چهارشنبه ۴/خرداد/۱۳۹۰ - ۲۵/می/۲۰۱۱
رکنالدین همایون فرخ، در مهرسال ۱۲۹۷ خورشیدی در تهران زاده شد. پدرش عبدالرحیم همایونفرخ (زاده: ۱۲۶۹ خ. درگذشته: ۱۳۳۸ خ.) نیز از نویسندگان و پژوهشگران فرهنگ ایران بود و از وی کتابهایی برجا مانده است:
- داستان تاریخی بابک، افشین و مازیار
- نمایشنامه عمرو لیث و سهل
- اتم: کشفیات بزرگ دانشمند ایرانی، اخگر، ۱۳۲۴ خ.
- دستور جامع زبان فارسی (دستور فرخ)، ۱۳۳۷ خ.
رکنالدین همایونفرخ پس از دوران دبستان در تهران، دوران دبیرستان را در ارومیه به پایان برد. پس از آموختن رشتههای مختلف هنری، برای ادامهی تحصیل به کالیفرنیا رفت و در دانشگاه نیوپورت در رشتهی ایرانشناسی درجهی دکتری گرفت و سپس دکتری ادبیات را در ایران دریافت کرد. دکتر همایونفرخ در ایجاد و برپایی کتابخانههای عمومی به سبک و روش کتابخانههای عمومی کشورهای پیشرفته در تهران و ایران همت گماشت و با کوشش او قانون کتابخانههای عمومی از تصویب مجلس سنا و شورای ملی گذشت. دکتر همایونفرخ در بهمن ماه سال ۱۳۷۹ خ. درگذشت.
از دکتر همایونفرخ آثاری ماندگار به جا مانده است از جمله:
نام کتاب: تاریخ کتاب و کتابخانههای ایران
جلد یکم: از دوران هخامنشیان تا حملهی عرب
جلد دوم: از حملهی عرب تا عصر کنونی
نویسنده: دکتر رکنالدین همایونفرخ
سال: ۱۳۴۵ خ. / ۱۹۹۶ م.
این کتاب در سال ۱۳۴۷ خ. / ۱۹۶۸ م. به دست ابوطالب صارمی به زبان انگلیسی ترجمه و به دست وزارت فرهنگ و هنر ایران منتشر شده است:
History of Books and the Imperial Libraries of Iran
نام: تاریخچهی کتابخانههای ایران و کتابخانههای عمومی
ناشر: اتحاد
سال: ۱۳۴۵ خ.
صفحه: ۱۸۴
سه کتاب مهم دیگر از زندهیاد دکتر همایونفرخ عبارتند از:
- سهم ایرانیان در آفرینش و پیدایش خط در جهان
ناشر: هیات اُمنای کتابخانههای عمومی کشور
سال: ۱۳۵۰ خ.
صفحه: ۸۳۹
این کتاب در سال ۱۳۸۴ خ. به دست انتشارات اساطیر در ۹۰۰ صفحه بازچاپ شده است.
- سیر تحول و تکامل خط فارسی دری
- مهرها و نشانهای استوانهای ایران باستان
در اینجا بخشهایی از جستار دکتر همایونفرخ دربارهی کتابخانههای ایران در دوران پس از اسلام را میآورم:
- کتابخانهی خاندان بلعمی: خاندان بلعمی اکثرشان از وزرای سامانیان بودند و بیشتر افراد این خانواده از دانشمندان و دانشپژوهان ایران اند. آنان در خراسان کتابخانهی عظیمی داشتهاند که مورد استفاده و استافضهی اهل علم و ادب قرار میگرفته است.
- کتابخانهی تورانشاهی کرمان: تورانشاه از پادشاهان سلجوقی کرمان است که از ۴۷۷ تا ۴۹۷ ق. در کرمان پادشاهی میکرده است. و از پادشاهان شعردوست و دانشپرور سلجوقیان کرمان است. در کرمان مدرسه بزرگی بنا کرد که به نام «مدرسهی ملک» نامآور بوده است و در تاریخ کرمان از این مدرسه و کتابخانه یاد شده است. شمارهی کتابهای این مدرسه را پنج هزار مجلد ثبت کردهاند.
- کتابخانهی نظامیهی بغداد: خواجه نظامالملک در سال ۴۵۹ ق. دانشگاه نظامیهی بغداد را بنیاد نهاد و کتابخانهی بزرگی برای آن فراهم آورد که نوشتهاند نزدیک به هفت هزار مجلد کتاب داشته است.
- کتابخانهی نظامیهی نیشابور و نظامیهی اصفهان: ابن اثیر در «کامل التواریخ» دربارهی کتابخانه نظامیه بغداد شرحی مستوفی دارد. و بنابر نوشته او چون دانشگاه نظامیه نیشابور و اصفهان بر اساس دانشگاه نظامیه بغداد تأسیس یافته بوده است مسلم است که این دو دانشگاه نیز کتابخانههای معظمی داشتهاند.
- کتابخانهی مدرسهی سعدیهی نیشابور: این کتابخانه و مدرسه آن از بناهای حکمران نیشابور ابونصر بن سبکتکین برادر سلطان محمود غزنوی بوده است.
- کتابخانهی ابوسعید نیشابور: ابوسعید اسماعیل بن علی بن منشی استرآبادی عارف و واعظ شهیر مدرسه و کتابخانه بزرگی در نیشابور بنیاد نهاده بود.
- کتابخانهی اسفراینی نیشابور: این کتابخانه از بناهای ابواسحاق اسفراینی بوده است.
- کتابخانهی مدرسهی بیهقیهی نیشابور: سالها پیش از این که مدرسهی نظامیه در نیشابور ساخته شود این مدرسه و کتابخانهی آن وجود داشته و مرجع دانشمندان و محققان بوده است. متأسفانه نام و نشانی بانی آن را نتوانستم بشناسم.
- کتابخانههای مرو: یاقوت حموی در سال ۶۱۶ ق. به علت هجوم مغول از فرارود (ماوراءالنهر) گریخت. یاقوت در کتاب «مُعجم البُلدان» در معرفی شهر مرو مینویسد در مرو ده کتابخانه وجود داشت که مانند آنها را از لحاظ داشتن تعداد کتاب و نفاست و ارزش در جهان ندیدهام». دربارهی چگونگی وام گرفتن از کتابخانههای مرو چنین مینویسد: «وام گرفتن کتاب از کتابخانههای دهگانهی مرو بسیار آسان و بدون تشریفات بود. کتابهای آنها در دسترس همگان قرار داشتند. من، همه وقت در خانهام دویست جلد از کتابهای این کتابخانهها به ارزش ۲۰۰ دینار را به امانت در خانه داشتم و بیشتر کتابهایی که برای مطالعه میخواستم بدون سپردن گرو در اختیارم میگذاشتند.
- کتابخانهی عزیزیهی مرو: این کتابخانه در کنار مسجد جامع مرو قرار داشته و آن را عزیزالدین ابوبکر زنجانی شرابدار سلطان سنجر سلجوقی ساخته و وقف عام کرده بود. عزیزالدین ابوبکر زنجانی در بازار مرو میوهفروشی میکرده و سپس به مقام ساقیگری سلطان سنجر رسیده و از درایت و کفایتی که از خود نشان داد بسیار مورد تقرب سلطان سنجر قرار گرفته بودهاست. و بهترین نشان از لیاقت و درایت او اینکه دست به احداث و ایجاد کتابخانهای عمومی برای استفاده اهل علم و دانش زده بوده و با این ابتکار و دور اندیشی نامش را نزد دانشمندان و دانشپژوهان تا به امروز جاودان ساخته است. همان گونه که یاقوت گفته است کتابخانهی عزیزیه دوازده هزار جلد کتاب داشته است.
بد نیست برای مقایسه بگوییم که نزدیک صد سال پس از این جریان، بر پایهی کتاب «تاریخ فلسفهی نوزایش کمبریج» (The Cambridge History of Renaissance Philosophy, 1988) ص ۱۵ و ۱۶:
در دوران «نوزایش» اروپا، دانشگاه سوربن فرانسه در میانهی سدهی چهاردهم م. تنها دو هزار جلد کتاب داشت و کتابها با زنجیر در کتابخانه بسته شده بودند و برای گرفتن باید گرویی داده میشد. کتابخانهی واتیکان هم در سال ۱۴۷۵ م. تنها ۲۲۵۷ جلد داشت.
امروزه جایگاه این دو گروه وارونه شده است و بسیاری از دستنویسهای پارسی در کتابخانههای اروپایی است و در ایران اثری از آنها نیست!
0 نظر:
Post a Comment