دوشنبه ١٣/خرداد/١٣٩٢ - ٣/جون/٢٠١٣
تا سدهی پانزدهم م. بیشتر دولتهای اروپایی از نظر نظامی و اقتصادی و سیاسی در نقطهی ضعف و ناتوانی قرار داشتند. با آن که کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ م. (هشت سال پیش از شکلگیری حکومت صفویان) به «دنیای جدید» وارد شد، اما اروپاییان هنوز در این بخش از دنیا ساکن نشده بودند و هنوز بهرهبرداری از منبعهای فراوان آنجا را آغاز نکرده بودند. نخستین ساکنان اروپایی در دههی ۱۶۵۰ م. به منطقهی کانادا وارد شدند.
از سوی دیگر، دولت ترکان عثمانی در سال ۱۴۵۳ م. مرکز امپراتوری بیزانس یعنی شهر قسطنطنیه را گرفته بود و گسترش در اروپا را آغاز کرده بود. پس از آن، عثمانیان پیوسته به سرزمینهای اروپایی حمله میکردند و میکوشیدند مسیحیان آنجا را مسلمان کنند، در سال ۱۵۲۱ م. شهر بلگراد را گرفتند و سرزمینهای شرق اروپا شامل یونان و مجارستان و بلغارستان و آلبانی امروزی را زیر فرمان خود آورده بودند و در سال ۱۵۲۹ م. شهر وین در اتریش را محاصره کردند اما نتوانستند آنجا را بگیرند.
در این دوران «اوجیر گیسلین دو بوزبک» (Ogier Ghiselin de Busbecq)، یک نویسنده و سیاستمدار اروپایی اهل فلاندرز (Flanders) در هلند امروزی، به عنوان سفیر پادشاه اتریش به عثمانی سفر کرد و در شهر استانبول ساکن شد. بوزبک در سال ۱۵۲۲ م. زاده شده بود و در سال ۱۵۵۴ م. در سن ۳۲ سالگی در زمان سلطان سلیمان قانونی به دربار عثمانی درآمد.
اوجیر گیسلین دو بوزبک
وی به مدت ۸ سال در عثمانی ماند و در این مدت نامههایی به دوستان خود در اروپا نوشت و آنان را از وضع امپراتوری عثمانی آگاه کرد. این نامهها در کتابی به نام «نامههای اوجیر گیسلین دو بوزبک» به زبان لاتین منتشر شد. این کتاب به سرعت در اروپا مشهور شد. در سدههای هفدهم و هژدهم م. بیش از بیست ویراست از این نامهها به زبانهای گوناگون اروپایی در شهرهای بزرگ کشورهای اروپایی چاپ و پخش شده بود.
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ اروپا در دوران پیش از آغاز استعمار و نیز تاریخ دولت عثمانی منبع بسیار خوبی است. یکی از ترجمههای انگلیسی این کتاب - که در سال ۱۸۸۱ م. چاپ شده است - در نشانی زیر در بخش کتابهای گوگل در دسترس است:
http://books.google.ca/books?id=6GMuAQAAIAAJ
این هم نظر بوزبک دربارهی وضع ایران و عثمانی و اروپا در سدهی هفدهم م.
ترکان عثمانی دارای منبعهای یک امپراتورى عظیم با قدرتى شکستناپذیر اند و به پیروزى، مقاومت در برابر سختی، اتحاد، انضباط، صرفهجویى و هوشیارى عادت کردهاند. اما در سمت ما آنچه فراوان است فقر عمومى، تجملپرستی شخصى، قدرت ناقص، روحیهى سرخورده، کمبود استقامت و آموزش است. سربازان ما سرکش هستند و افسران ما آزمند؛ از انضباط متنفرند. بیبندوبارى، بیملاحظگى، میگسارى و فسق و فجور شایع است. و بدتر از همه این که دشمن (عثمانیان) به پیروزى عادت کرده است و ما به شکست. آیا مىتوان شکى داشت که نتیجه چه خواهد بود؟
تنها ایران است که به نفع ما در این میان حضور دارد. زیرا همان طور که دشمن (عثمانیان) در حمله به ما شتاب دارد باید گوشهى چشمى هم به این خطر در پشت سر خود داشته باشد. اما ایران فقط سرنوشت ما را به تاخیر میاندازد و نمىتواند ما را نجات دهد. وقتی که ترکان با ایرانیان کنار بیایند، با قدرت عظیم شرق گلوى ما را فشار خواهند داد.
0 نظر:
Post a Comment