Monday, December 24, 2012

واژه‌شناسی: کارت و دیگر مشتق‌هایش

دوشنبه ۴/دی/۱۳۹۱ - ۲۴/دسامبر/۲۰۱۲

کارت در زبان پارسی از carte در زبان فرانسوی (در انگلیسی card) آمده است. واژه‌ی فرانسوی خود از chartes (خارتِس) در لاتین آمده و واژه‌ی لاتین هم خود از khartes (با خط یونانی: χάρτης خارتِس) یونانی گرفته شده است. واژه‌ی یونانی به معنای «کاغذ» یا «تکه‌های پاپیروس» بوده است.

از آنجا که فرمان‌ها را روی کاغذ می‌نوشتند معنای خاصی که به این واژه داده شده «فرمان» یا «منشور» است که امروزه در انگلیسی به صورت charter نوشته می‌شود و یکی از سندهای تاریخی انگلستان به نام مگنا کارتا (Magna Carta) به معنای «فرمان بزرگ» است. واژه‌ی charter از راه فرانسوی به chartula در لاتین (از دو بخش charta و پسوند کوچک ساز ula همریشه با ـوله در پارسی مانند «زنگوله») به معنای «کاغذ کوچک» (کاغذوله!) می‌رسد. این معنای «فرمان و منشور و سند» به صورت اصطلاحی به معنای «استخدام و اجاره کردن» هم درآمده است و امروزه در صنعت هواپیمایی به صورت وام‌واژه مثلا در عبارت «هواپیمای چارتر» استفاده می‌شود که به نظر من به راحتی می‌توان به جای آن «هواپیمایی کرایه‌ای» یا حتا «هواپیمای دربست» گفت اما لابد به نظر کسانی که این اصطلاح را وارد زبان پارسی کرده‌اند «معنای چارتر با دربست خیلی فرق دارد!» و این استدلالی است که از سوی کسانی بیان می‌شود که معمولاً دانش زبانی کافی ندارند.

واژه‌ی «قرطاس» به معنای «کاغذ» هم شکل عربی شده‌ی «خارتِس» یونانی است و در اصطلاح قدیمی‌تر «قرطاس بازی» به کار می‌رفته که امروزه به جای آن «کاغذبازی» می‌گویند. قرطاس در شاهنامه هم چندین بار به کار رفته است. برای نمونه:

برِ تخت بنشست فرّخ دبیر ------------ قلم خواست و قرطاس و مشک و عبیر
معنای دوم «خارتِس» یونانی به صورت گسترش یا بسط معنایی «نقشه» بوده است. این معنا امروزه در انگلیسی به صورت chart نوشته می‌شود و برای نمونه در اصطلاح unchartered waters به معنای «آب‌های ناشناخته» به کار می‌رود. همچنین اصطلاح «نقشه‌نگاری» در انگلیسی یعنی cartography هم از همین معنای «خارتِس» گرفته شده است.

معنای دیگر chart در انگلیسی نوع خاصی از نمودار است که به صورت «چارت» گاهی در پارسی به کار می‌رود (مانند «چارت سازمانی») که باز به نظر من می‌توان به آسانی همان «نمودار» را برای آن به کار برد.

در زبان عربی به نقشه «خَریطَه» می‌گویند که به نظر من شاید از «خارتِس» یونانی باشد. «خَریطه»ی عربی وارد زبان ترکی هم شده و امروزه در ترکی استانبولی به صورت «هَریتَه» (harita) و در ترکی قفقازی به صورت «خِریتِه» (xerite) گفته می‌شود. فکر نکنم این «خریطه» به معنای «نقشه» با دیگر واژه‌های عربی مانند خرّاط (چوب‌تراش) و مخروط (تراشیده، شکل هندسی صنوبری) ربطی داشته باشد.

البته در زبان پارسی «خریطه»ی دیگری هم هست به معنای «کیسه» و «انبان» که در آن چیزها را نگه می‌دارند و به نوشته‌ی دهخدا این «خریطه»ی عربی‌تبار شکل عربی شده‌ی «کریته»ی پارسی میانه (پهلوی) است. در این معنا نظامی گنجوی در هفت پیکر (بهرام‌نامه) می‌گوید:
هر ورق کاوفتاد در دستم / همه را در خریطه‌ای بستم
یا سعدی شیرازی گوید:
به کدام روسپیدی، طمع بهشت بندی؟ / تو که در خریطه چندین ورق سیاه داری
واژه‌ی «نقشه» از «نقش» آمده که خود از «نگاشتن» پارسی به معنای «رسم کردن و کشیدن» گرفته شده است. در انگلیسی به نقشه map می‌گویند که کوتاه شده‌ی mapemounde در انگلیسی میانه است که خود از اصطلاح ایتالیایی mappa mundi به معنای «نقشه‌ی دنیا» گرفته شده است. خود mappa در ایتالیایی به معنای «دستمال یا پارچه» بوده است و ریشه‌ی این اصطلاح به آنجا برمی‌گردد که نقشه را روی پارچه می‌کشیدند.

7 نظر:

رفیق فردوسی said...

سپاس
مثل همیشه بسیار سودمند بود
اگر بیتی از شاهنامه هممی آوردید که قرطاس در آن به کاررفته باز بهتر می شد
سپاس دوباره

مهدی said...

فکر می‌کنم در جایی خواندم که واژه‌ی «مشروطه» را هم از
chart
درست کرده‌اند. شما در این مورد چیزی می‌دانید؟

shahrbaraz said...

به مهدی
سلام و درود به شما.

منظورتان را نفهمیدم که «مشروطه» را هم از
chart
درست کرده اند.
اصطلاح «مشروطه» را در انگلیسی
constitutional
می گویند که معنای آن «بر پایه ی قانون اساسی» است.
من ربطی میان این دو واژه نمی داانم و ندیده ام.

با سپاس
شهربراز

مهدی said...

در کتابی راجع به شیخ فضل اله نوری (چاپ امیرکبیر-اسمش یادم نیست) خواندم که مشروطه واژه‌ای اشتباه است و ریشه‌ی پارسی یا عربی ندارد بلکه از واژه‌ی چارت یا شارت اسم مفعول عربی درست کرده اند به معنای قانونمداری. 

shahrbaraz said...

به مهدی

به نظر من ادعای گفته شده در آن کتاب بی پایه است و گویا نویسنده ی آن دانش زبانی کافی نداشته است.

«مشروطه» واژه ای عربی و صفت مادینه (مونث) «مشروط» است که از ریشه ی «شرط» ساخته شده است. چون در زبان عربی «دولت» و «حکومت» مادینه ی مَجازی هستند برای همین صفت آنها هم مادینه می آید. بنابراین «حکومت مشروطه» یعنی «حکومتی که به شرط هماهنگی با قانون باشد» یعنی مشروط به قانون باشد.

صفت «مشروط/مشروطه» هیچ ربطی به
chart
انگلیسی ندارد. چون همان گونه که در نوشتار اصلی آمده است «چارت» به معنای «نقشه و نمودار» است. آنچه در انگلیسی معنای «قانون و منشور» دارد
charter
است نه
chart.

با سپاس

شهربراز

مهدی said...

من چون به کتاب‌هایم دسترسی ندارم در اینترنت جستجو کردم. به نظر می‌آید که مشروطه از عثمانی وارد ایران شده و با توجه به وضعیت شترگاوپلنگ واژه سازی در ترکیه چندان شگفت نیست که از لا شارت به مشروطه برسند.

http://www.aftabir.com/articles/view/politics/plitical_history/c1c1233382224_constitutionalism_p1.php/سیر-واژه-مشروطیت-در-ایران

http://www.irandidar.com/articles10-1.htm

shahrbaraz said...

به مهدی
درود بر شما

جالب بود. اما مطمئن نیستم که چه قدر این موضوع دقت تاریخی دارد. البته از رضازاده شفق نقل (گفتاورد) داده شده. ولی خب در فرهنگ دهخدا این مورد نیامده است و از همان ریشه ی «شرط» دانسته شده است.

با سپاس
شهربراز