آدینه ٧/فروردین/١٣٩۴ - ٢٧/مارچ/٢٠١۵
گاهی شنیده میشود که در زمان ساسانیان «تبعیض طبقاتی» فراوانی بوده است. همان گونه که دکتر تورج دریایی، استاد کارشناس تاریخ ساسانیان در دانشگاه کالیفرنیا گفته است این جریان تبعبض طبقاتی در زمان ساسانیان، بیشتر زیر سر تاریخنویسان کمونیست شوروی و تودهایهای ایرانی است چون از دیدگاه آنان هر تغییر تاریخی باید به شکاف طبقاتی و ستم طبقهی بورژوا بر طبقهی کارگر مربوط باشد.
مسلمانان و اسلامگرایان هم برای طرفداری از اسلام و توجیه سادهانگارانهی ورود اسلام به ایران، از این دیدگاه کمونیستی خوششان آمد و آن را گسترش دادند و پخش کردند.
البته در دوران ساسانیان اختلاف طبقاتی بوده، اما به نظر من این گونه اختلافها در تاریخ به ویژه در دوران باستان بسیار هم طبیعی بوده اما به این شدت که تبلیغ می شود و این که باعث برافتادن آنها باشد دروغ است. بحث «تبعیض» به معنای امروزی و کمونیستی و سیاسی امروز نبوده است.
در سی چهل سال گذشته، پژوهش در تاریخ ایران پیش از اسلام خیلی پیشرفت کرده است. نهادهایی که ساسانیان پدید آوردند تا چندین سده الگوی مسلمانان بود، از جمله نهاد «وقف» که پیشتر در جستاری بدان پرداختهام. در زمینهی تمدن و فرهنگ ایران ساسانی و تاثیر آن در دوران پس از اسلام، پیشتر کتاب شش جلدی شادروان دکتر محمد محمدی ملایری به نام «تمدن و فرهنگ ایران ساسانی در زمان انتقال به عصر اسلامی» را معرفی کردهام. از نظر «فقهی» هم قانونهای ایران ساسانی خیلی تاثیرگذار بوده است و نیاز به بررسی و پژوهش در این زمینه هست.
این روزها در میان برخی ایرانیان، به دوران ساسانیان خیلی ستم می شود، در صورتی که ساسانیان نقش بسیار مهمی در تاریخ و فرهنگ و هنر ایران داشته اند و بسیار تاثیرگذار بودند. گفتیم که دربارهی ساسانیان خیلی سیاهنمایی شده است تا پیروزی مسلمانان را توجیه کنند، در صورتی که شکست ایران از مسلمانان دلیلهای فراوانی داشته که اختلاف طبقاتی جزو آنها نیست. پس از اسلام، به ویژه در دوران عباسیان خیلی از کشورداری و شیوههای ساسانیان پیروی میشد. محبوبیت و جایگاه ساسانیان در دوران پس از اسلام، به ویژه در ایران، همچنان برقرار بود تا زمان قاجار و تا پیش از روزگار ما و تاریخنویسان کمونیست. اگر ساسانیان محبوب نبودند شاه اسماعیل صفوی ۹۰۰ سال پس از اسلام خودش را به ساسانیان وصل نمی کرد. نظامی گنجهای هم در داستان خسرو و شیرین، پس از بیان تنبیه (سیاست) کردن خسرو پرویز به دست پدرش هرمز، چنین میگوید
سیاست بین که میکردند ازین پیش ---------------- نه با بیگانه، با دردانه ی خویش
کنون گر خون صد مسکین بریزند ----------------- ز بند یک قراضه برنخیزند
کجا آن عدل و آن انصاف سازی؟ ---------------- که با فرزند از اینسان رفت بازی
جهان ز آتش پرستی شد چنان گرم --------------- که بادا زین مسلمانی تو را شرم
مسلمانیم ما، او گبر نام است --------------- گر این گبری، مسلمانی کدام است؟
نظامی بر سر افسانه شو باز ----------------- که مرغ پند را تلخ آمد آواز
0 نظر:
Post a Comment