شنبه ۱۹/امرداد/۱۳۸۷ - ۹/آگوست/۲۰۰۸
به نظر من سرهنویسی و سرهگرایی - به معنای زدودن همهی وامواژهها - زیادهروی و ناممکن است. زیرا هر زبانی ناگزیر از گرفتن واژههایی از دیگر زبانهاست. در ضمن بسیاری از وامواژههای عربی در پارسی دیگر بار معنایی خاصی دارند که نمیتوان آنها را در همهی کاربردها با یک واژهی پارسی جایگزین کرد. برخی از دوستداران زبان پارسی بیشتر توجه خود را به زدودن واژههای عربی (و اروپایی) میکنند اما در این میان، دستگاه واژهسازی و مهمتر از آن دستور زبان پارسی را فراموش میکنند. به نظر من پیروی از دستور زبان پارسی خیلی مهمتر از زدودن برخی واژههای ناپارسی است. ما میتوانیم واژههای عربی را به کار ببریم اما آنها باید پیرو دستور زبان پارسی باشند کاری که در هر زبان دیگری میشود. نه این که واژههای عربی صرف و نحو عربی را هم به دنبال خود بیاورند و بر زبان پارسی نیز تحمیل کنند.
- جمع بستن: در زبان پارسی تنها ابزارهای جمع بستن «ها» و «ان» است. اما بسیاری از ما عادت کردهایم - یا این که نمیدانیم - همه چیز را به عربی جمع ببندیم که اشتباه است. گاه با «ین» و «ون» مانند معلمین، روحانیون، گاه با «ات» مانند مشکلات، مذاکرات، و نیز جمع شکسته مانند مسائل، حوادث. گاه این جمع عربی به واژههای پارسی نیز سرایت میکند مانند اساتید، میادین، فرامین و ...
- کاربرد مذکر/مونث: خانم مدیره، هیات رییسه، حتا دستور عربی دربارهی کاربرد صفت مونث برای نام پایان یافته به «ـه» یا جمع شکسته به واژههای پارسی نیز اعمال میشود مانند دههی مبارکهی فجر!
- کاربرد بیاندازهی واژهها و ترکیبهای عربی: همان طور که گفتم برخی از واژههای عربی دیگر جزوی از زبان پارسی شدهاند اما به بسیاری از آنها نیازی نیست به ویژه عبارتهایی چون: فی الواقع، من حیث المجموع، علیرغم، قس علی هذا، کان لم یکن و ... (حتا دیدهام افغانها به جای درصد/درسد میگویند فی صد! دربرابر بسیاری از ایرانیان میگویند پورسانت! که فرانسوی است.)
- کاربرد تنوین: بهتر است در زبان پارسی تا جای ممکن از تنوین استفاده نکنیم. مانند طوعاً و کُرهاً یا سمعاً و طاعةً. زنندهتر آن است که این تنوین بر واژههای پارسی نیز افزوده میشود مانند واژههای چندشآوری چون خواهشاً، گاهاً، بخشاً
- ترکیبهای زشت پارسی-عربی: مانند بلادرنگ! ممنوع البازی! ممنوع الکار! (برای هنرپیشگان)، و ...
- رعایت تمام قاعدههای صرف و نحو عربی در زبان پارسی و کاربرد آن بر روی تمام واژههایی که از عربی آمدهاند. مانند دستور ساختن اسم فاعل و مفعول در تطهیر (پاکیزه کردن)، مُطَهـِر (پاکیزهکننده)، مُطَهـَر (پاکیزه شده) و ...
- کاربرد بیاندازهی واژههای فرانسوی و انگلیسی: به نظر من هرگاه کاربرد واژهها و عبارتهای عربی یا اروپایی برای نشان دادن برتری و فخرفروشی باشد بیشتر نشانهی بیماری اجتماعی و خودکمبینی شخص است.
- جملهبندیهای انگلیسی: به تازگی رسم شده که برخی ایرانیان (به ویژه در روزنامهنگاری) سبک جملهبندی انگلیسی را به کار میبرند مانند آوردن «اما» در میان جمله (مانند کاربرد however در زبان انگلیسی) یا نقل قول غیرمستقیم و هماهنگی زمانی فعلهای جمله که در زبان پارسی رایج نیست: به من گفت منتظرم بوده است به جای: به من گفت منتظرت بودم.
به نظر من اشکالهای بالا خیلی مهمتر از زدودن وامواژههاست. زیرا ساختار معنایی و دستگاه گوارشی زبان پارسی را به هم میریزند.
پینوشت:
ندای گرامی در زمینهی دوری از جمع با «ین» پرسیده «چندین» را چه کنیم. «چندین» و «چندان» همان طور که آشکار است هر دو واژههای پارسی هستند و ربطی به جمع عربی ندارند. از نظر دستوری هر دو صفت شمارشی مبهم هستند مرکب از: چند + این و چند + آن. بنابراین نگران آن مباش!
اما برابر پارسی برای «فصل الختام» شاید «سخن پایانده» باشد.
Saturday, August 09, 2008
سرهنویسی
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
2:51 PM |
پيوند دایمی
4 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
4 نظر:
شهربراز گرامی!
اتفاقاً من از مخاطبان همیشگی نوشته های شما هستم و مطلبی که برایتان نوشتم با در نظر گرفتن تمام حرف های شما بود نه فقط بر اساس یک بند. اما صرف نظر از این مطلب، حرف اصلی من این بود که نباید به خاطر آن که عده ای برای افزودن تسلط و نفوذ خود بر زندگی مردم از دین به عنوان یک ابزار استفاده می کنند و قرائت های تحجر آمیزی از آن دارند،طوری نگاشت که حمله به اصل دین و اعتقادات یک ملت استباط شود.
در نهایت اینکه من با تمام وجودم انتقاد پذیری شما را می ستایم که نوشته خود را به خاطر آنکه احساس کردید یک مخاطب رنجیده، حذف کردید. بدون هیچ تعارفی افراد کمی چون شما پیدا میشوند که چنین کنند، بلکه شاید بیشتر برعکسش در جامعه ما جا افتاده است: وقتی انتقاد می کنی، طرف مقابل رفتارش را تشدید می کند!! تصور کنید اگر همه ما کمی این روحیه را در خود تقویت کنیم، چقدر زندگی کنار یکدیگر زیباتر می شود!!
با سپاس
در پناه حق
درود
از اینکه از تارنگارکمینه دیدن کردید از شما سپاسگزارم . سرافرازم نمودید.
البته من با سره نویسی خیلی موافقم . آیا شما کار کسروی تبریزی یا دکتر کزازی که شمار واژه های بیگانه ای که به کار می برند بسیار کم است را نمی پسندید ؟ آیا از دید شما آنها دچار تندروی در سره نویسی اند ؟
با ارج
محمد حسین نژادآریا
به محمدحسین:
من کار کسروی و دکتر کزازی را میپسندم و از خواندن آنها لذت میبرم و چیز یاد میگیرم. خودتان میگویید آنان واژههای بیگانه «کم» استفاده میکنند. منظور من از سرهنویسی آن است که اصلا نخواهیم واژههای ناپارسی به کار بریم.
هم چنین، منظور من آن بود که توجه به دستور زبان و پیروی از آن و توانمندسازی دستگاه واژهسازی مهمتر از جایگزین کردن واژههاست.
سلام شهربراز عزیز.
چه خوش گفتی.
نامهای از وزارت خارجه به سفارت آلمان دیدم؛ که اگر ممکن شد از آن تصویری تهیه میکنم و برایت میفرستم تا ببینی وزارت خارجه چگونه زبان پارسی را پاس میدارد.
اما نکتهء دیگر آن که در تبدیل جمعهای عربی به فارسی در متن، به واژهء «چندین» برخوردم و کار کمی گیر کرد.
درست است که واژه «چندان» هم داریم اما مفهوم متفاوتی را نشان میدهد. در این مورد چه پیشنهادی داری؟
کسی هم جایگزین فارسی «فصل الختام» را پرسید که نمیدانستم.
Post a Comment