شنبه ۲۳/آبان/۱۳۸۸ - ۱۴/نوامبر/۲۰۰۹
شیخ بهایی مُسَمّط مخمس (پنجگانهی) معروفی دارد که در آن غزلی از «خیالی بخارایی» (شاعر سدهی نهم ق./پانزدهم م.) را تضمین کرده است. یعنی در هر بند، لت (مصراع) چهارم و پنجم از خیالی است و سه لت نخست از شیخ بهایی.
تاکی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آمد شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهی عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رُخَت راکع و ساجد
در بتکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دَیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خَمّار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همیجوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که رَوَم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آیین تو جوید
تا غنچهی بشکفتهی این باغ که بوید؟
هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قُمری به ترانه
بیچاره «بهایی» که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است، ز خیل خَدَم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر «خیالی» به امید کرَم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
عبدالحسین مختاباد بندهایی از این شعر را در قالب ترانهی بسیار زیبا و دلنشینی خوانده اما در نسخهای که آقای مختاباد استفاده کرده است دو اشکال وجود دارد:
- خیالی میگوید: «دیوانه من ام من که روم خانه به خانه» یعنی همه جا میتوان نقش رخ یار را دید. اما من دیوانهام که در جستجوی او به هر خانهای سر میکشم. در حالی که مختاباد میخواند: «دیوانه نی ام من که روم خانه به خانه» که نقض غرض است!
- اشتباه دیگر این که شیخ بهایی میگوید: «خواهد به سر آمد غم هجران تو یا نه؟» اما مختاباد خوانده است: خواهد به سر آید. با کمی توجه به قاعدهی دستوری صرف فعل آینده میشد این اشکال را برطرف کرد. یعنی در زبان پارسی صرف آینده چنین است: صرف مضارع «خواستن» + بُن گذشته. مانند خواهم رفت یا خواهد آمد. نه خواهد آید!
اجرای دلنشین مختاباد را میتوانید در این نشانی در یوتیوب گوش کنید.
پینوشت:
صرف فعل آینده در اصل به این شکل است: صرف مضارع «خواستن» + مصدر. نمونه از حافظ:
خواهم شدن به بُستان چون غنچه با دلِ تنگ -------- وآنجا به نیکنامی پیراهنی دریدن
که در لت دوم «خواهم» به قرینهی لفظی حذف شده است یعنی خواهم دریدن. اما امروزه، به ویژه در زبان رسمی ایران، به جای مصدر کامل از مصدر مُرَخّم (دم بریده) استفاده میشود که شبیه بن گذشته است، یعنی خواهم شد یا خواهم درید و مانند آن. در تاجیکستان و افغانستان هنوز شکل مصدر کامل استفاده میشود.
3 نظر:
شهربراز جان، اجرای دیگری از این
شعر را با صدای خانم شکیلا را می توانید اینجا گوش دهید.
http://www.youtube.com/watch?v=5zHJ5F0KIZg
در ضمن شاید دوست داشته باشی این 5 بخش که در باره ایران و پادشاهی هخامنشیان است هم ببینید.
http://www.youtube.com/watch?v=8aukC8GBEsU&feature=PlayList&p=ECF48AC752F6B61D&index=0&playnext=1
سیاوش
درود به سیاوش گرامی
سپاس از دادن نشانی اجرای دیگر.
و نیز نشانی فیلم مستند «مهندسیسازی امپراتوری - هخامنشیان». من پیشتر (نزدیک ۳ سال پیش) دربارهی این مجموعه نوشتهام. ن.ک.
http://shahrbaraz.blogspot.com/2007/03/blog-post_10.html
پیروز باشید
شهربراز
اجرای شکیلا جان بی نظیره با اهنگسازی بابک افشار
only shakila
Post a Comment