پنجشنبه ۷/شهریور/۱۳۸۷ - ۲۸/آگوست/۲۰۰۸
فرزانهی ایرانی «اوحدالدین علی پور محمد خاورانی» مشهور به انوری ابیوردی شاعر و فلسفهدان سدهی ششم خ/دوازدهم م در قطعهای میگوید:
انوری بهر قبول عامه چند از ننگ شعر -------------- راه حکمت رو! قبول عامه گو هرگز مباش!
(البته برای سخنوری و شاعری قبول عامه شرط مهمی است و به همین خاطر است که میبینیم انوری چندان برای عامهی پارسیزبانان شناخته نیست. هر چند در این شعر انوری خود را نه شاعر که حکیم و فیلسوف میداند و به پیروی بوعلی سینا بیشتر افتخار میکند تا فردوسی:
در کمال «بوعلی» نقصان فردوسی نگر ------------ هر کجا آمد «شفا»، شهنامه گو هرگز مباش!)
این را گفتم تا اشاره کنم در زبان علم و دانش، قبول عامه شرط نیست. زیرا دانش به خاطر طبیعت خود زمینهای تخصصی و کارشناسی است. البته گسترش دانش بین مردم و عامه بسیار لازم و نشانهی پیشرفت جامعه است و دانشوران نباید خود را از مردم جدا بدانند. اما باید در نظر داشت که در زمینهی دانش، مردم باید دنبالهرو دانشمندان و دانشوران و دانشکاران باشند نه برعکس. یکی از مهمترین جنبههای دانش همان زبان فنی و علمی است. دانشکاران نمیتوانند به بهانهی این که مردم عادی واژهای یا نوشتهای را نمیفهمند از آن استفاده نکنند. هر زمینهی دانشی پر است از مفهومهایی که برای مردم عادی شناخته نیست و هر مفهوم نیز با واژهای یا اصطلاحی بیان میشود. بنابراین نباید انتظار داشت که هر واژه یا اصطلاح علمی برای مردم شناخته شده باشد. آیا کسی پایاننامه (تز) دکتری خود - برای مثال در مهندسی برق - را چنان مینویسد که برای سبزیفروش محله فهمیدنی باشد؟ اگر چنین باشد باید به تخصصی و نو بودن موضوع آن پایاننامه شک کرد! (البته به شرط این که سبزی فروش مزبور دکتر برقی نباشد که به خاطر وضعیت سیاسی/اقتصادی بدین کار روی آورده باشد!)
در زبانهای اروپایی این نکته پذیرفته شده است که اگر کسی متنی در زمینهای علمی میخواند باید انتظار داشته باشد که واژهها و اصطلاحهای تازه ببیند یا واژههای آشنا در مفهومها و کاربردهای تازه به کار رفته باشند. اما در زبان پارسی همه انتظار دارند که وقتی مطلبی علمی یا فنی میخوانند تمام واژهها و معناها برایشان آشنا باشند. نمیخواهند برای درک مطلبی علمی زحمت زبانی بکشند. به قول داریوش آشوری انتظار دارند زبان «راحت الحلقوم» باشد! نه تنها مردم عادی، حتا کارشناسان نیز چنین اند. یعنی در برابر واژهسازی برای مفهومهای تازه مقاومت میکنند و یا میگویند باید واژه آشنا باشد. آخر وقتی مفهوم تازه است و برای کارشناسان، چه رسد به مردم عادی، آشنا نیست چرا باید واژهاش آشنا باشد؟
بسیاری از کسانی که این شرط را میگذارند یا مطرح میکنند، گمان میکنند که اصطلاحهای علمی انگلیسی برای تمام انگلیسیزبانان و مردم عادی آن کشورها فهمیدنی است. اما چنین نیست. گروهی از اینان در محیط انگلیسیزبان (یا فرانسهزبان) در خارج از ایران زندگی نکردهاند و اگر هم زندگی کردهاند بدین موضوع توجه نکردهاند. گروهی نیز مانند برخی از استادان ما در دانشگاه صنعتی شریف با این که در امریکا و فرانسه درس خوانده بودند این مطلب را درک نکرده بودند. برای نمونه، دوستی در پیشنویس پایاننامهاش نوشته بود «ماشینبسته» و «ماشیننابسته» (برابر machine-dependent و machine-independent). استادی زیر آن خط کشیده بود که اینها پارسی نیست! باید بنویسید «وابسته به ماشین» و «مستقل از ماشین/غیروابسته به ماشین» یعنی ترکیب وارون (مقلوب) را نمیشناخت. یا استاد دیگری در زمینهی شبکههای پتری (Petri nets) به جملهی «تراگذار شلیک میشود» (transition fires) ایراد میگرفت که اگر شما این جمله را برای هر پارسیزبانی بخوانید به شما نگاه میکند. گفتیم یکی این که شبکهی پتری چیزی نیست که هر پارسی زبانی آن را بشناسد. این موضوعی تخصصی است. دوم این که خود جملهی انگلیسی نیز دست کمی از این ندارد. شما که در محیط انگلیسیزبان بودهاید چرا چنین گمان میکنید؟
پس سخن من با نویسندگان فنی و کسانی که در کار واژهسازی هستند این است که مردم باید از شما پیروی کنند و واژههای تازه یاد بگیرند نه این که شما منتظر باشید یا هراس داشته باشید که مردم این را قبول نمیکنند. دانشوران باید به مردم آموزش بدهند. دنیای نوین (مدرن) دنیای علم است نه دنیای عام! پذیرش مردم نباید شرط اصلی و نخست واژهسازی باشد. مردم ما باید بیاموزند و بفهمند که هزاران مفهوم تازه در دنیا وجود دارد که آنان نمیدانند و باید برای بیان این مفهومها واژههای تازه بیاموزند و به کار گیرند. نباید انتظار داشته باشند که با ۳-۴ هزار واژهی روزمره تمام علم و دانش جهان نوین را درک و بیان کرد. تنبلی بس است! متاسفانه بسیاری از همین کسانی که در برابر واژههای نوساز پارسی واکنش منفی نشان میدهند در کاربرد واژههای انگلیسی و فرانسوی - حتا در گفتگوی روزمره و به جای واژههای عادی زبان مانند اعصاب و حوصله و ... - هیچ تردیدی نمیکنند و آن را نشانهی شخصیت و سواد میدانند.
خوانندهای گفته بود چرا میگویی مردم «باید» عادت کنند و قبول کنند؟ میگویم برای این که مردم در زمینههای علمی صاحبنظر نیستند. مردم باید در زمینهی دانش پیرو کارشناسان باشند چون کار تخصصی است. شما در زبان انگلیسی نمیبینید که پژوهشگری در بند آن باشد که اگر من این واژه را بسازم مردم آن را قبول نمیکنند یا نمیفهمند. یا این که مردم بگویند این واژه سخت است یا آشنا نیست. آنان پذیرفتهاند و مردم ما نیز باید بپذیرند که در زمینهی علمی مجبورند واژهی علمی و ناآشنا ببینند و یاد بگیرند. اگر «کارشناس» دیگری - و نه مردم عادی - آن واژه را نپسندید برای خودش واژهی جدیدی میسازد. البته برای درک مردم عادی توضیح یا عبارت انگلیسی معادلی نیز میگویند اما در زبان فنی همان واژهی اصلی را به کار میبرند.
ما باید برای زبان پارسی زبان علمی و دستگاه واژهسازی فنی بسازیم و کارشناسان و دانشوران ما (در زمان آموزش دانشگاهی) با این دستگاه آشنا شوند تا اگر روزی خواستند در زمینهی کاری خود واژهسازی کنند توان علمی و زبانی داشته باشند. یعنی همان کاری که در زبان انگلیسی میشود.
با کمی تغییر در شعر انوری، میگویم: راه دانش رو، قبول عامه گو «چندان» مباش!
Thursday, August 28, 2008
قبول عامه
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
3:43 PM |
پيوند دایمی
1 نظر داده شده |
نظردهی
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 نظر:
سلام قربان
متأسفانه ایمیلی از شما به بنده نرسیده
***
بیانات شما محل مناقشه است
نه تبعیت کامل اهل فن از عامه
نه تبعیت کامل عامه از اهل فن
و مقایسه ی فارسی و انگلیسی هم مقایسه ای اشکال دار است
انگلیسی ظاهراً نثر معیار دارد
فارسی نثر معیارش کجاست؟
انگلیسی از خیلی از زبانهای فعلی ی دنیا واژه می گیرد
فارسی
بر فرض صحت استدلالهای شما
قرار است در برابر واژه های بیگانه
عمدتاً اروپایی
معادل بسازد
معادلها را هم
به قول شما
متخصصان بسازند
و متخصصان هم
به قول شما
کاری به این نداشته باشند که مردم اعتنا به برساخته ی آنها می کنند یا نه
خب
متخصصان یعنی کی ها؟
متخصصان اگر به معنای متخصص در فیزیک یا شیمی یا پزشکی یا گیاهشناسی باشند
خب خود این متخصصان
بعضاً در واژه سازی جزء عامه به حساب می آیند
و توجه کنید تعدادی از هموطنان عزیز ما
مانند داریوش آشوری
اصولاً شغل شاغلشان اداره کردن کارخانه ی واژه سازی است
***
ای دوست ارجمند
افرادی که غرق می شوند در واژه سازی
یک مقدار دچار توهم و تکبر می شوند
بنده می دیدم رضا منصوری دلخور بود چرا فرهنگستان زبان واژه های مرکز نشر را به طور دربست نمی پذیرد و تصویب نمی کند
ای دوست ارجمند
اصرار بر قطبش
اصرار بر قطبیده
و حظ کردن از این که چه تاکتیکها و تکنیکها و استراتژی هایی در واژه سازی کشف کردیم
خیلی خوب است؟
***
قربانت
***
سیدعباس سیدمحمدی
تهران
http://seyyedmohammadi.blogfa.com/
Post a Comment