چهارشنبه ٢٣/اسفند/١٣٨٥ - ١٤/مارچ/٢٠٠٧
خيلي مسخره است. جمهوري اسلامي ايران به ساخت فيلم ٣٠٠ اعتراض كرده و آن را بخشي از ”تهاجم فرهنگي“ غرب دانسته است!
غلامحسين الهام گفت: آنها [غرب] فرهنگ کشورها را تحريف میکنند و زير سوال میبرند و توهين میکنند. مطمئنا اين امر را هيچ ملتی نمیپذيرد و اين رفتار ناشی از رفتار دشمنانهی اين افراد و جنگ روانی و فرهنگی آنهاست.“ (خبر)
اما ٣ سال پيش:
«دکتر علی لاريجانی» رئيس وقت سازمان صداوسيما در مورد شرايط ايران قبل از اسلام گفت: «متاسفانه امروزه دروغهای بسيار زيادی در مورد ايرانيان قبل از اسلام، ميزان فرهنگ و تمدن آنها و همچنين آتش سوزی کتابخانهها در زمان حمله مسلمانان گفته میشود» وی در ادامه افزود: «ايرانيان قبل از اسلام مردمانی بیسواد، بیفرهنگ و در کل وحشی بودند و در عين حال خود نيز علاقه داشتند که بیسواد باقی بمانند» وی همچنين تمامی پيشرفتهای فرهنگی و علمی ايرانيان قبل از اسلام را دروغ خواند و اندک فعاليتهايی نظير تاسيس دانشگاه «جندی شاپور» را حاصل تلاش عدهای از مسيحيان دانست.» (سخنراني در دانشگاه صنعتي شريف. خرداد ١٣٨٢)
حكومتي كه مسئولان و نظريهپردازان آن از سالهاي پيش از انقلاب (مانند همان سخنراني مطهري در سال ١٣٤٩ كه در نوشتهي ”ايرانستيزي“ هست) دشمني آشكار خود را با هر چه ايران پيش از اسلام بود آشكارا و علني و با فرياد بلند بيان كردهاند.
حكومتي كه در طول ٢٨ سال عمر خود از آغاز شكلگيري در صدد نابودي آثار باستاني ايران بوده و فقط به ساخت مسجد و زيارتگاه براي امامزادههاي گمنام و رنگارنگ (نه تنها در سراسر ايران، بلكه در سوريه و ...) مشغول بوده است
حكومتي كه سياستهاي بينالمللي و داخلي آن باعث شده كه ايران عزيز به عنوان ”محور شرارت“ و پشتيبان تروريست شناخته شود و جهانيان ايرانيان را به چشم تروريست بشناسند و براي يك رواديد گردشگري ساده كلي آزار داده و منت ميگذارند و در نهايت نيز دريغ كنند (در حالي كه بايد آرزو كنند گردشگر به كشورشان برود).
ناگهان متوجه ميشود كه خشايارشا و شاهنشاهي پارسيان هم بخش از فرهنگ ايران اسلامي است و اين فيلم هم ”تهاجم فرهنگي“ است.
حكومتي كه هنوز نيز ميخواهد با ساختن سد سيوند آرامگاه كوروش بزرگ و بخشهاي زيادي از آثار باستاني را نابود كند.
حكومتي كه چندي پيش با ساختن سدي در كازرون بخشهايي از آثار باستاني و كاوش نشدهي ساسانيان را به زير آب برد. (متن خبر)
حكومتي كه تا همين چند ماه پيش برايش نوروز پيروز و باستاني (كه جشن طبيعت است) نشاني از فرهنگ منحط و كفرآلود ايران پيش از اسلام بود و بايد با عيد بزرگ اسلامي غدير خم جايگزين ميشد.
حكومتي كه به نظرش ايرانيان پيش از اسلام كافر و آتش پرست بودند و خليفههاي اسلام آنها را از ننگ آتشپرستي نجات دادند. (نوشتهي آتشپرست؟)
ناگهان يادش ميآيد كه نشان دادن ”ايرانيان وحشي پيش از اسلام“ با اين سر و شكل در فيلم ٣٠٠ توسط هاليوود ”تهاجم فرهنگي“ است.
نوشتهي فرج سركوهي در همين مورد.
تا پريروز دكتر مصدق به اسلام سيلي زده بود و مليگرايي هم خلاف اسلام بود. روز ٢٩/اسفند كه بزرگداشت پيروزي بر تجاوزهاي بريتانيا بود بايد از تقويم حذف ميشد. امروز ناگهان مصدف ميشود عزيز سفركرده و براي جنبش مليسازي نفت ويژه برنامه درست ميكنند و برنامهي انرژي هستهاي ميشود طرحي ملي مانند مليسازي نفت. به تقليد از دكتر مصدق ميخواهند به سازمان ملل بروند. به قول مولانا ”از قياساش خنده آمد خلق را“.
اينها نه نشانهي سياست بلكه نشانهي رذالت و درماندگي و فرصتطلبي است. اين كار يعني سوءاستفاده از احساسات ملي و ميهني ايرانيان و موج سواري. تا زماني كه چين و روسيهي ”كمونيست“ (كه با تفسير آخوندهاي پيش از انقلاب يعني كسي كه ميگويد خدا نيست) با دريافت باجهاي كلان و تاراج ثروت مردم ايران از سياستهاي احمقانهشان حمايت ميكنند ايران و ايراني مهم نيست. بلكه جهان اسلام مهم است و تلاش ميكنند عضو اتحاديهي كشورهاي عربي شوند! اما وقتي از همه سو زير فشار هستند ناگهان ياد ايران ميافتند و سرود ”اي ايران“ و آواز ”ميهن“ شجريان را پخش ميكنند.
آدم ياد حكايتي از عبيد زاكاني ميافتد كه گفت: يكي شمشير به دست نعره ميكشيد و تيز ميداد. پرسيدند كجا ميروي؟ گفت به شكار شير. گفتند اين نعره از چيست؟ گفت تا شير بترسد. گفتند اين تيز دادن چيست؟ گفت خود ميترسم.
0 نظر:
Post a Comment