Wednesday, January 16, 2013

واژه‌شناسی: خربزه و هندوانه

چهارشنبه ۲۷/دی/۱۳۹۱ - ۱۶/ژانویه/۲۰۱۳

خربزه در پارسی میانه خَربوجَک (xarbucak) بوده است و در پارسی دری به صورت «خربُزه» کوتاه شده است. در زبان‌ها و گویش‌های مختلف هم شبیه «خربزه» گفته می‌شود. در سمنانی «خَربَزه» و در دزفولی «خَربِزَه» و در زبان ارمنی xarbzak گفته می‌شود. این واژه با karpos در یونانی به معنای کلی «میوه و بار» همریشه است. واژه‌ی «قارپوز» (به معنای هندوانه) در زبان ترکی از زبان پارسی وام گرفته شده است.

وز همه عیش و خوشی‌ها و مزه ---------------------- او نبیند غیر قشر خربزه (مولوی)

نیکوتر از این میوه همه عمر که خورده است؟ ------------- شیرین‌تر از این خربزه هرگز که بریده است؟ (سعدی)

چه بگویم صفت خربزه‌ی خوارزمی ------------------- که نظیرش نبود در همه چین و بلغار (بسحاق اطعمه)
در ریشه‌شناسی عامیانه «خربزه» را «خر پوزه = مانند پوزه‌ی خر» گفته‌اند که البته بی‌پایه است. شاید بخش نخست آن با «خرمن» یکی باشد و هر دو از ریشه‌ی پوروا-هندواروپایی *kerp- به معنای «درودن و کندن و بریدن» باشند. از همین ریشه در سانسکریت krpana- به معنای «شمشیر» (در هندی: kirpan خنجر کوچک سیک‌ها) و در لاتین carpere به معنای «بریدن و بخش کردن» و در یونانی karpos را داریم که گفتم به معنای میوه است.

در فرهنگ دهخدا ریشه‌شناسی هندوانه را «هندوان + ـه» دانسته است به معنای «میوه‌ای که از هند می‌آید» و نام‌های دیگر آن را «بِطّیخ هندی» و «دابوغه» و «خربزه‌ی شامی» آورده است. بطیخ واژه‌ای عربی و درآیه‌ی آن چنین است:

بطیخ: صاحب قاموس گوید هرچه روی زمین پهن شود (آنندراج). هرچیز شبیه به خربزه. کدو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نوعی از کدو (یقطین). خیار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || خربزه و مانند آن. لغت رومی است، به فارسی خربزه نامند و به یونانی قابش.

درآیه‌ی «دابوغه» نه مثالی دارد و نه شرحی. تنها در برابر آن «خربزه» نوشته شده است.

نام «هندوانه» در کتاب «فارسنامه» اثر ابن بلخی به صورت «هندویانه» نوشته شده است.

همان طور که می‌بینیم هندوانه بر پایه‌ی خربزه تعریف شده است. یعنی هندوانه را نوعی خربزه می‌دانستند. جالب آن که هندوانه را در انگلیسی watermelon (در فرانسوی هم melon d’ea) می‌گویند یعنی «خربزه‌ی آبدار». اما واژه‌ی melon از ریشه‌ی یونانی به معنای «سیب» (در معنای کلی: میوه) است. نام کامل خربزه در لاتین melopeponem و در یونانی melopepon بوده است به معنای «میوه‌ی کدو مانند» (gourd-apple) یا «کدوی شیرین». در زبان یونانی melon به هر میوه‌ی بیگانه گفته می‌شد. نام هندوانه از سال ۱۶۱۰ م. به بعد در زبان انگلیسی به کار رفته است. بنابراین شاید پیش از آن در انگلستان (و اروپا) وجود نداشته است. حتا با توجه به این که در یونانی برای خربزه هم از melon استفاده شده بنابراین خربزه هم در اروپا نبوده است.

گویا هندوانه میوه‌ای است که اصل آن از افریقا آمده است. در گور توتنخ عامون () تخم هندوانه یافت شده است. خربزه هم از افریقا به غرب آسیا آمده است.

در انگلیسی امریکایی به خربزه casaba هم می‌گویند و علت این نامگذاری آن است که از راه منطقه‌ای به نام «قصبه» (به معنای شهر) در آناتولی (ترکیه‌ی امروزی) به امریکا برده شده است.

4 نظر:

امیر قربانزاده said...

در پارسی دری به هندوانه تربوز گفته می‌شود

shahrbaraz said...

درود بر شما

آیا شما سندی یا نوشته ای برای این واژه دارید؟ چون در فرهنگ دهخدا نیست.

با سپاس
شهربراز

امیر قربانزاده said...

آقای دکتر آصف فکرت که از اندیشمندان و فرهیختگان افغان هستند در فرهنگ "هم‌زبانان" آن را آورده‌اند. از افغان‌های دیگر نیز شنیده‌ام که هندوانه را تربوز می‌نامند.

می‌توانید از پیوند زیر بهره بگیرید
http://yaadhaa.blogspot.ca/2007/03/1377-1340.html

shahrbaraz said...

درود بر شما

سپاس از فرستادن نشانی آن صفحه.

آهان. منظورتان از «دری» همان «پارسی افغانستان» است.

می دانید که این نامگذاری هدفهای استعماری دارد و برای جدا کردن پارسی گویان است.

چون زبان ما در ایران هم «پارسی دری» است. فقط بهتر است بگوییم «پارسی ایران»، «پارسی افغانستان» و «پارسی تاجیکستان» مانند نام های مشابه درباره ی شکلهای منطقه ای زبان انگلیسی یا فرانسوی.

با سپاس
شهربراز