سهشنبه ۶/امرداد/۱۳۸۸ - ۲۹/جولای/۲۰۰۹
متاسفانه در بحثهای تاریخی کمتر به زندگی روزمرهی مردم و از جمله بازیها و سرگرمیهای مردم توجه میشود. البته یکی از جلدهای کتاب «تاریخ اجتماعی ایران» نوشتهی شادروان مرتضا راوندی به بازیها و سرگرمیهای مردم ایران در طول تاریخ اختصاص داده شده است.
در این نوشته میخواهم بازیای به نام گَنجَفه را معرفی کنم که خودم پیشتر یکی دو بار فقط نامش را شنیده بودم تا این که امروز در فرهنگ دهخدا به توضیح آن برخوردم. درآیهی فرهنگ دهخدا کوتاهشدهای از مقالهای در مجلهی فرهنگی «یغما» است و من هم با کمی کوتاهسازی و ویرایش آن را در اینجا منتشر میکنم.
گنجفه بازیای ایرانی است که با ورق میشده و از زمان صفویان در ایران رایج شده اما گویا در پایان همان دوران صفویان چون آن را نوعی قمار اعلام کردند از صحنهی علنی زندگی مردم برچیده شد.
نشانی مقالهی یاد شده چنین است:
«گنجفه چیست؟»، نوشتهی بهروز تقیخانی، مجلهی یغما، سال سیزدهم (سال ۱۳۴۰ خ/۱۹۶۱ م.) شماره ۶ ص ۲۹۶ به بعد
بخشبندی و عنوانبندی مقاله از من [شهربراز] است برای سادهتر شدن خواندن.
گنجفه چیست؟
بهروز تقیخانی
مولف آنندراج نویسد: «گنجیفه بالفتح ف، نام بازیی است معروف. آن را به حذف تحتانی، گنجفه نیز خوانند». در فرهنگ نفیسی آمده است: «گنجفه: ورقهایی که بدان بازی کنند و خود این بازی».
دورهی زمانی
ظاهراً گنجفه قبل از عصر صفویه بازی معمول و متداول نبوده است. مولف «شاهد صادق» - که فصل شصت و چهارم کتاب خود را به گنجفه اختصاص داده - مینویسد: «از مخترعات میر غیاثالدین منصور شیرازی است و گمان آن است که از گنجفهء فرنگیان استخراج کرده و نام آن «گنج ِ فهم» است به کثرت استعمال به گنجفه مشهور شده. و آن بر چند قسم است و برخی از آن را این حقیر اختراع کرده».
با توجه به این که «میر غیاثالدین منصور شیرازی» در سال ۹۴۰ یا ۹۴۸ یا ۹۴۹ ق. وفات یافته است، معلوم میشود که اختراع بازی گنجفه به قبل از عصر صفویه نمیرسد.
«اهلی شیرازی» که به گفتهء مولف «تحفهء سامی»، «در کبر سن در سنهء اثنین و اربعین و تسعمائة [۹۴۲ ق.] در شیراز فوت شد» کتابچهای به نام «گنجفه» دارد که شامل نودوشش دوبیتی است. وی در دیباچه میگوید: «این دوبیتیها را آن گونه سرودم که هرگاه هر یک از آنها را بر یک برگ سفید و بینشان بنویسند به جای یک برگ گنجفه باشد و همه آنها به جای یک دستگاه گنجفه به کار رود». که البته با گفتهء مولف «شاهد صادق» مغایرتی ندارد. و اگر هم «اهلی» سی سال قبل از مرگش دوبیتیها را سروده باشد باز به قبل از دورهء صفویه نمیرسد. (با توجه به این که این بازی، بازی دربار بوده و به محض اختراع آن شعرا میتوانستهاند راجع به آن شعر بسرایند).
بنابراین من فکر میکنم بازی گنجفه در دورهء صفویه رواج یافته باشد و اگر قبل از این دوره هم وجود داشته است، قدمتش به بیش از چند سال قبل از عصر صفویه نمیرسد.
از میان پادشاهان صفویه، شاه عباس اول [درگذشته: ۱۰۰۸ خ./ ۱۶۲۹ م.] به گنجفه علاقهء زیادی داشت. همچنین سران سپاه او در اغلب اوقات گنجفه میباختند. ولی در زمان شاه عباس دوم [درگذشته ۱۰۴۱ خ. / ۱۶۶۶ م.] اوضاع دیگرگون شد. بازی گنجفه مثل سایر بازیها قمار به حساب آمد و ممنوع گردید. شاید علت کسادی بازار گنجفه در این دوره، تعصب و دیانت وزیر اعظم شاه عباس ثانی، «خلیفه سلطان»، بوده است.
ورقهای گنجفه
تاورنیه [Jean-Baptiste Tavernier درگذشته: ۱۶۸۹ م./ ۱۰۶۸ خ.] مینویسد: «در میان اقسام قمارهای ایرانی یک قسم بازی ورق دارند که گنجفه مینامند. ورقهای ما چهار نشان دارد، اما اوراق ایرانی دارای هشت نشان است».
در فهرست کتابخانهء اهدایی مشکاة به دانشگاه چنین آمده است: «گنجفه یا گنجیفه، نوعی ورق بازی ایرانی است که اکنون از میان رفته است. در این بازی هشت دستهء دوازده برگی که نودوشش ورق داشته به کار میرفت. هر یک از این دستههای هشتگانه نامی به ترتیب زیر داشت: غلام، تاج، شمشیر، اشرفی، چنگ، برات، سکه، و قماش. و هر یک از این دستهها ۱۲ برگ داشت: دو تا به نام شاه و وزیر و دیگران به شمارهء یک تا ده شناخته میگردد».
نویسنده در این جا «اشرفی» و «سکه» را به جای دو اصطلاح «زر سرخ» و «زر سفید» به کار برده است. و گویا اصل اصطلاح معمول در بازی گنجفه هم همین «زر سرخ» و «زر سفید» است، چنانکه در «شاهد صادق» هم آمده: «نوع دیگر نیز هست که گنجفه همرنگ از آن استخراج شده و آن بازی گنجفه متعارف است. لیکن باید که آفتاب ورق سرخ برآید».
بنابراین اوراق گنجفه دارای هشت صنف بوده به نامهای:
۱- زر سرخ
۲- زر سفید
۳- برات
۴- قماش
۵- چنگ
۶- شمشیر
۷- تاج
۸- غلام
و هر یک از این اصناف دارای یک شاه و یک وزیر بودهاند.
تصویر ورقهای گنجفه
اوراق گنجفه را از چوب میساختهاند و گاهی استادان زبردست و ماهر تصویرهای آن را رسم میکردند. در مورد شکل اوراق گنجفه و تصویرهایی که روی آن اوراق رسم میشده، مولف «آیین اکبری» نویسد:
پادشاه زر سرخ را چنان برکشند که زر میبخشیده باشد و وزیر بر صندلی بینندهء خزانه، در ده صفحه از یک تا ده، صورت انواع عملهء زر نویسد.
پادشاه برات را نیز بر تخت تصویر نمایند که او را فرامین و اسناد و اوراق دفتر مینموده باشند و وزیر آن را بر صندلی نشسته، دفتر در پیش و در صفحات، کارگزاران کاغذگر، مهره کش، سطرکش نویسند.
پادشاه قماش را به شکوه بزرگی برکشند چنانچه قماش میدیده باشد و در صفحات جانداران بارکش.
پادشاه چنگ را بر تخت کشند که نغمه میشنوده باشد، و وزیر را در صندلی بر پژوهش حال اهل نغمه و در صفحات گوناگون خنیاگر.
پادشاه زر سفید را بر تخت چنان نویسد که روپیه و دیگر سیمین نقدی بخشیده باشد و وزیر بر صندلی در پژوهش آن و در صفحات به سان زر سرخ کارگزاران نگارند.
پادشاه شمشیر چنان نگارند که پَلارَک [=شمشیر جواهرنگار] میآزموده باشند، و وزیر بر صندلی نشسته سلاحخانه میدیده باشد و در صفحات آن آهنگر و صیقلگر و جز آن نگارند.
پادشاه تاج را بخشندهء آن تصویر کنند و وزیر را بر صندلی که سرانجام آن باشد و در صفحات دیگر عملهء آن چون درزی و اتوکش.
و پادشاه غلام را بر فیل سوار نگارند، و وزیر او را بر عرابه و در اوراق انواع غلامان نویسند بعضی نشسته، برخی افتاده، طایفهای مست، گروهی هشیار و جز آن».
گنجفهی هندی
اکبرشاه هندی از این گنجفهء ایرانی تقلید کرد و گنجفهای ساخت که دارای دوازده صنف بود به نامهای:
۱- اَشوَپَت
۲- گچ پَت
۳- نَر پَت
۴- گدَه پَت
۵- دَهَنی پَت
۶- دَل پَت
۷- نَوا پَت
۸- تِی پَت
۹- سُر پَت
۱۰- اَسر پَت
۱۱- بَن پَت
۱۲- آه پت
هر کدام از این اصناف دوازده ورق داشت و گویا نحوهء بازی آن مثل گنجفهبازی ایرانی بوده است.
چگونگی بازی
از چگونگی بازی گنجفه اطلاع صحیحی در دست نیست، و در کتابهایی که مورد استفادهء نگارنده [=تقیخانی] قرار گرفته از نحوهء این بازی شرحی نیامده است. ولی مولف «شاهد صادق» تفصیل چگونگی بازی گنجفه را به رسالهای به نام «علم ملاعب» [=دانش بازیها] حوالت داده. متاسفانه نگارنده هرچه بیشتر برای به دست آوردن این رساله کوشش کرد کمتر یافت، جز این که بخشی از «نفایس الفنون» به «علم ملاعب» اختصاص داده شده و در آن بحث، از نرد و شطرنج گفتگو به میان آمده و از گنجفه نامی نیست.
به غیر از این، «میرزا صادق صادقی» در چگونگی بازی گنجفه شمهای ذکر میکند که البته درست مفهوم نیست، مگر این که به حدس و گمان متوسل شد و چگونگی بازی را دریافت.
ظاهراً بازی گنجفه مانند بازیی بوده که امروزه با ورق میکنند و به نام «حکم» معروف است. زیرا:
اولاً، به گمان مولف «شاهد صادق»، گنجفه بازی ایرانی از گنجفهء فرنگیان استخراج شده، بنابراین بعید نیست که گنجفه تقلیدی از حکم باشد.
ثانیاً در «حکم»، بازیکنان همیشه سعی میکنند اوراقی که دارای خالهای ریز است از دست خود خارج کنند و درشت خالها را نگه دارند (البته وقتی که حریف خال برندهای پایین میآید). در گنجفه هم همین طور است. «مُلا واهب قندهاری» گوید:
مانند آن ورق که ز سر وا کند کسی ----- حسنت به چرخ گنجفه داد آفتاب را.
ثالثاً، میرزا صادق صادقی مینویسد: «هر حکمی که گیرند حریفان همرنگ آن خرج دهند و اگر نداشته باشند، حکم به خرج اندازند» که عیناً روشی است که در بازی «حکم» معمول است. و چون بازی حکم از بازیهای روزمرهء جوانان امروز است و اغلب آن را میدانند و کمتر کسی است که این بازی را نکرده باشد و نداند، به شرحش نمیپردازیم.
خاستگاه:
- درآیهی «گنجفه» در فرهنگ دهخدا
0 نظر:
Post a Comment