يكشنبه ٥/شهريور/١٣٨٦-٢٦/آگوست/٢٠٠٧
چند وقت است كه يك رايانامه (اي-ميل) سرگردان در بين ايرانيان در حال گردش است و در چند وبلاگ و حتا روزنامهي ايراني خارج كشور نيز چاپ شده است در مورد رداي دانش آموختگان (فارغ التحصيلان). متاسفانه دوستان تحصيلكرده نيز بدون هيچ گونه تامل و فكري در درستي چنين حرفهايي صرفا به ارسال و بازنشر آن دست ميزنند. اين صورت هم متن مزبور:
ردای پدر علم جهان
یك نمونه دیگر از ارزشهای ایرانی كه خود ما آن را نمیشناسیم رداي فارغ التحصيلي است. لابد تا به حال شما هم دیدهاید وقتی یك دانشجو در دانشگاههای خارج میخواهد مدرك دكترای خود را بگیرد، یك لباس بلند مشكی به تن او میكنند و یك كلاه چهارگوش كه از یك گوشه آن یك منگوله آویزان است بر سر او میگذارند و بعد او لوح فارغالتحصیلی را میخواند. هنگامي كه از ما سوال ميشود كه این لباس و كلاه چیست؟ پاسخ ميدهیم این لباس شیطونك است كه اینها تنشان میكنند!
اما هنگامي كه از يك اروپایی یا ژاپنی و یا حتی آمریكایی سوال شود این لباس چیست كه شما تن فارغ التحصیلانتان میكنید؟ میگویند ما به احترام «آوی سنت» (پور سینا) پدر علم جهان این لباس را به صورت نمادین ميپوشیم. آنها به احترام «آوی سنت» كه همان «ابن سینا»ی ماست كه لباس بلند رداگونه می پوشیده، این لباس را تن دانشمندان خود میكنند. آن كلاه هم نشانه همان دستار است (کمی فانتزی شده) و منگوله آن نمادی از گوشه دستار خراسانی كه ما ایرانیها در قدیم از گوشه دستار آویزان میكردیم و به دوش میانداختیم.
در اروپا و آمریكا علامت یك آدم برجسته و دانش آموخته را لباس و كلاه ابن سینا میگذارند، ولی ما خودمان نمیدانیم. باورتان می شود؟!
من هم در جواب ميگويم نه. باورم نميشود. زيرا
١) اين مطلب هيچ منبع و مرجع معتبري براي اين ادعا نقل نكرده است.
٢) اين لباس تنها مخصوص مدرك دكتري نيست. بلكه براي كارداني (فوق ديپلم) و كارشناسي (ليسانس) هم ميتوان آن را پوشيد!
٣) چه كسي ميگويد اين لباس شيطونك است؟
٤) منظور از ”حتا“ در اين جمله يعني چه؟ ”اگر از يك اروپايي يا ژاپني و يا حتا امريكايي سئوال شود“.
٥) آوي سنت در هيچ زباني پورسينا نيست. نام پور سينا در زبان انگليسي اويسنا (Avicenna) است در فرانسوي هم اويسن (Avicenne).
٦) چه كسي گفته است كه پورسينا پدر علم جهان است؟ شهرت پورسينا در غرب به خاطر پزشكي است.
٧) به فرض هم كه رداي فارغ التحصيلي رداي ابن سينا باشد. همان طور كه در همين متن گفته شده اين لباس پوشش همهي ايرانيان (به ويژه در خراسان) بوده است نه لباس مخصوص شخص پورسينا. چرا نگوييم لباس عمر خيام نيشابوري، يا هر خراساني گمنام ديگر؟
٨) باز هم به فرض كه اين لباس پورسينا باشد، كجاي اين موضوع يك ”ارزش ايراني“ است و جاي افتخار دارد؟ باز اگر ميگفتند تا سالهاي ١٦٠٠ ميلادي كتابهاي پورسينا در دانشگاههاي اروپا به عنوان مرجع و كتاب آموزش پزشكي به كار ميرفت جاي افتخار بود.
٩) من يك جستجوي ساده و سرسري در اينترنت كردم اما هيج جايي نگفته بودند كه اين لباس از آن پورسينا بوده است.
١٠) ميگويند بهترين راه خراب كردن يك چيز بد دفاع كردن از آن است. اين هم يك نمونه براي دفاع از ارزشهاي ايراني!
متاسفانه برخي از اين دست ايرانيان به خود زحمت نميدهند پارسي را درست صحبت كنند يا به فرزندانشان در خارج از ايران پارسي صحبت كردن را نياموختهاند و از اين بابت شرمنده نيستند. آن وقت به چيز ثابت نشده و (به نظر من) بيپايهاي مانند اين داستان افتخار ميكنند.
0 نظر:
Post a Comment