دوشنبه ۲۳/اردیبهشت/۱۳۹۲ - ۱۳/می/۲۰۱۳
باور بر آن است که مادهای که امروزه «الکل» نامیده میشود نخستین بار به دست محمد پسر زکریای رازی دانشمند بزرگ ایرانی (درگذشته چهارشنبه ۵ شعبان ۳۱۳ ق / ۲۷ اکتبر ۹۲۵ م. / ۹ آبان ۳۰۴ خ.) کشف شده است. الکل در زبان انگلیسی alcohol، در زبان فرانسوی alcool و در زبان آلمانی alkohl گفته میشود. به نظر میرسد که واژهی «الکل» در زبان پارسی از زبانهای اروپایی وام گرفته شده است چون در نوشتارهای قدیمی این نام به کار نرفته است.
در فرهنگ ریشهشناسی زبان انگلیسی، دربارهی alcohol گفته میشود که این واژه از «الکُحل» عربی گرفته شده که «الـ» حرف تعریف عربی و «کُحل» هم به معنای «سرمه» است که در اصطلاح شیمیایی آنتیمونی (antimony یا به صورت فرانسوی «آنتیموان» ) نام دارد. در سدهی پانزدهم م. به صورت alcofol هم نوشته شده است اما از سدهی شانزدهم م. در زبان انگلیسی به صورت alcohol درآمده است. در ادامهی توضیح ریشهشناسی میگویند که چون سرمه از راه تصعید آنتیمونی به دست میآید، از دههی ۱۶۷۰ م. این معنا به طور کلی به هر مادهای گفته شد که پس از تصعید به دست میآمد یعنی «جان و شیرهی هر چیز» (spirit of anything) از جمله «جان شراب» (spirit of wine). از سال ۱۷۵۳ م. «الکل» را به معنای «مادهی مستی بخش شراب» و به صورت «الکل شراب» (alcohol of wine) به کار بردند و بعدها تنها به صورت «الکل» کوتاه شد.
پس از گفتوگو و جستوجو به همراه دکتر محمد حیدری ملایری، به نظر رسید که این توضیح قانعکننده نیست. زیرا هیچ ربطی بین «سرمه» و «الکل» نیست. در زبان عربی امروزی الکل را «الکحول» (alkuhul) میگویند و به نظر میرسد این واژه هم مانند «الکل» در پارسی از زبانهای اروپایی وام گرفته شده باشد.
برخی نویسندگان عرب زبان برای توضیح این ریشهشناسی ادعا میکنند که «الکل» انگلیسی در اصل «الغَول» (al-ghowl) عربی بوده است که در آیهی ۴۷ سورهی ۳۷ (الصافات) در وصف شراب بهشتی به کار رفته است:
لا فیها غَولٌ و لا هُم عَنها یُنزَفوناین نویسندگان میگویند که «غول» در اینجا به معنای «دیو» و «عنصر شرّی است» که در مَی است. اما به نظر میرسد اینان «غَول» (ghowl) را با «غوُل» (ghoul) اشتباه گرفتهاند. «غَول» در اینجا به معنای «دردسر» است و ربطی به «غوُل» ندارد. در ترجمهی پارسی آقای خرمشاهی این آیه چنین ترجمه شده است: «هیچ دردسری در آن نیست و از آن مست نشوند». در ترجمهی انگلیسی آربری (Arberry) هم این آیه چنین ترجمه شده است wherein no sickness is, neither intoxication که همان معنای پارسی را دارد. حتا یکی از نویسندگان عرب زبان ادعا کرده است که این «غَول» به معنای «گیج و منگ کردن» است و در فعل «اغتیال» هم به کار رفته است. اما فعل «اغتیال» که در باب «افتعال» است میتواند از دو ریشه باشد: یا از ریشهی «غ/و/ل» به معنای «ناگهان گرفتن و کشتن» و یا از ریشهی «غ/ی/ل» به معنای «فربه شدن» که هیچ یک در اینجا کاربرد ندارد.
اگر بپذیریم که واژهی «الکل» واقعا از واژهی «کحل» آمده، به نظر میرسد این گسترش معنایی «سرمه» به «جان مایهی هر چیز» یا پدیدهای است که در زبانهای غربی رخ داده و یا شاید به خاطر بدخوانی و بدفهمی یک واژهی عربی به دست مترجمان لاتین و اسپانیایی آثار رازی بوده است.
از این رو بر آن شدیم که بدانیم خود رازی برای این ماده چه نامی را به کار برده است. نخست میبایست مییافتیم که رازی در کدام یک از دویست و چند اثر خود در این باره نوشته است. به نظر میرسد این گونه تجربهها و آزمایشها جزو «کیمیاگری» بوده است و یکی از مهمترین کتابهای رازی دربارهی کیمیاگری کتابی است به نام «کتاب سرّ الاسرار» یا «کتاب راز رازها» که رازی در آن دربارهی تقطیر سرکه و به دست آوردن «الکل» نوشته است. «کتاب سرّ الاسرار» رازی گویا نخستین بار در دوران ما به سال ۱۹۳۷ م. / ۱۳۱۶ خ. به دست خاورشناس آلمانی «یولیوس روسکا» (Julius Ruska) با نام Buch der Geheimnis der Geheimnisse چاپ شده و در سال ۱۹۷۳ م. / ۱۳۵۲ خ. هم بازچاپ شده است. متن عربی کتاب رازی در سال ۱۳۴۳ خ. / ۱۹۶۴ م. در تهران به کوشش محمدتقی دانشپژوه و شهریار بهمنیار پارسی به دست انتشارات یونسکو چاپ و پخش شده است.
جستوجوی دکتر حیدری ملایری در کتاب آلمانی یولیوس روسکا برای یافتن نامی که رازی به «الکل» داده است به نتیجهای نرسید. اما در کتاب «داستان کیمیاگری و آغاز دانش شیمی» (Story of Alchemy and the Beginning of Chemistry, 1902) نوشتهی پَتیسون مویر (M. M. Pattison Muir) آمده است که گویا نخستین بار پزشکان در ایتالیای دوران میانه (سال ۱۲۵۰ م.) این ماده را در پزشکی به کار بردند و بدان «آب آتشناک» (aqua ardens) و «آب مَی» (aqua vini) میگفتند. کاربرد «الکحل» به معنای «جان هر چیز» را به شیمیدان سویسی به نام پاراسِلسوس (Paracelsus) نسبت دادهاند.
البته همچنان باید دید که رازی در کدام کتاب خود دربارهی «الکل» نوشته است. با این حال، من گمان دیگری را پیش میکشم:
سرکه را در زبان عربی «خَلّ» (khall) میگویند. گمان من آن است که شاید رازی در اثر خود «الخَلّ» را به کار برده باشد. در فرهنگ ریشهشناسی زبان فرانسوی جملهای به زبان لاتین هست که گمان من را نیرو میدهد:
sic alkhol vini est aqua ardens rectificataبه نظر من این alkhol شاید اشتباهی در خواندن «الخَل» (al-khall) عربی بوده است و بعدها alkhol به صورت alkohl درآمده است. همان گونه که امروز گاهی نام «خلیل» را به جای khalil به صورت kahlil می نویسند. شاید هم این جابجایی آوایی به گویش عربی شمال افریقا ربط داشته باشد. زیرا در متنی انگلیسی از سدهی شانزدهم گفته شده که مورها (مردمان عرب زبان موریتانی و شمال افریقا) این ماده را alcohol میگویند. بارتولومیو تراهرون (Bartholomew Traheron) در ترجمهی کتاب «جان ویگویی» (John of Vigo) چنین مینویسد:
یعنی
پس الخُلِ مَی آب سوزانی است که پاک شده است (از راه تقطیر شراب به دست آید).
= the barbarian authors use alcohol or (as I find it sometimes written) alcofoll, for most find powder.
نویسندگان مور برای نرمترین گرد واژهی «الکوحل» یا (یا آن گونه که گاه دیدهام که مینویسند) الکوفول را به کار میبرند.
باید هم چنان به دنبال نوشتهی خود محمد زکریای رازی دربارهی کشف الکل بود تا بتوان نظر قطعیتری در این باره داد.
پینوشت:
من هم چنان دربارهی داستان الکل جستوجو کردم و به چند سرنخ دیگر رسیدم:
۱) در سال ۱۹۱۳ م. یولیوس روسکا، خاورشناس آلمانی، مقالهای نوشت با عنوان «نخستین ارائهی جان شراب را به چه کسی مدیون ایم؟»
/ To whom do we owe the first presentation of the spirit of wine?
۲) در سال ۱۹۲۸ م. خاورشناس فرانسوی به نام پیک (R. PIQUE) مقالهای نوشت با عنوان «تاریخچهی الکل و تقطیر»:
Also, Herman Schelenz in the early 20th century had the same opinion.
۳) نویسندهای سوریهای به نام هاشمی نیز در سال ۱۹۶۸ م. در همایش بینالمللی تاریخ علم در پاریس مقالهای نوشت با عنوان «خلاصهای از تاریخچهی الکل»
۴) رابرت ج. فوربز (Robert J. Forbes) در کتابی با نام «تاریخ کوتاهی از هنر تقطیر»
From the Beginnings Up to the Death of Cellier Blumenthal
Robert J. Forbes, BRILL, 1970
page 39-40
۵) در کتابی به نام «دانش و تمدن در چین» که کتابی ۱۲ جلدی است
Volume 5: Chemistry and Chemical Technology,
Part 4, Spagyrical Discovery and Invention: Apparatus, Theories and Gifts
by Joseph Needham, Ho Ping-Yu, Lu Gwei-Djen, Nathan Sivin
Publisher: Cambridge University Press; First Edition edition (October 31, 1980)
یولیوس روسکا در سال ۱۹۱۳ م. (همان مقالهی یاد شده در بالا) متقاعد شده بود که رازی هرگز چیزی دربارهی الکل نمیدانست، ابن بیطار نیز. اما روسکا پژوهش خود را ادامه داد و دستنوشتههای مهمترین آثار نوشته شده به زبان عربی دربارهی کشاورزی را بررسید و متوجه شد که اگرچه این کتابها به همهی جنبههای شرابسازی پرداختهاند اما هرگز از تقطیر شراب چیزی یاد نکردهاند.
بدین ترتیب به نظر میرسد که ادعای رابرت فوربز بر پایهی همین نظر روسکا باشد.
البته روسکا در مقالهای در سال ۱۹۳۹ م. با عنوان «قاعدهی فرآوری آبهای تیز در نزد جابر ابن حیان و رازی»
/ rules for producing sharp waters at Jabir and Razi
0 نظر:
Post a Comment