شنبه ١١/فروردین/١٣٩٧ - ٣١/مارچ/٢٠١٨
زبان مادری مولانا جلالالدین محمد بلخی زبان پارسی بود اما در دوران تحصیل و دانش اندوزی زبان عربی را هم آموخت و به ویژه چون در دمشق درس خوانده بود به زبان عربی هم تسلط داشت. شهر قونیه در آن زمان جمعیت ایرانی و فارسی زبان زیادی داشت و شاگردان و اطرافیان مولانا هم به همین زبان سخن میگفتند. اما به خاطر وجود ترک زبانان و بومیان یونانی زبان در این شهر، مولانا در طول زندگی خود در این شهر با این دو زبان هم آشنایی پیدا کرد و در شعرهایش به ویژه در غزلهای دیوان شمس واژههایی از این دو زبان به کار برده است.
دربارهی آشنایی خود با زبان ترکی مولانا به روشنی چنین گفته است:
تو ماه تُرک ای و من اگر ترک نیستم -------- دانم من این قدر که به ترکی است آب «سو»که نشان میدهد بر خلاف ادعاهای بیپایهی پانترکان و برخی مسئولان دولت ترکیه، نه ترک بوده است و نه ترکی میدانسته است.
در این جستار به بررسی چهار غزل مولانا میپردازم که واژهها و ترکیبهای یونانی زیادی دارند. شمارهی غزلها بر پایهی ویراست شادروان استاد بدیع الزمان فروزانفر است. برای هر غزل وزن آن را هم نوشتهام که راهنمایی برای خواندن بهتر متن باشد. متن غزل به شکلی آمده است که در ویراست فروزانفر است و از وبگاه «گنجور» برداشته شدهاست. اما در زیر هر غزل، بازنویسی متن یونانی با الفبای فارسی و نیز لاتین آمده است تا خوانندگان درک بهتری از متن پیدا کنند.
از آنجا که این واژهها و جملهها به زبان یونانی بودهاند و بیشتر ایرانیان و بازنویسان (کاتبان و ناسخان) به این زبان آشنا نبودهاند و این جملهها با خط فارسی نوشته شده بودند، به خاطر بدخوانی و ناآشنایی، برخی از این واژهها قربانی تحریف و بدنویسی شدهاند. در زیر میکوشم به این بدخوانی/بدنویسیها هم اشاره کنم. منظورم این نیست که مولانا اشتباه کرده است بلکه دیگران در خواندن و نوشتن آنها اشتباه کردهاند.
باید توجه داشته که برخی صداهای و واکههای زبان یونانی در زبان فارسی وجود ندارند و حتا در بازنویسی و ترانویسی (transcription) آنها به خط انگلیسی هم نمیتوان آنها را به خوبی بیان کرد. از این رو من در ترانویسی به خط فارسی کوشیدهام که مرزهای واژگانی را رعایت کنم وگرنه برخی واژهها در کنار هم به صورت مرکب و پیوسته خوانده و گفته میشوند. در این زمینه توجه به وزن شعر یاریگر خواهد بود.
غزل شمارهی ۱۲۰۷
١) نیم شب از عشق تا دانی چه میگوید خروس: ---------- «خیز شب را زنده دار و روز روشن نستکوس»
٢) پرها بر هم زند یعنی دریغا خواجهام ----------- روزگار نازنین را میدهد بر آنموس
٣) در خروش است آن خروس و تو همی در خواب خوش --------- نام او را طیر خوانی نام خود را اثربوس
۴) آن خروسی که تو را دعوت کند سوی خدا ------------ او به صورت مرغ باشد در حقیقت انگلوس
۵) من غلام آن خروس ام که او چنین پندی دهد -------------- خاک پای او بِه آید از سر واسیلیوس
۶) گَردِ کفشِ خاکِ پای مصطفی را سرمه ساز ------------ تا نباشی روز حشر از جملهی کالویروس
٧) رو شریعت را گزین و امر حق را پاس دار ---------- گر عرب باشی و اگر ترک و اگر سراکنوس
توضیح و اصلاح در این متن
در بیت نخست، نِستِکوس به معنای «روزه» است. به خط یونانی: νηστικός / بازنویسی با الفبای لاتین: nistikos پس شاید بهتر باشد «نیستیکوس» نوشته شود.
بیت دوم: آنِموس به معنای «باد» است. به خط یونانی: άνεμος / لاتین: anemos. در استورههای یونانی άνεμοι / به خط لاتین: Anemoi که شکل جمع آن است خدایان باد بودهاند. در این بیت واژهی نخست باید «بالها» باشد تا وزن شعر درست باشد.
در بیت سوم قافیه باید «آنتروپوس»/«آنثروپوس» نوشته شود به معنای «انسان». به خط یونانی: άνθρωπος / لاتین: anthropos
در بیت چهارم «اَنگِلوس» به معنای «فرشته» است. به خط یونانی: άγγελος / لاتین: angelos. این واژه در انگلیسی امروزی angel شده است.
به نظرم در بیت پنجم باید «باسیلیوس» نوشته شود نه «واسیلیوس». در یونانی βασιλιάς / به خط لاتین: basiliás به معنای شاه است. نام «واسیلی» در زبان روسی از همین واژهی یونانی است. همان طور که پیشتر در جستار «ریحان» نوشتم، نام گیاه ریحان در انگلیسی basil هم از همین واژه است که خود ترجمه از «شاه اسپرغم» پارسی است. البته در زبان یونانی تلفظ «و» و «ب» به هم نزدیک است و شاید در زمان مولانا واسیلیوس گفته میشده است.
در بیت ششم: «کالویِروس» به معنای «راهب» است. به خط یونانی: καλόγερος / به خط لاتین: kalógeros. حرف گاما در زبان یونانی گاهی مانند اینجا «ی» / y خوانده میشود و گاهی مانند agapo (ن.ک. پایین) به شکل «غ». از همین رو در ترانویسی متنهای اوستایی و سغدی و دیگر زبانها صدای «غ» را با همین حرف گاما نشان میدهند.
در بیت هفتم: «سَراکِنوس» است، به خط یونانی: Σαρακηνός / به خط لاتین: Sarakinos. بهتر است «سَراکینوس» نوشته شود (ن.ک. غزلهای بعدی). این واژهی یونانی همان است که در انگلیسی امروزی Saracen میگویند و در زبان و نوشتار دوران تاریک اروپا به همهی مردم مسلمان حاشیهی مدیترانه گفته میشده است. گویا شکل اروپایی شدهی «شرقیین» در عربی است به معنای کسانی که در شرق مدیترانه زندگی میکنند.
غزل شمارهی ۲۱۲۱
(وزن غزل: مُستَفعَلَتُن مستفعلتن)
١) افندس مسین کاغا یومیندن ------------ کابیکینونین کالی زویمسن
٢) یتی بیرسس یتی قومسس ---------- بیمی تی پاتیس بیمی تی خسس
٣) هله دل من هله جان من ----------- هله این من هله آن من
۴) هله خان من هله مان من ----------- هله گنج من هله کان من
۵) هذا سیدی هذا سندی ----------- هذا سکنی هذا مددی
۶) هذا کنفی هذا عمدی ------------- هذا ازلی هذا ابدی
٧) یا من وجهه ضعف القمر ------- یا من قده ضعف الشجر
٨) یا من زارنی وقت السحر ---------- یا من عشقه نور النظر
٩) گر تو بدوی ور تو بپری --------- ز این دلیر جان خود جان نبری
١٠) ور جان ببری از دست غمش ----------- از مرده خری والله بتری
١١) ایلا کالیمو ایلا شاهیمو ---------- خاراذی دیدش ذتمش انیمو
١٢) یوذ پسه بنی پوپونی لالی -------- میذن چاکوسش کالی تویالی
١٣) از لیلی خود مجنون شدهام ------- وز صد مجنون افزون شدهام
١۴) وز خون جگر پرخون شدهام --------- باری بنگر تا چون شدهام
١۵) گر ز آنک مرا زین جان بکُشی -------- من غرقه شوم در عین خوشی
١۶) دریا شود این دو چشم سرم ------------- گر گوش مرا زان سو بکشی
١٧) یا منبسطا فی تربیتی ----------- یا مبتشرا فی تهنیتی
١٨) ان کنت تری ان تقتلنی ----------- یا قاتلنا انت دیتی
١٩) گر خویش تو بر مستی بزنی --------- هستی تو بر هستی بزنی
٢٠) در حلقه ما بهر دل ما ---------- شکلی بکنی دستی بزنی
٢١) صد گونه خوشی دیدم ز اشی ---------- گفتم که لبت گفتا نچشی
٢٢) بر گورم اگر آیی بنگر ---------- پرعشق بود چشمم ز کشی
٢٣) آن باغ بوَد نی نقش ثمر ---------- و آن گنج بوَد نی صورت زر
٢۴) شب عیش بوَد نی نَقل و سَمَر ---------- لا تسالنی ز آن چیز دگر
بیت یک:
افندیس مَس ان، کی آگاپومن تُن/دُن
به خط یونانی: Αφέντης μας έν κι αγαπούμεν τον
به خط لاتین: Aféntis mas én ki agapoúmen ton
ترجمه: او سرور ما است و ما او را دوست داریم (عاشق او ایم)
(افندیس = سرور؛ مَس = ما، صفت ملکی؛ کی = و؛ آگاپومن = دوست داریم؛ دُن = او را)
کی اپ اکِینون اِن کالی زوی مَس
به خط یونانی: κι απ' εκείνον έν καλή η ζωή μας
به خط لاتین: ki ap' ekeínon én kalí i zoí mas.
ترجمه: به خاطر او است که زندگی ما خوش است
(کی = و؛ اپ = برای؛ اکینون = او؛ کالی = خوش، خوب؛ زوی = زندگی؛)
بیت دوم:
ییَتی ییریسِس، ییَتی ورومیسِس
به خط یونانی: γιατί γύρισες γιατί βρώμισες
به خط لاتین: giatí gýrises giatí brómises?
ترجمه: چرا برگشتی؟ چرا بیمار ای؟
(ییتی = چرا)
په مه تی اپاتِس، په مه تی اخاسِس
به خط یونانی: πε με τι έπαθες, πε με τι έχασες!
به خط لاتین: pe me ti épathes, pe me ti échases!
ترجمه: به من بگو ترا چه افتاد؟ به من بگو چه گم کردهای؟
(تی = چه، چی؛)
بیت یازدهم:
ایلا کالی مو! ایلا شاهی مو!
به خط یونانی: Έλα καλέ μου, έλα σάχη μου·
به خط لاتین: Éla kalé mou, éla sáchi mou
ترجمه: بیا زیبای من. بیا شاه من
(ایلا = بیا؛ کالی = زیبا، خوب؛ مو = من، صفت ملکی)
خارا دی دیدس، دوس مَس انیمو
به خط یونانی: χαρά δε δίδεις, δος μας άνεμο!
به خط لاتین: chará de dídeis, dos mas ánemo!
[اگر] شادی نمیدهی، به ما رایحهای بده.
(خارا = شادی؛ دیدس = میدهی؛ دوس = بده؛ انیمو = باد، رایحه)
بیت دوازدهم:
پو دیپسا پینِی، پو پونِی لَلِی
به خط یونانی: Που διψά πίνει, που πονεί λαλεί·
به خط لاتین: Pou dipsá pínei, pou poneí laleí:
ترجمه: آن که تشنه است مینوشد، آن که خسته [=زخمی] است میگرید
(پو = آن که؛ دیپسا = تشنه است؛ پینی = مینوشد؛)
میدِن چاکوسِس، کاله، تو ییالی
به خط یونانی: μηδέν τσάκωσες, καλέ, το γυαλί
به خط لاتین: midén tsákoses, kalé, to gyalí?
ترجمه: ای زیبا، آیا تو جام را شکستهای؟
(چاکوسس = شکستی؛ کاله = زیبا؛ ییالی = جام)
غزل شمارهی ۲۲۶۴
(وزن غزل: مفعولُ مفاعیلُن مفعولُ مفاعیلُن)
١) بوسیسی افندیمو هم محسن و هم مَه رو -------- نیپو سر کینیکا: چون ام من و چون ای تو
٢) یا نعم صباح ای جان مستند همه رندان ------ تا شب همگان عریان با یار در آب جو
٣) یا قوم اتیناکم فی الحب فدیناکم --------- مذ نحن رایناکم امنیتنا تصفوا
۴) گر جام دهی شاد ام، دشنام دهی شاد ام ---------- افندی اوتی تیلس ثیلو که براکالو
۵) چون مست شد این بنده بشنو تو پراکنده -------- قویثز می کناکیمو سیمیر ابرالالو
۶) یا سیدتی هاتی من قهوه کاساتی -------------- من زارک من صحو ایاک و ایاه
٧) ای فارس این میدان میگرد تو سرگردان ---------- آخر نه کم از چرخی در خدمت آن مه رو
٨) پویسی چلبی پویسی ای پوسه اغا پوسی ---------- بینخوت و ناموسی این دم دل ما را جو
٩) ای دل چو بیاسودی در خواب کجا بودی ---------- اسکرت کما تدری من سکرک لا تصحو
١٠) واها سندی واها لما فتحت فاها -------------- ما اطیب سقیاها تحلوا ابدا تحلو
١١) ای چون نمکستانی اندر دل هر جانی ---------- هر صورت را ملحی از حسن تو ای مرجو
١٢) چیزی به تو میماند هر صورت خوب ار نی -------- از دیدن مرد و زن خالی کنمی پهلو
١٣) گر خلق بخندندم ور دست ببندندم ----------- ور زجر پسندندم من مینروم زین کو
١۴) از مردم پژمرده دل میشود افسرده ---------- دارد سیهی در جان گر زرد بود مازو
١۵) بانگ تو کبوتر را در برج وصال آرد ---------- گر هست حجاب او صد برج و دو صد بارو
١۶) قوم خلقو بورا قالو شططا زورا ---------- فی وصفک یا مولی لا نسمع ما قالوا
١٧) این نفس ستیزه رو چون بزبچه بالاجو --------- جز ریش ندارد او نامش چه کنم ریشو
١٨) خامش کن و خامش کن از گفته فرامش کن ---------- هین باز میا این سو آن سو پر چون تیهو
بیت یک: پو ئیسی سی افندی مو
به خط یونانی: Πού είσαι συ, αφέντη μου
به خط لاتین: Poú eísai sy, afénti mou
به معنای: کجایی تو ای سرور من؟
(پو = کجا؛ ئیسی = هستی؛)
بیت دوم: نه ایپو سَراکینیکا
به خط یونانی: Να είπω σαρακηνικά
به خط لاتین: Na eípo sarakiniká
به معنای: به زبان مسلمانان به تو میگویم.
(ایپو = میگویم؛ سراکینیکا = مسلمانی)
میبینیم که اینجا مولانا سَراکینیکا گفته است. در غزل پیشین «سراکنوس» نوشته شده بود و گفتم که بهتر است «سَراکینوس» نوشته شود.
بیت چهارم: افندی او، تی ثیلیِس سی، ثلو، کَی پَراکَلو
به خط یونانی: Αφέντη ό, τι θέλεις συ, θέλω και παρακαλώ
به خط لاتین: Afénti ó, ti théleis sy, thélo kai parakaló
ترجمه: ای سرور! هر چه تو میخواهی، من همان میخواهم، خواهش میکنم.
(تی = چه، آنچه؛ ثیلیس = میخواهی؛ ثلو = میخواهم؛)
بیت پنجم: وُیثیس مه کَناکی مو، سیمِرا پَرالالو
به خط یونانی: Βοήθησ' με κανάκι μου, σήμερα παραλαλώ
به خط لاتین: Voíthis' me kanáki mou, símera paralaló
به معنای: مرا یاری کن ای محبوب من! امروز، سوگند میخورم
(ویثیس = یاری کن؛ مه = مرا؛ کناکی = محبوب؛ مو = من، صفت ملکی؛ سیمرا = امروز)
بیت هشتم: پو ئیسی چلبی؟ پو ئیسی؟ ئی پو ئیسی؟ آگاپو سی!
به خط یونانی: Πού είσαι τσελεμπή, πού είσαι, έη πού 'σαι; αγαπώ σε
به خط لاتین: Poú eísai tselempí, poú eísai, éi poú 'sai? agapó se
ترجمه: ای چلبی [=آقا] کجایی؟ کجایی؟ آی کجایی؟ دوستت دارم (عاشق تو ام)
(پو = کجا؛ ئیسی = هستی؛ آگاپو = دوست دارم؛ سی = تو را)
غزل شمارهی ۳۱۰۹
(وزن غزل: فاعلاتُن فاعلُن فاعلاتُن فاعلُن)
١) کالی تیشبی آپانسو، ای افندی چلبی ----------- نیمشب بر بام مایی، تا کرامی طلبی
٢) گه سیهپوش و عصا، که منم کالویروس --------- گه عمامه و نیزهای که غریبم عربی
٣) هرچه هستی ای امیر، سخت مستی شیرگیر -------- هر زبان خواهی بگو، خسروا شیرین لبی
۴) ارتمی آغاپسو، کایکاپر ترا ------------ نور حقی یا حقی، یا فرشته یا نبی
۵) چون غم دل میخورم، رحم بر دل میبرم ------------ کای دل مسکین چرا در چنین تاب و تبی
۶) دل همیگوید که:« تو از کجا من از کجا --------------- من دلم تو قالبی، رو همیکن قالبی
٧) پوستها را رنگها، مغزها را ذوقها ------------- پوستها با مغزها کی کند هم مذهبی؟»
٨) کالی میرا لییری، پوستن کالاستن -------------- شب شما را روز شد، نیست شبها را شبی
٩) اشکلفیس چلپی، انپا پیسوایلادو ------------- سردهی کن لحظهٔ، زانک شیرین مشربی
١٠) من خمش کردم، مرا بیزبان تعلیم ده ---------- آنچ ازو لرزد دل مشرقی و مغربی
بیت یکم: کالی تیشی آپانو سو ای افندی چلبی
به خط یونانی: Καλή τύχη απάνω σου
به خط لاتین: Kalí týchi apáno sou
ترجمه: بخت یار تو باد! ای سرور و ای آقا
(کالی = خوش، زیبا؛ تیشی = بخت؛ آپانو = بالا، روی؛)
بیت دوم: کالویِروس به معنای راهب است که در بالا نوشتم. به خط یونانی: καλόγερος / به خط لاتین: kalógeros
بیت چهارم: ارته می ای، آگاپی سو، کایکا پراتَیرا
به خط یونانی: Ήρτε με η αγάπη σου, κάηκα παράταιρα·
به خط لاتین: Írte me i agápi sou, káika parátaira
ترجمه: عشق تو بر من آمد و مرا عجیب سوزاند
(ارته = آمد؛ آگاپی = عشق؛ سو = تو، صفت ملکی؛ )
بیت هشتم: کالی میرا، لییری، پوس اِتِین، کالا اِستِن
به خط یونانی: Καλή μέρα λιγερέ, πώς <εί>στεν, καλά 'στεν;
به خط لاتین: Kalí méra ligeré, pós
ترجمه: روز به خیر، [دلبر] نازک [اندام] من. چه گونه ای؟ خوب ای؟
(کالی = خوش، زیبا؛ میرا = روز؛ لییری = لاغر؛ پوس = کجا؛ استن = هستی)
بیت نهم: اش کلیویس چلبی، انپا اسو، ایلا ذو
به خط یونانی: Άς κλέβεις, τσελεμπή, έμπα έσω, έλα 'δώ.
به خط لاتین: Ás kléveis, tselempí, émpa éso, éla 'dó.
ترجمه: ای آقا تو میتوانی بدزدی، در آ، بیا اینجا
(کلیویس = میدزدی؛)
البته مولانا در غزلهای دیگرش هم از واژهها و ترکیبهای یونانی استفاده کرده است اما این چهار غزل بیشترین میزان را دارند. امیدوارم در فرصت دیگری به باقی واژهها و ترکیبهای یونانی در آثار مولانا بپردازم.
در سال ١٣٩٢ خ. / ٢٠١٣ م. مقالهای در همین زمینه چاپ شد با مشخصات زیر:
اشعار یونانی در دیوان کبیر مولویکه در نشانی زیر در دسترس است:
دوره ٣، شماره ١، بهار و تابستان ١٣٩٢، صفحه ٢١-۵٨
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
نویسندگان
محمّد یوسف نیّری ١؛ شیرین رزمجو بختیاری ٢؛ الهام خلیلی جهرمی ٢
١ استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز
٢ دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز
اما متاسفانه غلطهای املایی و ترجمهای دارد و نویسندگان هیچ تلاشی برای به دست دادن متن یونانی و ترجمهی دقیقتر نکردهاند و به نظر میرسد بی کندوکاو کافی ترجمههایی را از جایی بازنویسی کردهاند و یکدستی را هم رعایت نکردهاند.
مانند:
نیپو سراکینیکا = تو را میجویم (؟!)
قویثز می کناکیمو سیمیر ابرلال = خدایا یاریم کن که این سخنان پراکنده را به گوش او برسانم (؟!)
ارتمی آغاپسو، کایکا پرا ترا = برای دوست داشتن تو آمدم، لایق تو نیستم، اما در عشق تو افتادم و سوختم (؟!)
کالی میرا لییری، پوستن، کالاستن = صبح به خیر، صبح روزی که به هیچ وجه پیش نمیرود (؟!!)
کالی تیشی، آینوسو ای افندی چلبی = ای افندی، چلبی، خوش آمدی، بیا بالا (؟!)
با توجه به ترجمههای من در بالا، بسیار پرت و نادرست اند و غلط املایی هم دارند.
حتا نویسندگان در جایی واژهی یونانی «بارون» به کار رفته در غزل دیگری را با واژهی انگلیسی/فرانسهای baron اشتباه کردهاند و توجه نداشته باشند که در زمان مولانا هنوز زبان فرانسهای زبان گفتاری بوده و چندان شکل نگرفته بود و احتمال کاربرد این واژهی فرانسهای در زبان مولانا نزدیک به صفر است. بلکه منظور مولانا واژهای یونانی بوده است.
ایم هو کی اسیرانه چه باشی ------ همان سلطان و بارون شو که بودی
این واژه با «قارون» و «هامون» و «فلاطون» و «کانون» قافیه شده است. بنابراین نمیتواند بارُن / baron انگلیسی/فرانسهای باشد.
یا در غزل ٢۶٠٨ عبارت یونانی «افند کلیمیرا» چنین ترجمه شده است: افندی عزیز!
افند کلیمیرا از زحمت ما چونی؟ ----------- ای جان صفا چونی؟ وی کان وفا چونی؟
در حالی که عبارت مزبور چنین است:
به خط یونانی: αφέντη καλημέρα
به خط لاتین: afénti kaliméra
افندی! کالیمرا!
ترجمه: ای سرور! روز به خیر!
حتا اگر توجه کرده بودند، مولانا غزل دیگری با همین وزن و قافیه دارد اما در آن چنین میگوید:
غزل شمارهی ۲۵۷۶
ای خواجه سلام علیک! از زحمت ما چونی؟ ------------ ای معدن زیبایی وی کان وفا چونی
یا همه جا «آگاپو سی» (به خط یونانی: αγαπώ σε / به خط لاتین: agapó se به معنای «تو را دوست دارم»)به صورت «آغا پوسی» نوشته شده که از نظر فاصلهگذاری و شکستن واژهها غلط است. کالویِروس را هم «کشیش» ترجمه کردهاند که غلط است و «راهب» درست است. زیرا «کشیش» در یونانی πρεσβύτερος / به خط لاتین: presbýteros میگویند که در زبان انگلیسی به دو شکل درآمده است: priest به معنای «کشیش» و دیگری presbyterian که شاخهای از پروتستان است.
من برای به دست آوردن متن یونانی و ترجمههایشان از مقالهی زیر نوشتهی نیک نیکلاس استفاده کردهام:
که خود او هم از مقالهی زیر نوشتهی دِدِس استفاده کرده است:
2 نظر:
بسیار بسیار عالی بود. تشکر فراوان.
فکر میکنم تلفظ درست واژه، کالیمِرا باشه، نه کالیمیرا
البته این تلفظ در یونانی امروزینه، شاید در گذشته و یا در لهجهٔ آناتولی، کالیمیرا بوده
https://forvo.com/word/%CE%BA%CE%B1%CE%BB%CE%B7%CE%BC%CE%AD%CF%81%CE%B1/#el
Post a Comment