Wednesday, January 02, 2013

نکته‌ای دستوری در زبان گفتاری

چهارشنبه ۱۳/دی/۱۳۹۱ - ۲/ژانویه/۲۰۱۳

در زبان نوشتاری پس از حرف اضافه، ضمیر جدا (منفصل) می‌آید: «از من پرسید / از تو پرسید / از او پرسید». یا «با من راه آمد / با تو راه آمد / با او راه آمد». البته فعل «پرسیدن» در شعر به این صورت هم گفته می‌شود: «مرا پرسید / تُرا پرسید / ورا [=وی را] پرسید».

اما در زبان گفتاری، دست کم در تهران، به جای ضمیر جدا، از ضمیر پیوسته (متصل) استفاده می‌شود. «از ام پرسید / از ات پرسید / از اش پرسید». در مورد حرف اضافه‌ی «با» باید به صورت «با ام / با ات / با اش» باشد اما برای سادگی تلفظ، یک «هـ» به اول ضمیر جداگانه افزوده می‌شود: «باهام راه اومد / باهات راه اومد / باهاش راه اومد».

نمی‌دانم که در دیگر شهرها هم این پدیده دیده می‌شود یا نه.

1 نظر:

م. سهرابی said...

قلم‌انداز و شتاب‌زده!
در فارسیِ گونه‌یِ طبس (طبسِ گيلکی، طبسِ گلشن):
فعلِ «پرسيدن»؛ که به‌صورتِ «واپرسِدَ(ن)» به‌کارمی‌رود:
وام پُرسی [=وا/باز ام پرسيد] = از من پرسيد.
واد/ت پُرسی ...
واش پرسی
وامو پرسی --- واتو پرسی --- واشو پرسی
×××
فعلِ «وادَنِستَ(ن)» (وا/بازدانستن = شناختن):
وام دَنِس [=وا/باز ام دانست] = مرا شناخت
واد/ت دنس
واش دنس
...
×××
در فعل‌هایِ غيرِ پيشونددار، فعل با «ب» صرف می‌شود، و ضمير ميانِ «ب» و اصلِ فعل می‌آيد (و در شکلِ منفی، ب+ن+ ضمير + فعل؛ و اگر به‌هرشکل، پيشوند «ب» در کار نباشد، ضمير ميانِ «ن» و اصلِ فعل قرارمی‌گيرد):
«گُرُفتَ(ن)» (=گرفتن):
بِم گُرُف [=به‌ام گرفت] = مرا گرفت
بد/ت گرف [=به‌ات گرفت] = تو را گرفت
بش گرف ...
...
::::
بِ‌نَ‌م گُرُف [=به‌نه‌ام گرفت] = مرا نگرفت
:::
نَ‌م دی [=نه‌ام ديد] = مرا نديد