چهارشنبه ٢٨/آبان/١٣٩٣ – ١٩/نوامبر/٢٠١۴
چند روز پیش، «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه در همایش رهبران مسلمان آمریکای لاتین که در استانبول برگزار شد، گفت که مسلمانان آمریکا را کشف کردهاند نه کریستف کلمب.
خبرگزاری فرانسه نوشت: اردوغان در این کنفرانس گفت که مطمئن است مسلمانان در قرن ١٢ قاره آمریکا را کشف کردهاند و کریستف کلمب ٢٠٠ سال پس از مسلمانان به این قاره رسیده است.پس از آن نیز چند سایت با نوشتن طنزهای گاه خنک و بیمزه این جریان را مسخره کردند.
رئیسجمهور ترکیه گفت: مسلمانان در قرن ١٢ با آمریکای لاتین در ارتباط بودند و در سال ١١٧٨ میلادی این قاره را کشف کردند.
وی افزود: دریانوردان مسلمان در اوایل سال ١١٧٨ میلادی به آمریکا رسیدند و حتی کریستف کلمب نیز در خاطراتش از وجود یک مسجد بر تپهای در ساحل کوبا سخن میگوید.
اردوغان گفت: آنکارا آمادگی این را دارد که درست در همان جایگاه در کوبا، که یک مسجد بنا شده بود، مسجد دیگری بسازد و دوست دارم که درباره این مسئله با برادرانم در کوبا سخن بگویم. مسجد بر روی آن تپه امروز بسیار زیبا خواهد بود.
پیش از این، تعدادی از روحانیان مسلمان این موضوع را که مسلمانان پیش از تاریخ رسمی کشف آمریکا در آن قاره حضور داشتند را مطرح کرده بودند، اما اظهارات آقای اردوغان درباره مشاهده مسجد توسط کریستف کلمب به نظر، جدید میآید.
گویا ادعای اردوغان دربارهی وجود مسجد در قارهی امریکا، بر پایهی این ریشهشناسی است که نام کوبا / Cuba در اصل قُبّه / Qubba به معنای گنبد بوده است. اما به احتمال فراوان، این ریشهشناسی عامیانه است و پایهی تاریخی ندارد. سایت ریشهشناسی انگلیسی، این نام را از نام بومیان ساکن در این جزیره یعنی Cubanacan میداند.
دربارهی حضور مسلمانان در قارهی امریکا پیش از ورود کریستف کلمب، من آگاهی چندانی ندارم و باید بیشتر جستوجو کنم. اما یکی از نخستین کسانی که به صورت نظری به وجود قارهی امریکا پی برده بود، دانشمند بزرگ ایرانی ابوریحان بیرونی است که در کتاب «تحقیق هند» (ص ٢٢۴ چاپ حیدرآباد / ص ١٣١ ویراست زاخائو) خود بدان اشاره کرده است. ابوریحان بیرونی به نظریهی «جابجایی صفحههای قارهای» کرهی زمین باور داشته و بر پایهی آن بدین نتیجه رسیده بود که در پشت اقیانوس اطلس، باید قارهای باشد که در گذشتههای بسیار دور به اروپا و آفریقا چسبیده بوده است.
این نکته را استاد جلالالدین همایی در صفحهی ١٣١ در پیشگفتار خود بر ویراست «التفهیم» ابوریحان بیرونی به سال ١٣١۶ خ. یادآوری کرده است.
ابوریحان اول کسی است که به قوهی علم و فراست ذاتی وجود سرزمینی را حدس زده است که چند قرن بعد از وی در سال ١۴٩٢ میلادی و ٨٩٧ هجری قمری به نام امریکا کشف کرد.اما گویا تا کنون هیچ از مسئولان ایرانی یا دانشمندان و پژوهشگران ایرانی نیازی ندیدهاند که بیشتر به این موضوع بپردازند و آن را همگانی کنند.
خلاصه این که ابوریحان در کشف امریکا سهمی مهم و قابل توجه دارد. بدین قرار که پیشینگان همه معتقد بودند که بخش خشکی معمور مسکون زمین منحصر به ربع شمالی است که آن را ربع مسکون میگفتند. از این ربع نیز به تفصیلی که در کتب هیئت و جغرافیای قدیم آمده است تمام ٩٠ درجهی عرض شمالی را معمور نمیدانستند.
ابوریحان نخستین دانشمندی است که به نیروی علم و فراست حدس زد و اعتقاد کرد که در ربع شمالی دیگر یا در نیم کرهی جنوبی زمین یعنی در نقطهی مقابل مقاطر ربع شمالی – که فقط آن را مسکون و معمور میدانستند – هم خشکی وجود دارد؛ و دو ربع دیگر کرهی زمین را آب دریاها گرفته و وجود همین دریاها مابین دو قاره را جدایی انداخته و مانع از ارتباط دو قسمت خشکی با یکدیگر شده است.
این مساله که چرا پیشینگان تنها یک ربع شمالی زمین را معمور و مسکون دانستهاند، سوال چهارم است از هشت سوال اقتراحی ابوریحان از ابوعلی سینا که در فصول قبل گذشت.
پیداست که خود ابوریحان در این باره صاحب فکر تازه و نظری مخصوص بوده و چون به ذکاوت و حدّت فکر و تیزهوشی ابوعلی سینا و اهلیت او برای این مباحث اعتقاد داشته؛ همان طور که در مسالهی خلاء [سوال ششم از هشت سوال اقتراحی] گفتیم؛ میخواسته است عقیدهی او را در این خصوص جستوجو و فکر خود را پخته و تایید کند؛ منظورش امتحان یا فضلفروشی و مناظره و مغالبهی جدی نبوده است.
فکر تازهی ابوریحان همان است که در کتاب الهند تالیف حدود ۴٢٢ هـ.ق. / ١٠٣٠ م. در دو موضع بیان کرده و در قانون مسعودی نیز سربسته بدان اشاره نموده است. اما در کتاب الهند:
١- در یک جا میگوید: «علی انه ممکن بل کالواجب تقاطر ربعین من ارباع الارض یا بسین و تقاطر الاخرین من الماء مغمورین فیرون الارض فی الوسط» (کتاب الهند ص ٢٢١ چاپ حیدرآباد دکن، ص ١٣٣ چاپ زاخائو) [ترجمهی شهربراز: همانا شدنی بلکه بایستنی است که دو چارک از چهار بخش خشک زمین باشندگانی داشته باشد و دو چارک دیگر آن که در میان است در زیر آب رفته باشد]
٢- و در جای دیگر باز میگوید: «و اما نحن فوجودنا الاستقرائی یقتضی الیبس فی احد ربعیها الشمالین و نتفرس لاجله فی الربع المقاطر له مثل ذلک» (کتاب الهند ص ٢٢۴ چاپ حیدرآباد دکن، ص ١٣۵ چاپ زاخائو) [ترجمهی شهربراز: و ما به شیوهی استقرایی دریافتیم که در یکی از دو چارک شمالی زمین باید خشک باشد و به همان خاطر در چارک دیگر مانند آن باشد]
٣- در قانون مسعودی نیز میگوید که «حصر عمارت در یک ربع شمالی علت و موجب طبیعی ندارد. یعنی از روی قواعد علمی ممکن است که قسمت دیگر زمین نیز خشکی قابل عمارت باشد. «و جعلوا العماره فی احد الربعین الشمالیین لا ان ذلک موجب امر طبیعی» (ج ٢ ص ۵٣۶) [ترجمهی شهربراز: و آبادانی را در یکی از دو چارک شمالی زمین گذاشتند که این کاری طبیعی نیست]
این هم نقشهی زمین از کتاب «التفهیم» ابوریحان که دوست گرامی رفیق فردوسی برایم فرستاده است. در ویراست استاد جلالالدین همایی این نقشه در صفحهی ١۶٩ آمده است.
اتفاقا به تازگی مردکی امریکایی و ضدایرانی به نام «فردریک استار» (S. Frederick Starr) در مقالهای به این موضوع علمی اشاره کرده است و گفته که شاید ابوریحان بیرونی کاشف امریکا بوده اما به خاطر دشمنی خود با ایران، ابوریحان بیرونی را دانشمندی از «آسیای مرکزی» (!!) معرفی کرده است.
شکی نیست که اردوغان و اسلامگرایان ترکیه به دنبال سود خویش و برنامههای خود هستند. اما اگر این جمله را یک پژوهشگر اروپایی تبار گفته بود باز هم از همین «طنز»های خنک برایش مینوشتند؟ به نظر من اردوغان بر پایهی دروغهای استالینی و باورشان به ازبک بودن ابوریحان بیرونی، میخواهد این را هم از افتخارهای ترکان مسلمان بداند همان طور که مولانا را شاعر بزرگ ترک خواندهاند و فارابی را فیلسوف ترک/قزاق.
در سال ١٣٨٧ خ. / ٢٠٠٨ م. جستاری نوشتم دربارهی گزارش همنشستی در آنکارا به سال ١٣۶۴ خ. / ١٩٨۵ م. که در آن بیشتر دانشمندان ایرانی از جمله محمد پسر موسای خوارزمی و ابن سینا و فارابی را ترک دانسته بودند.
اردوغان در سال ٢٠٠٩ م. / ١٣٨٨ خ. هم در سازمان ملل همین یاوهها و دروغها را دربارهی ترک بودن دانشمندان ایرانی مطرح کرد و صدای کسی از مسئولان ایرانی در نیامد.
0 نظر:
Post a Comment