پنجشنبه ۲۹/امرداد/۱۳۸۸ - ۲۰/آگوست/۲۰۰۹
امروز میخواهم اندکی دربارهی کتاب کیانیان کریستنسن بنویسم.
نام کتاب: کیانیان (Les Kayanides)
نویسنده: آرتور امانوئل کریستنسن (Arthur Emmanuel Christensen)
سال نگارش: ۱۹۳۱ م. / ۱۳۱۰ خ.
ترجمه: دکتر ذبیحالله صفا
سال ترجمه: ۱۳۳۶ خ / ۱۹۵۷ م.
انتشارات: علمی و فرهنگی
صفحه: ۲۴۲
این کتاب ۶ فصل دارد و عنوان فصلها چنین است:
۱- کیانیان و هخامنشیان: طرح مسئله
۲- کیانیان در گاثاها و یشتها
۳- روایات مربوط به تاریخ قدیم در دورهی ساسانی
۴- کیانیان بنا بر روایت دینی
۵- کیانیان بنا بر روایت ملی
۶- جانشینان بهمن بنا بر روایت ملی
آرتور کریستنسن در تاریخ ۹ ژانویهی ۱۸۷۵ م. / ۱۹ دی ۱۲۵۳ خ. در دانمارک زاده شد و در ۳۰ مارچ ۱۹۴۵ م. / ۱۰ فروردین ۱۳۲۴ درگذشت. وی ابتدا در دانشگاه کپنهاک در محضر وسترگارد کسب دانش کرد و سپس به آلمان رفت و در نزد آندریاس شاگردی کرد. وی علاوه بر زبان مادری خود به زبانهای آلمانی و فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت و اثر چاپ کرده است. وی زبانهای اوستایی و پهلوی و پارسی نو و عربی هم میدانست. وی نخستین تحقیق خود را در سال ۱۹۰۱ دربارهی مزدک منتشر کرد و پس از آن تا پایان عمر در زمینهی ایران پیش از اسلام به ویژه ساسانیان پژوهش کرد. از وی نزدیک شصت اثر بر جا مانده که مهمترین آنها عبارتند از:
- شاهنشاهی ساسانیان
- ایران در زمان ساسانیان
- کیانیان
- تحقیقاتی در آیین زردشتی در ایران باستان
- ملاحظاتی دربارهی قدیمیترین دورانهای آیین زرتشتی
- آیا آیین زروانی وجود داشته است؟
- حماسهی شاهان در روایات ایران باستان
- نمونههای نخستین بشر و نخستین شاه در تاریخ داستانی ایرانیان
موضوع کتاب کیانیان در واقع پاسخ به این پرسش است که کیانیان که بودند و آیا با هخامنشیان یکی بودند؟
نام شاهان کیانی در روایتهای دینی از جمله بُندَهِشن چنین آمده است:
۱- کی کَواذ (کیقباد)
۲- کی اَیپوَه
۳- کی اوس (کاووس)
۴- کی سیاوش
۵- کی خسرو
۶- کی لهراسپ
۷- کی گشتاسپ
۸- بهمن
۹- دارا
۱۰- دارای دارایان (دارا پسر دارا یا داراب)
اپیوه به جز کی اوس، سه پسر دیگر نیز داشت به نامهای کی آرش (کیارش)، کی بیَرّش (کی بیارش).
در واقع فصل اول به طرح همین پرسش میپردازد و فصلهای بعد با بررسی سندهای تاریخی نشان میدهد که چنین نیست و کیانیان از شاهان شرق ایران و بسیار پیش از هخامنشیان بودند. دو خاورشناس آلمانی به نامهای هرتل (Hertel) و هرتسفلد (Herzfeld) ادعا کرده بودند که چون پادشاه حامی زرتشت گشتاسپ نام داشت و پدر داریوش بزرگ هخامنشی هم ویشتاسپ بوده بنابراین این دو باید یکی باشند و داریوش شاگرد زرتشت بوده است و کیانیان شکل حماسی و دینی هخامنشیان هستند. هرتل و هرتسفلد معتقد بودند اگر عنصرهای اسطورهای را از این داستانها حذف کنیم به برخی شاهان ماد و هخامنشی میرسیم. در این تفسیر، کورش نیز با کیخسرو یکی دانسته میشود. کریستنسن با بررسی سندهای ایرانی مانند گاثاها و یشتها و مانند آن نشان میدهد این چنین نیست.
کی در اصل کَوی و به معنای شاه بوده است و جمع آن کیان است. در واقع کیانیان خود جمع جمع است. درفش کاویانی نیز در اصل یعنی درفش شاهی اما در زمان ساسانیان درفش کاویانی با داستان کاوهی آهنگر درهم آمیخته شد.
پیشتر از مقالهای دربارهی ارتباط ساسانیان و هخامنشیان نوشتم (ن.ک. ساسانیان و هخامنشیان) و این که چرا در شاهنامه (که بر پایهی خدای نامگ فراهم شده در زمان ساسانیان است) نشانی از هخامنشیان نیست. کریستنسن در این کتاب هم چنین یادآور میشود که توجه ساسانیان به کیانیان و گردآوری خداینامگ از زمان کواذ (قباد) ساسانی شروع میشود که نام خودش از نام نخستین شاه کیانی یعنی کیقباد گرفته شده و نام پسرانش هم از روایتهای کیانی است مانند خسرو (انوشیروان)، جم، کاووس. هم چنین در این دوران با سرداری به نام سیاوش برمیخوریم که نام او هم از کیانیان گرفته شده است.
Thursday, August 20, 2009
کیانیان
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
2:35 PM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی تاريخ باستان , كتاب , هخامنشیان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment