Monday, June 09, 2014

واژه‌شناسی: جهنم و دوزخ

دوشنبه 19/خرداد/1393 – 9/جون/2014

در زبان پارسی، برای واژه‌ی عربی «جهنم» برابر «دوزخ» به کار می‌رود اما از نظر باوری و اعتقادی این دو واژه بسیار متفاوت اند. از این رو نخست به ریشه‌شناسی آن دو می‌پردازم و بعد به برخی باورهای مربوط به آنها اشاره می‌کنم.

در فرهنگ دهخدا، درآیه‌ی جهنم چنین است:

جهنم: ... صاحب کلیات گوید: عجمی و گویند فارسی و گویند عبرانی است و اصل آن کَهَنّام است (اقرب الموارد). .. از عبری جهینون (gehinnon)
به نوشته‌ی فرهنگ ریشه‌شناسی، واژه‌ی «جهنم» از «گ-هینّوم» (Ge Hinnom) در عبری آمده است که خود در اصل Ge Ben-Hinnom بوده است به معنای «دره‌ی پسران هینوم». در کتاب «ارمیای نبی» (Jeremiah) پنج بار از این دره نام برده شده و گفته شده که این دره در دوران باستان در جنوب غربی شهر اورشلیم قرار داشته است و عبرانیان در این دره نخستین پسر یا دختر خود را برای خدایی به نام «مُلُخ» (Moloch) قربانی می‌کردند. نام این خدا نیز گویا گونه‌ی دیگری از «مِلِخ» عبری یا همان «مَلِک» عربی به معنای «شاه» باشد. به نوشته‌ی «فرهنگ کتاب مقدس» (Dr. William Smith, "Smith's Bible Dictionary", 1901) درآیه‌ی Hinnom، نام این دره نخستین بار در کتاب «یشوعا» (Joshua) در توصیف مرزهای شهر اورشلیم به کار رفته است. سلیمان پادشاه یهود هم برای «مُلُخ» معبدی ساخت.

اما در دوره‌های بعدی زندگی عبرانیان، این دره و رسم قربانی فرزندان در آن نکوهش شد و بار معنای منفی یافت. (این تغییر باور و نکوهش قربانی فرزند نخست برای خدایان، در داستان ابراهیم و قربانی کردن اسماعیل و پدید آمدند گوسپند بازنموده شده است.)

در دوران زندگی عیسای مسیح، دره‌ی گهنّوم به زباله‌دان و چالاب (cesspool) و مرکز دفع آلودگی‌های شهر تبدیل شده بود و هر از گاهی برای پاکیزه کردن آن، در آن آتش بزرگی بر پا می‌کردند. در موعظه‌های عیسای مسیح چند بار اشاره شده است که گناهکاران در «جهنم» عذاب خواهند شد. (متا فصل 5 بند 29، فصل 10 بند 28، فصل 23 بند 15، مرقس فصل 9 بند 43، لوقا فصل 12 بند 5).

این نام در زبان یونانی به صورت γέεννα (به خط لاتین: Ge'enna) درآمد و از آنجا به صورت Gehenna به زبان لاتین از لاتین به زبان انگلیسی و دیگر زبان‌های اروپایی وارد شد. (تاریخ ورود این واژه به زبان انگلیسی دهه‌ی 1620 م. / 1000 خ.) بوده است.

در زبان انگلیسی جهنم را Hell می‌گویند که واژه‌ای ژرمنیک است و به معنای «جهان زیرین» (در اصل به معنای «جای پنهان» و با cell و «کلید» همریشه است). در زبان ایتالیایی جهنم را inferno می‌گویند به معنای «جهان زیرین» که با infra به معنای «زیر» همریشه است. این واژه در زبان فرانسه به صورت enfer و در زبان اسپانیایی به صورت infierno درآمده است و هر سه از infernalis در لاتین به معنای «مربوط به زیر، جهان زیرین» آمده‌اند.

در درآیه‌ی «جهنم» برابر پارسی آن عبارت اند از: مَرزَغان، مَرزَغَن، مَرغَزَن و گفته شده که شکل درست آنها «مَرزَغَن» است. اما درآیه‌های «مرزغن» و «مرغزن» به معنای گورستان آمده است.
مَرغَزَن: گورستان:

هر که را راهبر زغن باشد ------------------- گذر او به مرغزن باشد (رودکی )

مَرزَغَن: گورستان

هر که را راهبر زغن باشد ----- منزل او به مرزغن باشد (عنصری - لغت فرس اسدی).
ریشه‌شناسی این واژه را نیافته‌ام. اما گویا برابر پارسی درست‌تر برای «جهنم» واژه‌ی «دَمَندان» باشد:
دَمَندان:

درخت بارور در کشتمندان ----------------- چو بنشانند رستند از دمندان (زراتشت بهرام (از آنندراج).

هر آن کو کند جرم مجرم درسته ------------- کند فضل حق از دمندانْش رسته (رضی الدین لالای قزوینی)

گردد اَز خشم تو چو زهر طبرزد ---------------- گردد اَز لطف تو چو آب دمندان (شهاب (از آنندراج).
دَمَندان از ریشه‌ی «دَم» به معنای «گرما» است.

اما دوزخ در پارسی نو از dosh-axv در پارسی میانه (پهلوی) آمده که در اوستای نو duzi-an(g)ahu و در اوستای کهن daozh-ahva بوده است به معنای «جهان بد/زشت» و در پازند به صورت dozhax نوشته شده است.

جهنم در باور یهودیان و مسیحیان و مسلمانان
همان گونه که در بالا گفتم، جهنم بیشتر با آتش و سوختن و گرمای شدید همراه است. در باور بیشتر یهودیان، گناهکاران تنها مدتی کوتاه (12 ماه) در آتش جهنم می‌سوزند، هرچند گروه کوچکی از آنان باور دارند که جهنم جاوید است. در باور مسیحیان نیز جهنم دوران جاوید است. در باور مسلمانان هم برخی گناهکاران پس از گذراندن مدتی در جهنم، پاکیزه می‌شوند و به بهشت می‌روند و برخی هم جاودانه در جهنم اند (فیها خالدون = در آن جاودانه اند). جهنم در اسلام هفت طبقه دارد:
جهنم: جهنم به عقیده‌ی همه‌ی ادیان، جایی در جهان دیگر که بزهکاران را در آنجا به انواع عقوبت کیفر دهند. (یادداشت مؤلف).

نام درکات سبعه‌ی آن چنین است:
1- جهنم، جای اهل کبایر که بی توبه مرده اند.
2- لظی، جای ستاره پرستان
3- حطمة، جای بت پرستان
4- سعیر؛ مکان ابلیس و متتابعان او
5- سقر، جای ترسایان
6- جحیم، محل مشرکان
7- هاویه، منزل منافقان و زندیقان و کفار
اما به نوشته‌ی فرهنگ دهخدا، در باور ایرانیان باستان و زرتشتیان
جایی است در جهان دیگر که در آنجا گناهکاران جزای کارهای بد خود بینند، و آن محلی است سخت عمیق همچون چاهی بسیار تاریک و سرد دارای دمه و متعفن و جانوران موذی که کوچکترین آنها به بلندی کوه است به تنبیه روان بدکاران مشغولند. (از دایرة المعارف فارسی).

در آیین زردشت برای دوزخ سه طبقه قائل شده‌اند:

روان گناهکار پس از رسیدن به سر پل چِنوَت (chinavat = همان پل صراط)در گام اول به دُژمَت (duzimata = اندیشه‌ی زشت) در گام دوم به دُژوخت (duziuxta = گفتار بد) و در گام سوم به دُژورشت (duzivarsta = کردار بد) داخل شود، سپس از این مهالک گذشته به فضای تیرگی بی پایان درآید و در آنجاست دوژنگه (duziangaha)؛ یعنی جهان زشت که در فارسی «دوزخ» شده است. (از یشتها، پورداود، ج 2 ص 170)
می‌بینیم که «جهنم» جایی است پر از آتش و داغ، حال آن که دوزخ جایی است سرد و تاریک و ژرف. و این اختلاف شاید به محیط‌های زندگی قوم‌های سامی و قوم‌های ایرانی/آریایی برگردد که گروهی در جاهای بسیار داغ بودند و گروه دیگر در جاهای بسیار سرد. از این رو عذاب آنها در جهان دیگر هم یادآوری از گذشته‌ی آنان. همان گونه که توصیف بهشت در قرآن هم متناسب است با سختی‌های زندگی مردم عربستان (جایی خنک و پرآب و پردرخت و ...)

در همین زمینه، به باور این هر سه دین، مردگان پس از مرگ وارد جهانی میانی می‌شوند که در زبان عربی و اصطلاح اسلامی بدان «عالم برزخ» می‌گویند و در باور زرتشتی و در زبان پارسی میانه بدان «همیستگان» (hamestagan) می‌گویند. در زبان انگلیسی بدان purgatory می‌گویند که از ریشه‌ی purgare لاتین (در انگلیسی: purge) به معنای «پاکسازی» است.

2 نظر:

س م م ن said...

با درود
واژه ی مرغزن به معنی گورستان احتمالا از "مهرکه-جنه" اوستایی آمده باشد "mahrka-ja-(a)na-" که معنی واژه به واژه ی آن می شود "مکان مرگ-کش"، که پسوند "نه" یا "انه" اسم مکان می سازد (جکسن گرامر) و ریشه ی "جه" صورت ضعیف از "گن" به معنی زدن و کشتن است که "اوژدن" و "زدن" هم از آن آمده.
س م م ن
کارشناس زبانهای باستانی

مهرداد فرهمند said...

در زبان عربی هم جهنم ارتباطی با آتش و سوختن ندارد. در لغتنامه های قدیمی عربی هم همین ریشه ای که شما برای واژه جهنم ذکر کردید آمده و از آن با عنوان جایی ژرف و چاهی بسیار عمیق نام برده شده. در قرآن و متون عربی وقتی آخرتی سوزان و همراه با آتش تصویر می شود واژه جحیم به کار می رود و جهنم در مواردی است که به هولناک بودن و ژرف بودن اشاره می شود
مهرداد فرهمند