دوشنبه ٦/شهريور/١٣٨٦-٢٧/آگوست/٢٠٠٧
طبق اسطورههاي ايراني و آن طور كه در شاهنامه نيز آمده، فريدون شاه جهان بود و سه پسر داشت به نامهاي تور (تورج)، سرم يا سلم (Sarm/Salm) و ايرج. وي پيش از مرگ خود، قلمرو فرمانروايياش را بين سه پسرش تقسيم كرد:
آن سوي رود جيحون به تور داده و توران ناميده شد.
روم و خاور (غرب) به سلم داده شد.
بزرگترين و بهترين پاره به كوچكترين پسر و دلبند فريدون يعني ايرج داده شد.
نهفته چو بیرون کشید از نهان --------- به سه بخش کرد آفریدون جهان
یکی روم و خاور دگر ترک و چین ------ سیم دشت گردان و ایرانزمین
نخستین به سلم اندرون بنگرید -------- همه روم و خاور مراو را سزید
دگر تور را داد توران زمین -------- ورا کرد سالار ترکان و چین
از ایشان چو نوبت به ایرج رسید ------- مر او را پدر شاه ایران گزید
هم ایران و هم دشت نیزهوران -------- هم آن تخت شاهی و تاج سران
بدو داد کاو را سزا بود تاج -------- همان کرسی و مهر و آن تخت عاج
پس از مدتي دو برادر بزرگتر از اين تقسيم ناراضي شدند و دشمني تورج و سلم با ايرج از همين جا شروع ميشود و در نهايت نيز دو برادر در يك توطئه ايرج را ميكشند. منوچهر پسر ايرج، شاه ايران ميشود و انتقام پدر را ميگيرد.
همان طور كه ميبينيم ايرج و تورج برادر اند. يعني ايرانيان و تورانيان از يك خانواده بودهاند. در اوستا نيز توران به صورت توره آمده است كه نام گروهي از اقوام هندوايراني بوده است. بررسي نامهاي تورانيان نيز نشان ميدهد كه اين نامها ريشههاي هندوايراني دارند (افراسياب، گرسيوز، گستهم، هومان، ارجاسپ، ...) بر اساس نظر تاريخدانان و زبانشناسان نيز تورانيان از اقوام هندوايراني بودند.
در زمان ساسانيان و از سدهي پنجم ميلادي، اقوام ترك و آلتايي از صحراها به سوي جيحون پيشروي كرده و ايرانيان را از آن سرزمينها راندند. اما نام توران همچنان بر آن سرزمينها ماند و در زمان ساسانيان مردم همچنان به ساكنان آنجا توراني ميگفتند. از اين رو تركان به اشتباه توراني خوانده شدند. و فردوسي نيز در شاهنامه بر اساس منابع ساساني خود اين مترادف بودن ترك و توراني را برقرار نگه داشت و آن را به تورانيان پيش از ساسانيان نيز تعميم داد.
در اواخر سدهي نوزدهم ميلادي اروپاييان كه در پي شكست دولت عثماني بودند به حيلههاي گوناگوني متوسل شدند از جمله تلاش براي ايجاد تفرقه. از يك سو به تحريك عربهاي ساكن سرزمينهاي عثماني پرداختند و داستان پاراعربگرايي (پانعربيسم) را ساختند و از سوي ديگر براي تجزيهي ايران داستان پاراتركگرايي (پان تركيسم) را. اين ”دانشمندان“ اروپايي توانستند گروهي را فريفته و به آرزوي خود برسند.
پاراتركگرايان نام پاراتورانگرا (پان تورانيست) را بر خود نهادهاند و مدعي هستند كه تمام تمدنهاي دنيا از سومر و اتروسكن (Etruscan) و حتا يونان و مادها و ارمنيان گرفته، تا عثماني همه به دست تركان ايجاد شده است. آنان حتا فنلانديها و بوميان امريكا را نيز توراني/ترك ميدانند! حال آن كه حضور تركان در تاريخ جهان از سدهي پنجم ميلادي شروع ميشود.
يكي ديگر از ادعاهاي مسخره و بيپايهي آنان اين است كه بابك خرمدين ترك بود و بر عليه ”سلطهي فارسها“ جنگيد! و از اين رو او را قهرمان ملي تركها ميدانند! در حالي كه به گواهي تمام تاريخهاي معتبر (از جمله تاريخ طبري) بابك خرمدين ايراني بود و خليفهي عباسي براي سركوب وي از نيروهاي ترك استفاده كرد!
و يا ميگويند ستارخان نيز پاراتركگرا بود و دشمن ”فارسها“. در حالي كه وقتي به ستارخان پيشنهاد شد به سفارت روسيه پناهنده شود گفت من ميخواهم هفت اقليم عالم زير بيرق ايران باشد. شما ميگويي من به زير بيرق روسيه بيايم؟!
ايرانيان ساكن استان آذربايجان به زباني ايراني به نام آذري صحبت ميكردند كه هم ريشه با پارسي ساساني يا پهلوي بود. اما از سدهي نهم و به ويژه پس از سركار آمدن صفويان به زور شمشير قزلباشان مجبور شدند به تركي حرف صحبت كنند. امروزه به اشتباه زبان تركي استان آذربايجان كه تركيبي از پارسي و تركي است آذري ناميده ميشود. پاراتركگرايان ميخواهند ايرانيان تركزبان را فريفته و به آنان وانمود كنند كه آنان نيز ترك هستند و بدين ترتيب آذربايجان را از ايران جدا كنند. اما آذريها هوشيارتر از آن هستند و در ايراندوستي آنان شكي نيست.
در اين زمينه دكتر كاوه فرخ كتابي نوشته كه آن را به صورت رايگان در اينترنت قرار داده است به اين نشاني.
Monday, August 27, 2007
توران و تركان
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
11:27 PM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی پانترکان , تاريخ باستان , تاريخ معاصر , تجزیهطلبان , ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment