شنبه ٣٠/تير/١٣٨٦-٢١/جولاي/٢٠٠٧
بخش يكم
نمونههايي از سريال:
سريال ٤٠ سرباز
در آن قسمتي كه من از سريال چهل سرباز ديدم (شايد چهل همان معناي خل و چل باشد!) روايتكننده ميگفت كه فردوسي توسي بزرگ در سرودن شاهنامه و آفريدن پهلوانان نظر به شجاعت و خصايل حضرت علي داشته است و از عشق حضرت علي اين منظومه را سروده است!
آيه ٦ از سورهي لقمان (سورهي ٣١) قرآن كريم چنين است:
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِين
و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مىخرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند؛ براى آنان عذابى خواركننده است!
طبق بسياري از تفسيرها از جمله تفسير نمونه: آيات مورد بحث درباره ”نضر بن حارث“ نازل شده است. او مرد تاجرى بود و به ايران سفر ميكرد، و در ضمن ، داستانهاى ايرانيان را براى قريش بازگو مينمود و ميگفت: اگر محمد براى شما سرگذشت عاد و ثمود را نقل ميكند، من داستانهاى رستم و اسفنديار، و اخبار كسرى و سلاطين عجم را باز ميگويم! آنها دور او را گرفته استماع قرآن را ترك ميگفتند. (تفسير نمونه)
وقتي فردوسي توسي بزرگ درگذشت به استناد به همين آيه او را كافر ميدانستند و ميگفتند ”حديث گبركان را گفته و خود گبر شده“ و نبايد او را در گورستان مومنان و مسلمانان خاك كنيد. به همين دليل دختر فردوسي وي را در خانهي خودش به خاك سپرد.
در دوران صفويان هر شاعري كه شيعه نبود ديوانش را تحريم ميكردند. به همين دليل حافظ كه مانند بسياري از شيرازيان سني شافعي بود به دليل چند بيت منسوب به وي در مدح امام رضا شيعه شد. بابا طاهر نيز شيعه شد. اما چون مثنوي مولانا جلال الدين بلخي رومي با بسم الله شروع نميشد نجس دانسته شد و با انبر گرفته ميشد.
فردوسي نيز به استناد چند بيتي كه در هجونامهي جعلي اول شاهنامه آمده شيعه خوانده شد.
منم بندهي اهل بيت نبي ----------- ستايندهي خاك پاي وصي
به اين زادهام هم بر اين بگذرم -------- كه خاك پي حيدرم
اصل داستان سروده شدن شاهنامه به سفارش سلطان محمود غزنوي افسانهاي بيش نيست و نيز داستان هجو سلطان محمود در شاهنامه. در شاهنامهي دكتر جلال خالقي مطلق كه درستترين و معتبرترين نسخهي شاهنامه است اين بيتها (به همراه بسيار از بيتهاي سست ديگر) حذف شدهاند.
حتا برخي پا را فراتر گذاشته و منظومهي يوسف و زليخا را نيز به فردوسي منسوب كردهاند. در اين منظومه از قول فردوسي بزرگ از سرودن شاهنامه ابراز پشيماني شده است!
حال اين كارگردان مكتبي و متعهد جمهوري اسلامي نيز در ادامهي اين شيعهسازي فردوسي مجموعهي چهل سرباز را ساخته و ادعا كرده كه فردوسي رستم و اسفنديار و ساير پهلوانان ايران را با الهام از مولاي متقين و امام اول شيعيان بازسازي كرده است. در راستاي همان نظريه كه ايرانيان پيش از اسلام وحشي و بي تمدن بودند و اسلام آنها را تربيت كرد.
جالب آن كه در اين ميان برخي پان تركيستها مانند سايت گونش ادعا كرده كه اين سريال نشانهاي از شوونيسم پارسها و اهانت به تركها است!
این فیلم ملاک و مدعای خود برای به تصویر کشیدن وقایع را شاهنامه فردوسی قرار داده که به روایت خود فارسها شاهنامه فردوسی صرفا کتابی است مشتمل بر اشعار افسانهای که هیچگونه واقعیت تاریخی و مستند علمی ندارد. حال سؤال اینجاست که صدا و سیمای جمهوری اسلامی با چه هدفی به ساخت این فیلم با بودجه ملت ایران که ترک و فارس و عرب و کرد و بلوچ و لر و گیل و .... سهیم هستند پرداخته است. گونش
نميدانم نويسنده با كدام ”فارس“ صحبت كرده. در حالي كه خود فردوسي بزرگ در همان چند بيت آغاز شاهنامه ميگويد:
تو اين را دروغ و فسانه مدان ----------- به رنگ فسون و بهانه مدان!
ابوريحان بيروني دانشمند بزرگ ايراني چهارصد سال بعد از فروپاشي ساسانيان و فتح ايران توسط عربان مسلمان، به شكوه ساسانيان غبطه ميخورد و عربان را سرزنش ميكند. خاقاني شرواني نيز پانصد سال پس از اسلام در بازديد از تيسپون و ايوان كاخ ساسانيان (ايوان مداين يا تاق كسرا) بر آن حسرت ميخورد.
هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان! ------------- ايوان مداين را آيينهي عبرت دان
يك ره ز ره دجله منزل به مداين كن ------------- وز ديده دوم دجله بر خاك مداين ران!
به گفتهي برخي از سران جمهوري اسلامي (شايد محمد خاتمي؟) نبايد ايرانيت را در مقابل اسلاميت قرار داد.
چند نقد
يك وبلاگ ويژهي اين سريال ساخته شده بود كه ظاهرا پاك شده اما هنوز از طريق نهانهي (cache) گوگل در دسترس است به اين نشاني: وبلاگ ٤٠ سرباز
نقد روزنامهي دست راستي قدس.
نوشتهي يك وبلاگ: شب نوشتههاي بچه قورباغه
نقدی نوشتهي بهرام روشن ضمیر
0 نظر:
Post a Comment