پنجشنبه ۱۴/آبان/۱۳۸۸ - ۵/نوامبر/۲۰۰۹
یکی دیگر از شخصیتهای مهم فرهنگ ایرانی که همهترکانگاران (پانترکان) سعی در دزدیدن و مصادرهی او دارند مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی است.
این کوتهاندیشان و بیسوادان و بیفرهنگان چون خود هیچ ندارند میکوشند با غارت فرهنگ ایرانی برای خود در سطح جهان آبرویی بخرند. اینان هیچ درکی از معنای تاریخ ندارند.
میگویند چون مولانا در قونیه زندگی میکرده و قونیه امروز در کشور ترکیه است پس مولانا هم ترک بوده است! انگار در تمام طول تاریخ بشر، قونیه شهری ترکزبان بوده و هر کسی هم که در طول تاریخ در آن شهر زندگی کرده مانند مردم امروز آن ترکزبان بوده است.
میگویند چون زبان پارسی زبان ادبی آن دوران بوده مولانا هم شعرهایش را به زبان پارسی سروده وگرنه در زندگی روزمره و در خانه به زبان ترکی صحبت میکرده است. چون برای این گفته هیچ مدرکی ندارند دست به جعل میزنند. از شمسالدین احمد افلاکی، نویسندهی کتاب «مناقب العارفین» که شاگرد و هم عصر مولانا بوده، نقل میکنند که وی دیوانی ترکی داشته است! یا حتا بدتر میگویند شعرهای مولانا به ترکی بوده و بعدها به پارسی ترجمه شده است!
اما نمیگویند که در همین کتاب مناقب العارفین آمده که مولانا فرمود: خداوند برای آباد کردن رومیان را آفرید و برای ویران کردن ترکان را! هرگاه خواستید جایی را خراب کنید کارگر ترک بخواهید و اگر خواستید آباد کنید کارگر رومی (ساکنان اصلی آناتولی یا آسیای کهتر).
نمیگویند که تمام کتاب «اسرار جلالیه» یا همان «فیه ما فیه» به زبان پارسی است و این کتاب سخنرانیها و وعظهای مولانا در بالای منبر برای مردم شهر قونیه بوده و در این کتاب یک جملهی ترکی دیده نمیشود. یعنی هم مولانا در زندگی روزمره به زبان مادری خود یعنی زبان پارسی سخن میگفته و هم مردم شهر قونیه به زبان پارسی سخن میگفتند و این زبان را درک میکردند.
هر چند اگر کسی با شخصیت بلند مولانا آشنا باشد و تاریخ و ادبیات بداند بر این گفتههای کوتهاندیشان خواهد خندید و آنها را به پشیزی نخواهد گرفت اما گویا داستان ملا نصرالدین است که گفت سر کوچه آش نذری میدهند. وقتی دید همه رفتند با خودش گفت نکند واقعا آش نذری میدهند. حالا این عده هم آن قدر این حرفهای یاوه را تکرار کردهاند که خودشان هم باورشان شده است. هم چنین بیگانگانی که با تاریخ و ادبیات ایران آشنا نیستند و به ویژه گردشگرانی که به قونیه میروند به خاطر ناآگاهیشان این حرفهای ترکان را باور خواهند کرد.
من یکی دو سال پیش پاسخ کوتاهی به برخی از این گونه تحریفها نوشتم که در پایگاه اینترنتی سالگرد مولانا منتشر شد و شاید به زودی آن را در همین وبلاگ منتشر کنم. اما خوشبختانه دوست گرامی دکتر علی دوستزاده در پاسخ به این ادعاهای پوچ و رد آنها با ارائهی سند و مدرک علمی و تاریخی، مقالهی بلندبالا و مفصلی نوشته است که همهی دوستان را به خواندن و پخش و گسترش این مقاله دعوت میکنم.
عنوان مقاله: پژوهشی دربارهی میراث و پیشینهی ایرانی شمس تبریزی و مولانا جلالالدین بلخی (رومی).
نشانی این مقاله چنین است:
- نسخه ی پی.دی.اف:
در آذرگشنسپ
در گوگل
در بایگانی اینترنت
- نسخه ی اچ.تی.ام.ال:
در آذرگشنسپ
Thursday, November 05, 2009
مولانا و پانترکان
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
10:07 AM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ادبيات , پانترکان , تجزیهطلبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment