آدینه ۲۲/خرداد/۱۳۸۸ - ۱۲/جون/۲۰۰۹
در حین خواندن کتاب ارزشمند و پرفایدهی «سبکشناسی» نوشتهی استاد محمدتقی بهار (ملک الشعرا) به چند واژهی جالب برخوردم که در اینجا آنها را میآورم:
- کال: این واژه از لغات پهلوی شرقی است و ویژهی مشهد و خراسان امروزی بوده و درست به معنای کانال است یعنی نهر بزرگی که دستی آن را کنده باشند. «کال قره خان» در مشهد معروف است. (ص ۳۴)
- آوازهگر: همان پروپاگاندیست و چاوچی و اخیرا هوچی (ص ۷۲)
- خونیاگر و خونییاگر از خوان و خواندن – ظاهرا غنای عربی معرب خونیا باشد (ص ۱۲۳)
- خویشکاری معناهای چندی دارد از جمله به نظر هرتسفلد همان معنای انرژی است.
[شهربراز: خویشکاری از دو بخش «خویش» و «کار» تشکیل شده یعنی کاری که در درون است. انرژی نیز در اصل از دو بخش -en (درون) و ergon (کار) ترکیب یافته است. اما امروزه خویشکاری بیشتر به معنای «وظیفه» به کار میرود.]
- ملوان در اصل ملاحان بوده که جمع ملاح است. ملاحان در لهجهی جنوبی ایران به ملاحون و سپس ملوون و ملوان تبدیل شده است. [همان طور که ملحفهی عربی در پارسی به ملافه تبدیل شده.]
- چفس یا چسب پارسی وارد عربی شده و «شبث» شده و از آن در باب «تفعّل» واژهی «تشبث» (درآویختن و متوسل شدن) را ساختهاند.
- همین طور واژهی چنگ که در عربی «شنج» شده و از آن در همان باب تفعل «تشنج» را صرف کردهاند.
- بلبشو دگرگون شدهی «بربشول» از بشولیدن به معنای پریشان شدن است. فرپشول نیز به معنای پریشانی بزرگ است.
خاستگاه:
- سبکشناسی، محمدتقی بهار (ملکالشعرا)، جلد ۱
Friday, June 12, 2009
معنای چند واژه
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
8:52 AM |
پيوند دایمی
1 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 نظر:
در مازندران هم کِله به معنای جوی و همچنین کانال است
Post a Comment