Friday, March 06, 2009

داشتن یا بودن یا فعلی دیگر

آدینه ۱۶/اسفند/۱۳۸۷ - ۶/مارچ/۲۰۰۹

اریش/اریک فروم (Erich Fromm زاده ۱۹۰۰ م/ ۱۲۷۹ مرگ: ۱۹۸۰ م / ۱۳۵۹ خ) روان‌شناس، روانکاو، و فیلسوف انسانگرای معروف و بزرگ سده‌ی بیستم است که پس از قدرت‌گیری نازی‌ها در آلمان، در سال ۱۹۳۴ به امریکا مهاجرت کرد و باقی عمر خود را در امریکا به سر برد. فروم در سال ۱۹۷۶ م/ ۱۳۵۵ خ کتابی منتشر کرد به نام «داشتن یا بودن؟» (?To Have Or to Be). فروم در این کتاب به این پدیده‌ی اجتماعی و روانی می‌پردازد که انسان امروزی بیشتر هویت خود را با داشتن و داشته‌هایش تعریف می‌کند و وجودش با دارایی‌اش یکی شده است.



این کتاب را آقای عزت‌الله فولادوند در همان سال‌های اول دهه‌ی ۱۳۶۰ خورشیدی در ایران ترجمه کرد و به گمانم انتشارات مروارید آن را منتشر کرد. در این کتاب خواندم که حتا کاربرد فعل «داشتن» در زبان انگلیسی نسبت به گذشته نیز بیشتر شده است. می‌توانید به گفتگویی با وی درباره‌ی همین کتاب در یوتوب نگاه کنید که پس از انتشار این کتاب صورت گرفته است.

اما اگر در زبان انگلیسی کاربرد فعل «داشتن» برای همه چیز ریشه‌ی اجتماعی و روانی دارد به نظر من رایج شدن کاربرد بی‌جای فعل «داشتن» در زبان پارسی بیشتر به خاطر بی‌دقتی و بی‌سوادی مترجمان و ترجمه‌ی واژه به واژه است. نویسندگان و مترجمان به جای این که در زمان ترجمه کمی فکر کنند و ببینند در گفتار عادی پارسی چه می‌گوییم تنها به برگرداندن فعل انگلیسی بسنده می‌کنند. در این زمینه ترجمه‌ی فیلم‌ها و نیز مجریان و گویندگان بی‌سواد رادیو و تلویزیون نیز بی‌تاثیر نبوده است. برای نمونه این جمله‌های بی‌سروته را دیگر از خیلی‌ها می‌توان شنید:

- «می‌توانم تلفن‌تان را داشته باشم؟» داشتن یعنی صاحب بودن. این پرسش یعنی شما می‌خواهید [شماره‌ی] تلفن مرا برای خودتان کنید! در حالی در گفتار درست باید پرسید: می‌توانم شماره تلفن‌تان را بپرسم یا بگیرم یا خیلی ساده‌تر «شماره تلفن‌تان را به من می‌دهید؟» در برنامه‌های طنز تلویزیونی سال‌ها پیش تکه نمایشی با بازی ارژنگ امیرفضلی همین جمله را مسخره کرد. وقتی طرف پرسید می‌توانم تلفن‌تان را داشته باشم؟ ارژنگ پس از قول گرفتن که تلفن ما را به کسی دیگری ندهی، تلفن را از پریز کشید و دستگاه تلفن را به او داد!

- «می‌رویم که داشته باشیم». این از همه بی‌معناتر است و ورزشی‌نویسان و ورزشی‌گویان از مهم‌ترین رواج‌دهندگان این جمله‌ی مسخره‌اند. به نظر من ورزشی‌نویسان در تخریب و نابودی زبان پارسی نقش مهمی دارند.

متاسفانه ایرانیان فعل «داشتن» را به تقلید از انگلیسی در جاهای دیگر نیز به کار می‌برند:
- به جای کردن: «با او گفتگویی را داشتم». به جای «با او گفتگویی کردم»
- به جای گرفتن: «امسال می‌خواهید جشن نوروز را کجا داشته باشید؟» به جای «امسال می‌خواهید کجا نوروز را جشن بگیرید؟»
- به جای رفتن: «تابستان سفری به شمال داشتم» به جای «تابستان به سفر شمال رفتم» یا «تابستان به شمال سفر کردم».

به نظر می‌رسد که زبان و زندگی ما نیز «ترجمه‌ای» شده است یعنی همان طور که لباس‌ها و آرایش مو و چیزهای دیگرمان نسخه‌ی تقلیدی رنگ و رو رفته و دست چندمی از برنامه‌های ماهواره‌ای و فرنگی شده، زبان‌مان نیز در حال تبدیل شدن به زبانی بی‌دروپیکر و ترجمه‌ای و تقلیدی و کلا چیز هجوی است که دیگر کسی آن را نمی‌فهمد. تازه این وقتی است که به اصطلاح می‌خواهند به «پارسی» سخن بگویند وای به حال وقتی که می‌خواهند اظهار فضلی «داشته» باشند و انگریزی پرتاب نمایند.

پی‌نوشت
البته ما در زبان پارسی از «داشتن» برای صرف فعل استفاده می‌کنیم مانند «داشتم می‌رفتم» یا «دارم می‌خورم» اما در این گونه صرف‌ها «داشت»ن تنها کارواژه‌ی یاور (فعل کمکی/مُعین) است و هیچ ربطی به معنای اصلی «داشتن» و به ویژه این تقلیدهای بی‌مورد از زبان انگلیسی ندارد.

1 نظر:

Bahman Zamani said...

جالب بود. می ریم که داشته باشیم ...