Tuesday, September 08, 2015

واژه‌شناسی: قلم و مداد

سه‌شنبه ١٧/شهریور/١٣٩۴ – ٨/سپتامبر/٢٠١۵

با توجه به نزدیک شدن پاییز و فصل مدرسه، در این جستار به ریشه‌شناسی چند واژه‌ی مربوط می‌پردازم:

- قلم: این واژه شکل عربی شده‌ی واژه‌ی calamus در لاتین یا kalamos در یونانی (به خط یونانی: κάλαμος) است که خود به معنای «نای» (در انگلیسی: reed) است و در پوروا-هند-و-اروپایی *kole-mo- به معنای علف و نی است.



امروزه با اختراع قلم‌های جدید دیگر به این قلم‌های «قلم نی» می‌گویند و نام «قلم» به معنای قلم‌های امروزی است. این قلم‌های در انگلیسی «قلم‌های فواره‌ای» (fountain pen) می‌گویند.



- مداد: این واژه در عربی در اصل به معنای «مُرکب» است یعنی مایعی که بدان می‌نوشته‌اند. در حدیثی آمده که «مِداد العلما افضل من دماء الشهدا» یعنی «مرکب دانشمندان از خون شهیدان والاتر است». اما در دوران معاصر در زبان پارسی به ابزاری گفته می‌شود که از جنس چوب است و در میان آن گرافیت است.



- اتود: این واژه از زبان فرانسه‌ای etude به معنای «مطالعه» یا «طرح نخستین» است (همان study در انگلیسی). در زبان انگلیسی بدان «مداد مکانیکی» () یا «مداد تقتقی» () می‌گویند. علت آن که در پارسی بدان «اتود» می‌گوییم آن است که در طراحی و رسم فنی، به ویژه در هنرستان‌های فنی و هنری، و نیز در نقشه‌کشی، طرح نخستین یا به اصطلاح «اتود» را با این مداد می‌کشند و سپس با مُرکب آن را نهایی می‌کنند. از این رو بدان «مداد اتود» می‌گفته‌اند که به «اتود» کوتاه شده است.



- مُرکب: مایعی سیاه رنگ که برای نوشتن به کار می‌رود. در اصل به معنای «ترکیب شده» و از ریشه‌ی «ر/ک/ب» به معنای «سوار شدن» است که دیگر شکل‌های آن «ترکیب» و «رکاب» است. گاهی به مرکب، «جوهر» هم می‌گویند که خود عربی شده‌ی «گوهر» پارسی است.

- دوات: به معنای مُرکب‌دان است. نام‌های دیگر آن سیاهی‌دان، دوده‌دان، مداددان و لیقه‌دان است. واژه‌ی پارسی آن «آمه» است.

- لیقه: ماده‌ای از جنس پشم یا ابریشم که در دوات می‌گذارند که مرکب را جذب کند و از ریختن آن پیشگیری کند.

در زبان انگلیسی واژه‌های مربوط و ریشه‌شناسی آنان چنین اند:

- قلم: pen این واژه از pene در فرانسه‌ای کهن به معنای «پَر» آمده است که خود از penna در لاتین به همین معنا است. زیرا در گذشته با پَر پرندگان می‌نوشته‌اند. در زبان فرانسه‌ای معنای آن «شاه‌پَر» یا «پَر بلند پرندگان» بوده است. در زبان فرانسه‌ای به پَری که برای نوشتن به کار می‌رفته plume می‌گویند و اصطلاح «nom de plume» به معنای «نام قلمی/نام مستعار» نویسندگان از همین جا آمده است و در زبان انگلیسی هم به کار می‌رود.

- مداد: pencil این واژه در فرانسه‌ای کهن pincel بوده به معنای «قلم‌موی نقاشان» (در فرانسه‌ای امروزه pinceau) بوده است که خود از penicillus در لاتین آمده که شکل کوچک شده‌ی peniculus است که خود شکل کوچک penis به معنای «دُم» است زیرا قلم‌موی نقاشان را از موی دم جانوران از جمله شتر می‌ساخته‌اند. در گذشته برای نوشتن از قلم‌موهای کوچک برای نوشتن استفاده می‌کردند اما بعدها که در سده‌ی شانزدهم م. مدادهای چوبی/گرافیتی درست شد این نام همچنان به ابزار جدید داده شد.

- مُرکب: ink از enca در لاتین است enkauston یونانی به معنای «سوخته» است.

- دوات: inkwell که به معنای مُرکب‌دان است.

1 نظر:

س.ح.جبّاري said...

در پارسي به قلم كَلْك و خامه نيز مي گويند