آدینه ۲۰/آبان/۱۳۹۰ - ۱۱/نوامبر/۲۰۱۱
یکی از کارهایی که دولت تزاری روسیه و به ویژه دولت کمونیستی شوروی در انجام آن مهارت ویژهای داشت بازنویسی تاریخ و تحریف واقعیت بود. یکی از مهمترین پروژههای دوران استالین هویتسازی و مهندسی قومی بود. بدین ترتیب که برای هر یک از «جمهوری» نوساختهی شوروی تاریخ مستقل و «ملی» ساختند و «شخصیتهای ملی» هم تراشیدند. این پروژهی تحریف تاریخ بسیار موفق بود و در شخصیت ساکنان این جمهوریها به ویژه نسلهای دوم و سوم پس از انقلاب روسیه تاثیر ژرفی گذاشت و دروغهای دوران استالین به عنوان حقیقتهای مسلم تاریخی دانسته شدند. یکی از هدفهای استالین و دیگر سران روسیه و شوروی بریدن ارتباط و پیوند تاریخی و فرهنگی سرزمینهای قفقاز از ایران بود. یعنی سرزمینهایی که در سدهی نوزدهم و در جریان دو جنگ ایران و روسیه و عهدنامههای ننگین گلستان و ترکمانچای از خاک ایران جدا شدند. استالین در جشن سالگرد هشت صد سالگی نظامی گنجوی، شاعر بزرگ ایرانی و پارسیزبان، او را «شاعر بزرگ برادران آذربایجانی» دانست که به هیچ وجه نباید او را به ایران «تسلیم» کنند! از آن زمان دولت باکو به پیروی از فرمان رفیق استالین، تبلیغات سنگینی برای «آذربایجانی» کردن نظامی گنجوی در پیش گرفته است. پس از فروپاشی دولت شوروی در سال ۱۹۹۱ م./ ۱۳۷۰ خ. و باز شدن فضای بستهی شوروی به جهان بیرون، موج و گنداب این تحریفها و بازنویسیهای تاریخی به کشورهای دیگر رسید.
دولت باکو، جسارت و گستاخی خود در زمینهی «آذربایجانی» بودن نظامی گنجوی را به جایی رسانده است که وقتی در ایران، نظامی گنجوی را شاعر بزرگ ایرانی دانستند، با نادیده گرفتن مرزهای تاریخی و با انکار هویت صد و چندسالهی خود، مرزهای امروزی را به هشت صد سال پیش اعمال کرده و برآشوبید و به ایران اعتراض کرد. یعنی دزدان به صاحب مال اعتراض میکنند! حال آن که بنا به همان هشت صد تاریخی که از زمان نظامی گنجوی میگذرد همهی صاحب نظران و کارشناسان و مردم عامی نظامی را شاعری ایرانی و پارسی زبان میدانند و خود نظامی نیز عشق و وابستگی خود را بارها به ایران آشکار کرده است که مشهورترین بیت وی چنین است:
همه عالم تن است و ایران دل ----------- نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد ---------------- دل ز تن بِه بوَد، یقین باشد
در سالهای پس از فروپاشی شوروی، دولت باکو در اقدامهای تبلیغاتی مجسمهی نظامی گنجوی را در شهرها و کشورهای مختلف جهان نصب میکند و او را «شاعر بزرگ آذربایجانی» میخواند حال آن که در زمان نظامی گنجوی، کشوری به نام آذربایجان وجود نداشته است و گنجه مرکز سرزمین ارّان و بخشی از ایران بوده است. دیگر این که تمام شعرهای نظامی به زبان پارسی است و مربوط به فرهنگ ایرانی است و هیچ ربطی به زبان و فرهنگ ترکی و آلتایی ندارد. بیشتر این سیاستبازان و دزدان فرهنگی کشور الهامستان با نام دزدی «جمهوری آذربایجان» حتا توانایی خواندن شعرهای نظامی به زبان اصلی را ندارند.
به تازگی نیز دولت باکو تصمیم گرفته است به مناسبت بیستمین سالگرد «استقلال» خود، مجسمهی نظامی گنجوی، شاعر بزرگ ایرانی، را در کشور مکزیک نصب کند و او را «شاعر ملی آذربایجان» اعلام کند. واقعا جای سازمان و دولتی دلسوز برای فرهنگ ایران خالی است که به این یاوهگویان و غارتگران فرهنگی پاسخی مناسب بدهد. نیاکان این ترکان شهرهای و مردمان ایران را غارت میکردند و خود اینان فرهنگ ایران را.
پینوشت
روشن است که موضوع سخن من هرگز دشمنی با ترکان و ترکی نیست! من به ترکان و زبان ترکی و ایرانیان ترکزبان بسیار احترام میگذارم. موضوع سخن من در اینجا و همهی نوشتارهای مشابه در این وبلاگ، «پانترکان» و تجزیهطلبان و هویتدزدان هستند. بحث قیّم بودن گروهی از ایرانیان بر دیگران هم نیست. تنها موضوع غارت میراث فرهنگی ایران به دست دولت باکو است! اگر آنها به فرهنگ ایران احترام میگذاشتند و به واقعیت اقرار میکردند که حرفی نبود. میتوانند بگویند نظامی شاعری ایرانی است اما میراث مشترک هر دو کشور است. ایراد در این است که آنان نظامی را شاعری «آذربایجانی» میدانند که ایران میخواهد آن را «تصاحب» کند! یعنی واقعیت را ۱۸۰ درجه وارونه کردهاند!
هم چنین ن.ک. به
کشمکش بر سر نظامی گنجوی و
سیاسیسازی نظامی گنجوی
16 نظر:
سپاس فراوان به دلیل کوششهای اینچنین
با درود
من امروز در کتابخانه ی هامبورگ می گشتم. جالبه که کتابهای زیادی هست که آذربایجانی ها نوشته اند و نظامی را جزو ادیبان ملی آذربایجان آورده اند. به قول شما حالا چرا نمی توانند از روی نوشته های این شاعر ملی بخوانند
البته از ما ست که بر ماست
وقتی آنها عکس نظامی را روی پول می اندازند و موزه ی نظامی راه می اندازند ماییم که عقب می مانیم
جناب آقای توهم میرزا میگم ,احیانا گهگداری نقشه رو هم نگاه میکنی ببینی گنجه کجاست.
به آتیلا.
مشکل شما و دوستانتان این است که برای تعیین هویت و کیستی دانشمندان و دانشوران دورانهای گذشته از مرزهای امروزی استفاده میکنید و کاری ندارید که خود آن شخص کجایی بوده است و خودش را کجایی میدانسته است. یا این که خودتان را به آن راه زدهاید.
من هم به شما پیشنهاد میکنم گهگداری کتابهای معتبر تاریخی (نه چاپ باکو!) را بخوانید و در کتابهای تاریخ ادبیات نگاهی بکنید تا ببینید نظامی کجایی بوده است.
پیروز باشید
شهربراز
خاك بر سر كسايي كه قهرمان ندارن و مجبورن قهرمان دزدي كنند!
سیاوش
من فقط به یک جمله از ولادیمیر مینورسکی اکتفا می کنم که می گوید هر کجا تمدنی بدون مالک و مدعا مانده ترکان بر ان احساس مالکیت می کنند.
حضرات پانترک نظامی اگه ترک بود چرا دیوانش پارسی است؟
مصداق شما شعر معروف
انکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
می باشد.
اخه اینم شد کار صبح تا غروب می گویید همه ترک بودند مگر اینکه خلافش ثابت بشه
یه مقدار صادق باشید یه مقدار مطالعه کنید به خدا بد نیست دنیای امروز جایی برای این مهملات ندارد
گنجه در آذربایجان شمالی قرار دارد و گنجوی هم آذربایجانی است
خوب معلومه باید شاعر آذربایجان نامید! متولد آنجا بوده، پس میخواستی شاعر اصفهان بنماند؟! لابد چون شعر فارسی گفته (اصلا فرض کن زبان مادریش هم فارسی بوده) نباید شاعر آذربایجان نامید؟ اینهمه دانشمند ایرانی کتاب علمیشنو به عربی نوشتند، آیا نباید اونارو ایرانی نامید؟
این دشمنی با ترک و ترکی عاقبت خوبی نخواهد داشت، امروز همه باید دست به دست هم به تمام فرهنگها احترام بگذریم. زبان امروزی مردم آذربایجان ترکیست و عاشق زبان مادریشان هم هستند، و به هر دلیلی این زبان در اینجا ثابت شده، (درست مثل فارسی که به مناطقی که قبلا عیلامی، آشوری،... بودند اومده) هیچ مشکلی هم با زبان فارسی ندارند، چون با آن پیوند تاریخی دارند و از همه مهمتر هموطن فارس زبان دارند. ولی اگر این دید منفی به زبان هموطنان ادامه پیدا کند، باید انتظار یک یوگسلاوی دیگر را در ایران داشت. در ایران هیچ قومی بر دیگری حق قیم بودن ندارد، و خدا نکند که کار به آن روز بکشد که ...
به بینام
نظامی متولد گنجه بوده نه آذربایجان. در زمان نظامی آن منطقه ارّان نام داشته است و نام «آذربایجان» بر سرزمین بالای رود ارس پس از جنگهای ایران و روس یعنی سدهی نوزدهم و بیستم میلادی است.
شما خودتان جواب خودتان را دادهاید! آن دانشمندانی که کتاب خود را ابه زبان عربی نوشتهاند چون هویت ایرانی داشتهاند و خود را ایرانی میدانستند ایرانی اند نه این که چون در مرزهای سیاسی ایران امروزی به دنیا آمدهاند یا مردهاند!
به پینوشت هم نگاه کنید.
با سپاس.
شهربراز
من بازم جوابمو نگرفتم، اصلا هم جواب خودمو ندادم، گرامی، لطفا طفره نرو!
کسی هم آنجا نمیگوید که نظامی از قلب آسیای میان آمده! همه میگویند ازربایجنیست، کسی هم بر فارسی سرایی او ایراد نمیگیرد، افتخار این کار هم به خود شخص برمیگردد نه به زبان فارسی.
برادر بزرگتر اران در ایران است و اسم آن نیز آذربایجان است (اصلا هرچه میتواند باشد، و ممکن است ریشه ایرانی یا یونانی داشته باشد، اصلا مهم نیست)، و اسم آذربایجان برای آن کشور مستقل بسیار هم مناسب است. همانطوریکه اگر کردها یک کشور تشکیل بدهند ، کسی نمیگه اسم کشور چرا شد کردستان، اسم این منطقه از قدیم مثلا اربیل بوده!!
آنجا مردمی زندگی میکنند که زبانشان ترکی آذربایجانیست (به همین نام هم در دنیا شناخته میشود این زبان)، حالا یکی خواسته بوده از این اسمگذاری سؤ استفاده کنه اون بحثش جداست. همانطوریکه مولانا اگر در افغانستان متولد شده من ترجیح میدم اون رو شاعر افغانی بنامم، هرچند که قدیم اینها همه باهم بودند ولی الان یک کشور مستقل هستند. تنها چیزی که از این صحبتهای شما بر میاید، نفرت از ترک و ترکیست، و ایرانی بودن رو مساوی فارس بودن ترجمه میکنید ظاهراً.
البته یکی دیگر از کمدی های به منحصه نمایش درآمده از سوی هویت سازان پانترکیست در مصادره این شاعر پرآوازه ، تالیف بیت مضحکی در تقدیس " گرگ صفتان" و انتساب آن به این شاعر گرانقدر می باشد که پیشنهاد می کنم دوستان برای پی بردن به عمق حماقت و ژرفای کمدی مبحث فوق الذکر به لینک ذیل مراجعه فرمایند :
http://fa.wikipedia.org/wiki/نظامی_گنجوی#.D8.A7.D9.86.D8.AA.D8.B3.D8.A7.D8.A8_.DB.8C.DA.A9_.D8.A8.DB.8C.D8.AA
نکته ی دیگری که بازگویی آن را خالی از لطف نمی دانم در ارتباط با لزوم تفکیک قائل شدن ما بین دولت مردان فاسد و مستبد جمهوری جعلی آذربایجان با "ملت" گرانقدر این کشور در مباحث انتقادی می باشد که یقینا این ملت شریف دلبندان ما محسوب می شوند و اطمینان خاطر دارم ، روزی که دوباره سرزمین مادری جانی دوباره بگیرد و از جای برخیزد آنگاه دست در دست یکدیگر پرده ها و پیله های تزویر و الیناسیون و استبدادی را که بدسگالان و ذژخیمان بر تارک وجود این مردمان تنیده اند را از هم خواهیم گسست و پرچم زیبای سه رنگ و شیر و خورشید نشانمان را بر فراز "ایران بزرگ" به اهتزاز در خواهیم آورد
قریب به 3000 سال تاریخ و فرهنگ و نژاد و آئین مشترک فی ما بین خطه آران و مام میهن ، عناصری نیستند که با صد و اندی سال جبر انفکاک از میان رفتنی باشند
پاینده باشید
توصیه می کنم دوستان مقاله های بخش
سیاسیسازی نظامی گنجوی
را بخوانند. بسیار راهگشا و دقیق اند
به بینام.
من طفره نمیروم. شما طفره میروید. من میگویم نظامی در گنجه زاده شده و در زمان وی کشوری به نام آذربایجان وجود نداشته و او خود را ایرانی میدانسته است و عاشق ایران بوده است. شما و دوستانتان میخواهید هویت قرن بیستمی «آذربایجانی» را به او تحمیل کنید.
نظامی به خاطر این که شعر پارسی گفته ایرانی نیست و من هم نگفتم ایرانی یعنی پارسیزبان. ایرانی هر کسی است که عاشق ایران است و با فرهنگ ایرانی زندگی میکند. زبانش هر چه باشد. به هر زبانی میخواهد بنویسد.
برادر بزرگتر ارّان خود ایران است.
گفتهاید اگر مولانا در افغانستان زاده میشد. اما در زمان مولانا جایی به نام افغانستان وجود نداشته است. باز هم میگویم مشکل شما آن است که میخواهید مرزهای سیاسی امروزی را بر شخصیتها و تاریخ گذشته اعمال کنید و این اشتباه است.
پیروز باشید
شهربراز
جناب بی نام
آیا تا به حال ابیات ذیل به گوش سرکار عالی رسیده است :
همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد / دل ز تن به بود یقین باشد
احیانا گمان نمی برید که شاعر ابیات فوق الذکر شخصی به غیر از نظامی گنجوی بوده است ؟
ضمن آنکه در باب زادگاه این شاعر گرانقدر نیز ، اغلب وی را به استناد اشعاری متولد روستای تا در تفرش میدانند ، چنانکه نظامی خود میسراید :
به تفرش دهی هست تا نامِ او / نـــظامــی از آنـــجا شــده نامجو
شیخ بهایی نیز در اشعار خود به این انتساب اشاره میکند:
ز اهل تفرش است آن گوهر پاک / ولی در گنجه چون گنج است در خاک
با سپاس شهربراز گرامی
همه عالم تن است و ایران دل / نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد / دل ز تن به بود یقین باشد
همانطور که گفتبد در آن زمان گنجه در آران واقع بود و تازه مردمان آن دیار ایرانی-زبان بودند. چنانکه نام خود گنجه روشنگر این موضوع است.
پیروز باشید
درود بر شما واقعا ممنونم مطالب وبلاگ شما همیشه سلاح من برای دفاع در مقابل همکاران پانترکم میباشد کاش میهن پرستهای متل شما زیاد بودن
با تشکر حسین عزیزی
Post a Comment