سه شنبه ٨/خرداد/١٣٩٢ - ٢٨/می/٢٠١٣
در راستای نوشتارهای پیشین دربارهی خارپشت و جوجه تیغی و گونههای لاکپشت، خرگوش هم دست کم دو گونهی کلی دارد: یکی آن که جانور کوچکی است و همه میشناسیم و در پارسی «خرگوش» و در زبان انگلیسی بدان rabbit میگویند.
خرگوش
نام این جانور در پارسی میانه هم خرگوش (xargōš) بوده است. در عربی بدان «اَرنَب» و در فرانسوی lapin میگویند. در ترکی خطایی بدان «تَوشقان» (tavšqān) میگویند. شکل دیگر توشقان، «دَوشان» است و منطقهای در شرق تهران (منطقهی فرح آباد نزدیک کاخ فیروز و پایان خیابان پیروزی امروزی) هست به نام «دوشان تپه» که از زمان قاجار جایگاه اسبدوانی بوده است و سپس فرودگاهی در آنجا ساختند و به گمانم امروز جزو قرارگاههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. البته این منطقه امروزه dušān خوانده میشود نه davšān. در ترکی استانبولی این واژه به شکل «تَوشان» (به خط ترکی: tavşan) درآمده است.
گونهی دیگر خرگوش بزرگتر است و در انگلیسی بدان hare میگویند. در پارسی میانه بدان «سَهوگ» (sahōg) میگفتهاند اما به نظر میرسد که این واژه در پارسی نو/دری از میان رفته است و امروز بدین گونه «خرگوش صحرایی» میگویند. نام انگلیسی احتمالا به معنای «خاکستری» و از ریشهی پوروا-هندواروپایی *kas- باشد. در سانسکریت بدان sasah میگویند و شاید واژهی پارسی میانه با همین واژهی سانسکریت همخانواده باشد. در فرانسوی بدان liévre و در ایتالیایی lepre میگویند که هر دو از lepus در لاتین آمدهاند. در یونانی آن را λαγός (به خط لاتین: lagos) میگویند و این واژه به صورت «لاغوس» و «لاغون» از راه عربی در فرهنگهای پارسی هم درآمده است.
سَهوگ یا خرگوش صحرایی
خرگوش نقب میزند و در زیر زمین زندگی میکند و بچههایش در زمان زادن بیموی اند و پس از آن مو در میآورند. اما سَهوگ (خرگوش صحرایی) بر روی زمین زندگی میکند و بچههایش مودار زاده میشوند.
Tuesday, May 28, 2013
واژهشناسی: خرگوش
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
10:27 PM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment