تمامی از آن ایرانیان است و شیوهی کار آن چنین است: (میگویند) در سراسر جاده مردانی هستند که با اسبانی جایگاه دارند. تعداد این جایگاهها برابر است با تعداد روزهایی که سفر طول میکشد. بنابراین هر مرد و اسب تنها یک روز سفر میکنند. این مردان را هیچ چیزی از طی کردن مسافتی که باید بروند با بهترین سرعت باز نمیدارد: برف، باران، گرما یا تاریکای شب. نخستین سوار نامه را به دومی میرساند و دومی به سومی و همین طور تا پایان. نام این دستگاه نامهرسانی در زبان پارسی آنگاروم (Angarum) [؟] است.
این ترجمهی پارسی بر اساس ترجمهی انگلیسی جورج راولینسون (George Rawlinson) از متن یونانی کتاب هرودوت است که در سال ۱۸۶۰ م./ ۱۲۳۹ خ. منتشر شده است. اما در ترجمهی انگلیسی دیگری از کتاب هرودوت که من دارم و اوبری دو سلینکُرت (Aubrey de Selincourt) در سال ۱۹۵۴ م. / ۱۳۳۳ خ. انجام داده، نام پارسی این دستگاه آگارییون (aggareion) آمده است.
من با جست و جو در منبعهایی که داشتم چیزی از معنای این دو واژه و ریشهشناسی آنها پیدا نکردم. به احتمال زیاد این دو شکل یونانی شده و درهمریختهی واژهای پارسی بوده است. در صفحهی ۳۷۰ از کتاب «از کورش تا اسکندر» نوشتهی پییر بریان (Pierre Briant) نام پیک هخامنشی را «استانده» (astande) نوشته و گفته که بر اساس لوحههای دژ پارسه، نام عیلامی این دستگاه «پیرَهدازِش» (pirradazish) است.
به نوشتهی کتاب «دستگاههای نامهرسانی در جهان اسلامی پیشانوین» (Postal systems in the pre-modern Islamic World) نوشتهی آدام سیلورستاین (Adam J. Silverstein) آمده که این دستگاه هخامنشیان تقریبا بدون تغییر در زمان ساسانیان نیز ادامه یافت و بعد به دست مسلمانان افتاد و پایهی نامهرسانی در دوران اسلامی شد. (البته مسلمانان بخشهایی نیز از دستگاه نامهرسانی بیزانس یا روم شرقی را نیز اقتباس کردند. اما نامهرسانی روم نیز در اساس بر پایهی دستگاه هخامنشیان بود.)
به نظر من این واژهی «پیرهدازش» باید ریشهی واژهای باشد که در دوران پسااسلامی به صورت «بَرید» درآمده است. شکل پارسی میانه یا پهلوی برید را - که در زمان ساسانیان به کار میرفته - هنوز پیدا نکردهام. واژهی برید به فراوانی در ادبیات پارسی پس از اسلام به کار رفته است. برای نمونه در شعر حافظ داریم:
نشان یار سفرکرده از که پرسم باز؟ ---------- که هر چه گفت برید صبا، پریشان گفت
مسئول ادارهی نامهرسانی را «صاحب برید» میخواندند که به احتمال زیاد باید ترجمهای عربی باشد از عنوان مشابهی در دربار ساسانیان. اما در سدههای گذشته که هنوز دانش زبانشناسی و ریشهشناسی به صورت علمی امروز پدید نیامده بود فرهنگنویسان تفسیرهای «بامزهای» از معنای واژهی برید کردهاند. در فرهنگ دهخدا در درآیهی «برید» چنین میخوانیم:
استرانی که به هر دوازده میل برای سواری نامهبَر سلطان مرتب دارند. و آن معرب «دم بریده» باشد (منتهی الارب).
از بریده دنب، به معنی استر که فرستاده را برد (مفاتیح العلوم).
قاصد و نامهبر. و گویند که آن معرب بریده دم است و آن استری باشد یا اسب که دم او را ببرند برای نشان و بعضی گویند که تیزرفتار میشود. و به مقدار دو فرسنگ نگاه دارند به جهت خبر بردن سلاطین. و الحال آن شخص را گویند که بر آن سوار شده خبر برد. بلکه بدین زمان هر نامهبر و قاصد را گویند که چالاک باشد (غیاث اللغات).
سابق بر این مقرر بوده که در فاصلهء دوازده میل برای سواری نامهبران سلطان استری میگذاشتند. چون نامهبر میرسید به جهت نشان که معلوم شود آن استر به نامهبر داده شده دُم آن را میبریدند و بریده دم میشد و آن رونده را به تدریج بُرید خواندند و عرب ضم آن را فتح نموده، بَرید به معنی رسول استعمال کردند و برید معرب است (انجمن آرا).
نویسندهی انجمنآرا دقت نکرده که دم استر را فقط یک بار میشود بُرید و این نشان گذاشتن تنها یک بار مفید و عملی خواهد بود! و نمیشود هر بار که به نامهبر استری میدهند دم آن را ببرند :)
در همین درآیه از فرهنگ دهخدا منبع تازهتری نیز نقل شده که عبارت است از «دایرةالمعارف اسلام». اما این دانشنامه نیز با وجود ایرانی بودن این دستگاه، حدس زده که نام آن ریشهی لاتینی داشته باشد:
ظاهراً اصل آن از کلمهء لاتینی وردوس (veredus) گرفته شده به معنی چارپای چاپار و اسب چاپار و سپس به معنی پیک. بعدها به اداره و دستگاه چاپار و عاقبت بر منزلی که بین دو مرکز چاپار است اطلاق گردید. این منزل در بلاد ایران دو فرسنگ ِ سه میلی و در ممالک غربی اسلامی چهار فرسنگ ِ سه میلی است (دایرةالمعارف اسلام)
جالب آن که وقتی در سال ۱۸۹۶ م. / ۱۲۷۵ خ. ساختمان ادارهی پست شهر نیویورک را طراحی میکردند یکی از معماران بنا به نام میچل کندال (Mitchell Kendal) پیشنهاد کرد که این جملهی هرودوت را - که در بالا ترجمه کردم - بر سر در ساختمان ادارهی پست نیویورک بنویسند:
Neither snow, nor rain, nor heat, nor gloom of night stays these couriers from the swift completion of their appointed rounds.
و اکنون بسیاری از مردم این جمله را شعار ادارهی پست امریکا میدانند. در حالی که ادارهی پست امریکا اعلام کرده است که ما هیچ شعار رسمیای نداریم. و بیشتر مردم امریکا نیز نمیدانند که این جمله در وصف پیکهای هخامنشیان است.
0 نظر:
Post a Comment