شنبه ١٨/دی/١٣٩۵ - ٧/ژانویه/٢٠١٧
در زبان پارسی امروزی به ویژه در میان سالمندان واژهی «سجل» به جای «شناسنامه» به کار میرود. البته در میان برخی بیسوادان آن را «سه جلد» هم میگویند که اشتباهی عوامانه است. در این جستار به ریشهشناسی این واژه میپردازم.
واژهی سجل از زبان عربی وارد زبان پارسی شده است و به معنای «سنَد» و «مدرک رسمی» است. در واقع این که شناسنامه را «سجل» میگویند کوتاه شدهی «سجلّ ثبت احوال» است یعنی «سند رسمی ثبت احوال/زاد و مرگ». واژهی برابر «سند رسمی/قانونی» در پارسی «چک» بوده است. چک وارد زبانهای اروپایی شده است و معنای سند مالی را گرفته است. عدهای نمیدانند که چک واژهای است پارسی نه اروپایی و در شاهنامه هم بسیار به کار رفته است.
سجل: [س ِ ج ِل ل / س ِ ج ِ ] (از ع ، اِ) چِک با مُهر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) :
مشتری چک نویس قدر تو بس ----------- که سعادت سجل آن چک تو است (خاقانی - دیوان چ عبدالرسولی ص 526).
|| حکم. فتوای قاضی
چو قاضی به فکرت نویسد سجل ------------ نگردد ز دستاربندان خجل (سعدی - بوستان)
|| عهد و پیمان و مانند آن
چون به خون خویشتن بستم سجل ------------- هر سرشکی را گوایی یافتم (عطار نیشاپوری)
در زبان عربی از «سجل» فعل «تسجیل» را ساختهاند به معنای «ثبت کردن» که صفت مفعولی آن یعنی «مُسجّل» در زبان پارسی به معنای «قطعی» به کار میرود. در پارسی فعل «سجل کردن» به معنای امضا کردن و رسمی کردن و مانند آن به کار رفته است:
سجل کردن: تصدیق کردن. تأیید کردن. قبول کردن. پذیرفتن امضاء:
- هر چیزی که خرَد و فضلِ وی آن را سجل کرد به هیچ گواه حاجت نیاید (تاریخ بیهقی).
وگر زبان هنر می سراید این دعوی ------------ به حکم عقل سجل میکنم که آنِ من است (خاقانی)
|| فتوا دادن. حکم کردن:
- آن کسان گواهی نبشتند و حاکم سجل کرد (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 182).
- او را [یزدجرد را] بدان اصفهبد سپرد و سجلی کرد که ملک را به خویشتن پذیرفت (فارسنامهی ابن البلخی ص 112).
البته از معناهای سجل «نام دبیر/کاتب پیامبر اسلام» و نیز «مرد به زبان حبشی» را هم نوشتهاند که دلیل آن را نمیدانم.
اما این واژه در اصل از زبان لاتین آمده است. در زبان لاتین واژهی signum به معنای نشانه است و حالت کوچک شدهی آن sigillum است به معنای «نشانک» و در اصل به معنای «مُهر» بوده است که شاید منظور نقش یا نشان کوچکی از فرمانروا یا نشانهی حکومتی بوده است. و از آنجا به معنای «سند رسمی و مُهر شده» به کار رفته است و در بالا دیدیم که این هر دو معنا در زبان عربی و پارسی هم به کار رفته است.
واژهی sigillum لاتین در زبان ایتالیایی suggello شده است و در زبان اسپانیایی هم sello شده است و در زبان انگلیسی امروزی هم seal شده که به معنای «مُهر» و «مُهر کردن» است.
خود sigil امروزه در زبان انگلیسی در برخی رشتههای فنی به معنای «نشان» هم به کار میرود.
از واژهی sign لاتین واژههای فراوانی در زبان انگلیسی داریم از جمله signal که امروزه در بحث مخابرات و مهندسی برق در زبان پارسی به همین شکل به کار میرود. اما دکتر محمد حیدری ملایری برای آن برابر پارسی «نِشال» را ساخته است.
در خودروها و رانندگی واژهی signal انگلیسی را به «راهنما» ترجمه کردهاند مانند «راهنمای گردش به چپ» که از نظر معننایی دقیق و درست نیست. زیرا با زدن این چراغ داریم «نشان» میدهیم که قصد گردش به چپ داریم و کسی را راهنمایی نمیکنیم.
(تاریخ اصلی: چهارشنبه ٧/بهمن/١٣٩۴ – ٢٧/ژانویه/٢٠١۶)
1 نظر:
سلام، من در جایی خوانده بودم که سجل نام دفتری بوده که داوران دوره ی ساسانی با خود داشته اند
Post a Comment