شنبه 29/فروردین/1394 - 18/اپریل/2015
در زمان خواندن شاهنامه، مانند هر متن تاریخی دیگر، به نام شهرها و رودها و جاهایی برمیخوریم که گاهی برایمان آشنا نیستند. در چنین زمانهایی داشتن کتاب یا دستنامهای که دربارهی این نامها به ما آگاهی بیشتری بدهند بسیار سودمند و لازم اند. در این جستار به یکی از این پژوهشها میپردازم.
نامنامهی جغرافیای اساطیری، حماسی و تاریخی ایران بر مبنای شاهنامهی فردوسی
ویژهنامهی بهارستان ایران
پژوهشِ سعید عریان
تهران- زمستان ١٣٩٣
شمار صفحه: ١٨۵
این دستنامه حاصل پژوهش چندین سالهی نگارندهی آن آقای سعید عریان است که بر پایهی پیشگفتار آن در سال ١٣۶٣ آغاز به کار کرده و در شاهنامهی ویراست مسکو پژوهیده است. سپس در سال ١٣٨١ در پی طرح پژوهشی کار را بازبینی کرده و در سال ١٣٩٣ آن را چاپ کرده است. از صفحهی ١٠ تا ٨۴ نامنامه است و از صفحهی ٨۵ تا ١٣٠ نمایه است.
در پیشگفتار چنین میخوانیم:
این پژوهش که حدوداً بیش از ١۶٠٠ مدخل اصلی و فرعی را در بر میگیرد، مقدمهای است که جهت تدوین دایرةالمعارف جغرافیای اسطورهای، حماسی و تاریخی ایران تدارک دیده شده و قطعا انجام کارهای مربوط به این دایر ةالمعارف زمانی آغاز خواهد شد که در این نامنامه به قطعیتی نسبی رسیده باشیم. از این روی، در این فرهنگ، محور اصلی تکیه بر منابع اسطورهای، حماسی و تاریخی است و کمتر به توضیح پرداخته شده است. در واقع این کار در حد کمال باید در دایرةالمعارف مذکور تحقق پذیرد.در نیاز و بایستگی چنین نامنامهای شکی نیست و از پژوهشگر گرامی سپاسگزار ام. اما به نظرم چند نکته میرسد که برای یادآوری و بهترسازی آن در آینده، مینویسم:
- شاید بهتر میبود اگر نامها را به دو دستهی استورهای و تاریخی تقسیم میکردند یا دست کم با نشانهای در نامنامه آنها را جدا میکردند. برای نمونه «تیسفون» با «گنگ دژ» در دو دستهی جداگانه قرار میگیرند.
- گرچه در عنوان کتاب «بر مبنای شاهنامه» آمده است، اما وجود درآیههایی مانند «باب الابواب»، «پرسپولیس»، «تاشکند»، «تیگریس» و «رود ولگا» با «شاهنامه» همخوانی ندارد. بهتر بود این گونه نامها در گروه دیگری قرار میگرفتند.
- گاهی تناسب نامها رعایت نشده است. برای نمونه دربارهی شهر تیسفون، پایتخت مهم ساسانیان، تنها دو خط نوشته شده است که آن هم دقت تاریخی ندارد:
تیسفون: پايتخت زمستانی پادشاهان ساسانی كه در كنار رود دجله قرار داشته و مهمترين شهر عراق به شمار میرفت. اعراب پس از فتح عراق، تيسفون را مداين ناميدند. مداين با بابل نيز يكی دانسته شده است منبع: ابن حوقل (ص ٢٩)حال آن که اگر بخواهیم دقت تاریخی داشته باشیم، تیسفون «دل ایرانشهر» بود نه «مهمترین شهر عراق». زیرا در زمان ساسانیان نام «عراق» کاربرد نداشت. همچنین به نوشتهی ایرانیکا، در همان زمان ساسانیان هم عربزبانان و سریانیزبانان ایرانی به تیسفون «مداین» (شهرها) میگفتند زیرا از به هم پیوستن چند شهر پدید آمده بود و به اصطلاح امروز «کلانشهر» یا «مادرشهر» () شده بود. در فرهنگ دهخدا نیز چنین آمده است
تیسفون به معنی خاص نام شهری عمده از مجموعهی شهرهایی بود که آنها را به زبان سریانی ماحوزه و ملقب به ملکا (یعنی شهرهای پادشاه) و گاهی مذیناتا یا مذینه (شهرها) میخواندند. عرب این لفظ را به المدائن تعبیر کرده است. چنین حدس زده میشود که مجموع این شهرها را به زبان پهلوی شهرستان میخواندهاند و ظاهراً کلمات سامی مذکور ترجمهی آن است. در قرن آخر دولت ساسانیان، مداین شامل هفت شهر بود: شهر تیسفون، شهر رومگان، شهر وه اردشیر (سلوکیه)، درزنیدان، ولاشاباذ، محلهی اسپانیر، محلهی ماحوزا (حاشیهی برهان چ معین).از سوی دیگر برای نامهایی مانند «اصفهان» و «کرمان» بیش از دو ستون نوشته شده است.
- شکنان و شگنان را دو جای جداگانه دانسته است در حالی که این دو نام در اصل یکی اند.
- نام مازندران در شاهنامه از نامجاهایی است که نیاز به شناخت بهتری دارد به گونهای که شادروان حسن کریمان کتابی در همین زمینه نگاشت و من پیشتر در جستاری در همین وبلاگ آن را معرفی کردم. اما درآیهی مازندران در این کتاب به پژوهش زندهیاد حسن کریمان اشاره نکرده است.
0 نظر:
Post a Comment