سهشنبه ۱۴/مهر/۱۳۸۸ - ۶/اکتبر/۲۰۰۹
آرتور جان آربری (Arthur John Arberry، زاده: ۱۹۰۵ م./۱۲۸۴ خ مرگ: ۱۹۶۹ م./ ۱۳۴۸ خ.) دانشور و پژوهشگر سرشناس انگلیسی در زبانهای عربی و پارسی استاد بود. وی سالها در دانشگاه قاهره در مصر استاد بود و ترجمهی انگلیسی و آهنگین وی از قرآن (با عنوان The Koran Interpreted: A Translation) که در سال ۱۹۵۵ م. / ۱۳۳۴ خ. منتشر شد هنوز جزو بهترین ترجمههای قرآن است. وی هم چنین بین سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۷ م./ ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۶ خ. صاحب کرسی زبان پارسی در «مدرسهی مطالعات خاوری و آفریقایی» (School of Oriental and African Studies = SOAS) در لندن بود. آربری در زبان پارسی نیز استاد بود و با ترجمهی کتاب «فیه مافیه» (با عنوان Rumi's Discourses) در معرفی مولانا به انگلیسیزبانان نقش مهمی داشت.
آرتور جان آربری (سمت چپ)
حسین قدس نخعی (زاده: ۱۲۷۳ خ./ ۱۸۹۴ م. در شیراز، مرگ: ۱۳۵۶ خ./ ۱۹۷۷ م.) شاعر و نویسنده و سیاستمدار ایرانی بود. به نوشتهی شورای گسترس زبان پارسی، او از انگشتشمار شاعران معاصر ایرانی است که شعرهایش (رباعی) به زبان عربی ترجمه شدهاند. وی هم چنین رباعیهای خیام را به زبان فرانسه و انگلیسی ترجمه کرده است. وی در سال ۱۳۲۹ خ. در کابینهی سپهبد رزمآرا به وزارت خارجه رسید. قدس نخعی سفیر ایران در بغداد (۱۳۳۰ تا ۱۳۳۱ و ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۵)، توکیو (۱۳۳۵ تا ۱۳۳۶)، لندن (۱۳۳۸)، واشینگتن (۱۳۴۰)، و واتیکان (۱۳۴۵) بود. در سال ۱۳۳۹ خ. / ۱۹۶۰ م. در کابینهی جعفر شریف امامی و در سال بعد یعنی ۱۳۴۰ خ. /۱۹۶۱ م. در کابینهی دکتر علی امینی وزیر امور خارجه شد. پس از آن که اسدالله علم در سال ۱۳۴۵ جای وی را به عنوان وزیر دربار گرفت حسین قدس نخعی سفیر ایران در واتیکان شد.
حسین قدس نخعی در زمان سفارت در توکیو
در سال ۱۹۵۹ م. / ۱۳۳۸ خ. که حسین قدس نخعی سفیر ایران در بریتانیا بود، آربری در دیداری با او پیشنهاد کرد که تاریخی نگاشته شود در خور تمدن و فرهنگ ایران و در آن نه تنها به جنبههای سیاسی بلکه به جنبههای دیگر تمدن ایران از روزگار کهن تا دوران معاصر پرداخته شود. حسین قدس نخعی هم از این پیشنهاد استقبال کرد و هزینهی تهیه و تولید این کتاب از راه بخشی از درآمد شرکت ملی نفت ایران تعیین شد. در ابتدا قرار بود که این کتاب در هشت جلد تهیه شود که فهرست آنها چنین بود:
جلد ۱: سرزمین ایران شامل زمینشناسی، مردمشناسی و مردمنگاری، گیا و زیا (flora & fauna)
جلد ۲: دوران پیشاتاریخی، باستانشناختی و ارتباط ایران با جهان باستان
جلد ۳: دوران سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان
جلد ۴: از یورش تازیان تا دوران سلجوقیان
جلد ۵: دوران سلجوقیان و مغولان
جلد ۶: دوران تیموریان و صفویان
جلد ۷: از سدهی هژده میلادی تا دوران معاصر
جلد ۸: کتابشناسی، یادداشتهایی دربارهی فرهنگ عامه یا فولکلور ایران، و نمایه (index)ها
برای هر جلد ویراستاری برگزیده شد و از دانشوران و پژوهشگران سرشناس در دورهی تاریخی مورد نظر دعوت به همکاری شد. خود آربری هم مدیر کل پروژه بود. جلد نخست و نیز جلد پنجم هر دو در سال ۱۹۶۸ م / ۱۳۴۷ خ. منتشر شدند و آربری در پیشگفتار جلد یک آرزو کرد که این هشت جلد در دوران شاهنشاهی محمدرضا پهلوی و ملکه الیزابت دوم به پایان برسد. اما متاسفانه خود آربری سال بعد (۱۹۶۹ م. / ۱۳۴۸ خ.) در ۶۴ سالگی درگذشت و بخت آن را نیافت که کار پایان یافته را ببیند. پس از مرگ آربری، مدیریت پروژه به سر هارولد بیلی (Sir Harold Bailey) واگذار شد. جلد چهارم در سال ۱۹۷۵ م. / ۱۳۵۴ خ. منتشر شد. کار روی این تاریخ پس از انقلاب نیز ادامه یافت. در این فاصله تغییر کوچکی در ساختار کتاب داده شد. یعنی به جای هشت جلد، کتاب به هفت جلد کاهش یافت و جلد هفتم «از دوران نادر تا انقلاب اسلامی» نامیده شد. جلد دوم نیز تنها به دوران ماد و هخامنشیان و حملهی اسکندر پرداخت.
در زیر فهرست و مشخصات کامل هر یک از این جلدها آمده است.
جلد یک: سرزمین ایران (The Land of Iran)
ویراستار: ویلیام بین فیشر (W. B. Fisher)
سال انتشار: ۱۹۶۸ م. / ۱۳۴۷ خ.
۲۲ فصل، ۸۰۰ صفحه
جلد دوم: دوران مادها و هخامنشیان (The Median and Achaemenian Periods)
ویراستار: ایلیا گرشهویچ (I. Gershevitch)
سال انتشار: ۱۹۸۵ م. / ۱۳۶۴ خ.
۲۱ فصل، ۹۴۶ صفحه
جلد سوم: دوران سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان (The Seleucid, Parthian and Sasanid Periods)
ویراستار: احسان یارشاطر
سال انتشار: ۱۹۸۳ م. / ۱۳۶۲ خ.
۳۷ فصل، ۱۴۸۸ صفحه. این کتاب در دو دفتر یا دو پاره منتشر شد: پارهی نخست شامل ۱۷ فصل و ۸۶۰ صفحه، پارهی دوم شامل ۲۰ فصل و ۶۲۰ صفحه.
جلد چهارم: از یورش تازیان تا دوران سلجوقیان (From the Arab Invasion to the Saljuqs)
ویراستار: ریچارد نلسون فرای (Richard Nelson Frye)
سال انتشار: ۱۹۷۵ م. / ۱۳۵۴ خ.
۲۰ فصل، ۷۱۰ صفحه
جلد پنجم: دوران سلجوقیان و مغولان (Saljuq and Mongol Periods)
ویراستار: ج. آ. بویل (J. A. Boyle)
سال انتشار: ۱۹۶۸ م. / ۱۳۴۷ خ.
۱۰ فصل، ۷۳۶ صفحه
جلد ششم: دوران تیموریان و صفویان (The Timurid and Safavid Periods)
ویراستار: پیتر جکسون و لورنس لاکهارت (Peter Jackson, Lawrence Lockhart)
سال انتشار: ۱۹۸۶ م. / ۱۳۶۵ خ.
۱۸ فصل، ۱۱۵۰ صفحه
جلد هفتم: از نادر شاه تا انقلاب اسلامی (From Nadir Shah to the Islamic Republic)
ویراستار: پ. اوری، همبلی و ملویل (P. Avery, G. R. G. Hambly, C. Melville)
سال انتشار: ۱۹۹۱ م. / ۱۳۷۰ خ.
۲۴ فصل، ۱۱۶۷ صفحه
پس ترتیب تاریخی انتشار چنین است:
۱۹۶۸ م. / ۱۳۴۷ خ.: جلد یکم و جلد پنجم
۱۹۷۵ م. / ۱۳۵۴ خ.: جلد چهارم
۱۹۸۳ م. / ۱۳۶۲ خ.: جلد سوم
۱۹۸۵ م. / ۱۳۶۴ خ.: جلد دوم
۱۹۸۶ م. / ۱۳۶۵ خ.: جلد ششم
۱۹۹۱ م. / ۱۳۷۰ خ.: جلد هفتم
جلدهایی از این کتاب مهم در ایران به زبان پارسی ترجمه شده است. از جمله:
- تاریخ ایران کمبریج: سرزمین ایران. مترجم: تیمور قادری، ناشر: امیرکبیر (ترجمهی جلد یکم)
همین کتاب را نشر مهتاب در دو جلد منتشر کرده است: قسمت اول: سرزمین ایران. قسمت دوم: مردم ایران
- تاریخ ایران کمبریج: دورههای ماد و هخامنشی. مترجم: تیمور قادری. نشر مهتاب آن را در دو جلد منتشر کرده است.
- تاریخ ایران: از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان. مترجم: حسن انوشه، ناشر: امیرکبیر (ترجمهی جلد چهارم)
Tuesday, October 06, 2009
تاریخ ایران دانشگاه کمبریج
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
5:23 PM |
پيوند دایمی
6 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی اشکانیان , تاريخ باستان , تاريخ معاصر , تاریخ میانی , ساسانیان , كتاب , هخامنشیان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
6 نظر:
شهربراز گرامی تا آنجا که میدانم بیشتر مجلدهای تاریخ کمبریج را استاد مرتضی ثاقبفر ترجمه کردهاند مانند:
تاریخ هخامنشیان، کمبریج (ایلیا
گرشویچ، از انگلیسی، جامی )
تاریخ کمبریج، جلد یکم سرزمین ایران (فیشر، از انگلیسی، جامی، 1384 )
تاریخ کمبریج، جلد دوم مردم ایران (فیشر، از انگلیسی، جامی، 1384 )
تاریخ کمبریج، دو جلد ( از افشاریه تا انقلاب اسلامی ) ( از انگلیسی، جامی )
تاریخ جهان باستان کمبریج ( جلدهای 4 و 5 ) ( از انگلیسی، اساطیر، 1384 )
تاریخ جهان باستان کمبریج (جلد هفتم از مجلد يكم، اساطیر )
تاریخ جهان باستان کمبریج (جلد هفتم از مجلد دوم، اساطیر )
و ...
درود بر شما.
سپاس از یادآوری شما.
اما دانشگاه کمبریج مجموعه کتابهای تاریخ فراوانی نوشته است مانند «تاریخ ایران کمبریج»، «تاریخ چین کمبریج»، «تاریخ اسلام کمبریج»، «تاریخ مسیحیت کمبریج»، «تاریخ ژاپن کمبریج» و ....
سه جلد آخری که نام بردید «تاریخ جهان باستان» ( The Cambridge Ancient History) است و با «تاریخ ایران» تفاوت دارد.
شهربراز
دوست گرامی
درود
آفرین بر شما که با معرفی این کتابها یاد ایرانشناسان بزرگی چون آربری و بیلی را که خدمات شایانی به فرهنگ و تمدن ایرانی کرده اند، زنده می گردانید. متأسفانه کم نیستند نادانانی که از روی جهل به این بزرگان بد و بیراه می گویند. در مورد این کتاب شایسته است دو نکته را یادآور شوم:
1. از این مجموعه جلد سوم(در دو مجلد) و پنجم نیز به قلم حسن انوشه به فارسی ترجمه شده است0انتشارات امیرکبیر).
2.بنده در کتاب فرهنگ آثار ایرانی-اسلامی که دو جلد از آن تا حرف ث منتشر شده است(انتشارات سروش) زیر نام تاریخ ایران کمبریج همین مجموعه را معرفی کرده ام و تقریباًهمه مطالبی که جناب عالی نوشته اید، آورده ام. همچنین در این مقاله به نقدهای نوشته شده بر این کتاب نیز اشاره شده است.
دوستدار خطیبی
با درود
پيشتر مطلبي را خطاب به شما و پيرامون تركان نوشتم كه بهره گيري از واژه ي "ترك" مورد اعتراض سرور دكتر دوستزاده قرار گرفت و لذا توضيحي كه براي ايشان فرستادم را در اينجا هم درج مي كنم _ پاينده ايران
با درود به شما سرور گرامي »
پيرامون كامنت من در وبلاگ شهربراز خرده گرفته بوديد و همچنين عنوان كرديد آذريان را ترك نمي دانيد بلكه ايشان ترك زبان شده هستند .
من واژه ي "ترك" را براي دو گروه به كار مي گيرم نخست كساني كه ترك نژاد اند و طبيعتا ترك خوانده مي شوند و ديگر كساني كه خود را ترك مي خوانند و بر آن پاي مي فشرند. از نظر من گروه دوم هم قطعا ترك هستند متاسفانه در بحث پيرامون آذريان تنها به مقوله ي زبان اشاره مي شود و عناصر فرهنگ تركي مورد غفلت قرار مي گيرد اما اگر جامعه اي در اثر مجاورت ,زبان گروهي ديگر را جايگزين زبان پدرانش كرد قطعا تحت تاثير فرهنگ ايشان هم بوده .
نشانه هاي ورود تركي گري در تاريخ ما به وفور ديده مي شود و البته علايم و نشانه هاي منحصر به خودش را دارد خشونت و توحش بي حد و حصر تجاوز به كودكان و پدوفيلي; لواط و همجنس گرايي ,زياده خواهي , غارت و چپاول اموال گروههاي ديگر, وقاحت و اصرار بر ناداني و همچنين خلق و خوي چاپلوسي از ويژگيهاي ايشان است كه با قدرت گرفتن اتراك عادات ايشان هم فراگير شد من باب مثال جامعه اي كه در دوران ساساني بنا به شهادت افسران ارتش روم و سياحان آن دوره, از همجنس گرايي اساسا بي اطلاع بودند (ر.ك:كريستين سن ,ايران در زمان ساسانيان)
در زمان صفويه در همان جامعه رسما امرد خانه داير كردند و از آن مانند روسپي خانه ها ماليات دولتي مي گرفتند!
تاريخ به ما نشان داده كه حد و حصري براي زياده خواهيهاي اين قوم وجود ندارد تنها آنگاه متوقف شدند كه جريان قدرتمندي در مقابل ايشان قد علم كرده امروز هم همان رفتارهاي تركان را دربرخي آذريان مي بينيم براي من تفاوتهاي نژادي ايشان با تركان اصيل اهميت ندارد آنچه مهم است اينكه اين فرهنگ كثيف تركي به مثابه ويروسي خطرناك در ميان ايشان گسترش يافته و شوربختانه گروهي بر اين هويت به اصطلاح تركي پافشاري مي كنند! و اين يكي از بزرگترين دلايل عقب ماندگي ملت ايران است و اگر به شدت با آن برخورد نشود در آينده اثرات آن را بيشتر شاهد خواهيم بود
فراموش نكنيد بهترين راه هميشه ساده ترين راه نيست , بسيار سهل است كه ما چشمان خود را ببنديم و تنها به اين جمله بسنده كنيم كه آذريان ترك نژاد نيستند «
درود
نظرات آقای فرهاد واقعا حیرت انگیزند.و نمونه خوبی برای نشان دادن اینکه چگونه تعصب و کینه باعث تباهی اندیشه می شود.مردمان ترکیه و جمهوری آذربایجان بسیار از لحاظ خلق و خو شبیه ایرانیان هستند.و انگار ایشان اصلا متوجه نیستند فرهنگ وروحیات اقوام مختلف با زمان تغییر می کند
آرش
سلام و درود بر تو دوست عزیز من نویسنده وبلاگ
تاریخ فرهنگ وتمدن ایران زمین
مقاله ای درباره ی حمله اسکندر گجستک نوشته و در وبلاگم قرار داده ام تا دروغ گویان غربی که ملت ایران را ملتی مرده می دانسته اند که تن پرور شده است و..را رد کرده از شما خواهش داریم این تحقیق را که در آدرس زیر قرار دارد در وبگاه خود قرار دهید البته با ذکر نویسنده ومنابع تحقیق ممنون از همکاری شما دوست عزیز به امید روزی که هر ایرانی از تاریخ خود آگاه باشد
http://anshan.javanblog.com/post-138414.html
Post a Comment