سهشنبه 4/شهریور/1393 - 23/آگوست/2014
واژهی «واتگر» در زبان پارسی به دو معنا آمده است:
- پوستیندوز. در این حالت «وات» به معنای «پوستین» است.
چو پوست ِ روبه بینی به خانِ واتگران / بدان که تهمت او دنبهای به سر کار است (رودکی - لغت فرس اسدی).
نهاد روی به حضرت چنان که روبه پیر / به تیم واتگران آید از در تیماس (ابوالعباس عنبر - لغت فرس اسدی)
منت خدای را که به بازار عدل او / باز است جفت صعوه و گرگ است واتگر (شمس فخری - فرهنگ جهانگیری).
- شاعر، افسانهگو، سخنور، قصهخوان. در این حالت، «وات» به معنای «سخن» است و با «واک» و «واج» و «واژه» همریشه است. واتگر از نظر ساختار مانند wordsmith در زبان انگلیسی است که به معنای «سخنپرداز و شاعر» است.
- واختن (wāxtan): گفتن
- وازیدن (wāzidan): گونهی دیگری از واختن. این فعل در دوبیتیهای بابا طاهر به فراوانی دیده میشود:
نمیذونم که رازُم با که واجُم --------- غم و سوز و گدازُم با که واجُم
چه واجُم؟ هر که ذونه میکره فاش -------- دگر راز و نیازُم با که واجُم
- وازشن (wāzišn): اسم مصدر از وازیدن. سخن
- واز/باژ: سخن آرام و زیرلب. به ویژه دعا و ورد. در شاهنامه، باژ و بَرسُم/بَرسَم در کنار هم به کار رفتهاند.
چو بَرسُم بدید، اندر آمد به باژ ----------- نه گاه سخن بود و گفتار ژاژ (فردوسی)
پرستندهی آتش زردهشت ------------ همی رفت با باژ و برسم به مشت (دقیقی)
موبدی با برسم به دست
- واز/باژ گرفتن: دعای پیش از خوراک
- وازگ (wāzag) یا واژه
کاربرد دیگر «وات» در دستور زبان برابر «حرف» است مانند واژههای دو-واتی. فعلهای ثُلاثی عربی را که در انگلیسی trilitteral میگویند در پارسی میتوان سه-واتی گفت.
در فرهنگ دهخدا، معنای سوم «واتگر» را «رودخانه» (فرهنگ جهانگیری و آنندراج) و «نام رودخانهای» (فرهنگ برهان قاطع و ناظم الاطباء) آمده است که دلیل این معنا یا جای این رودخانه را نیافتم.
Saturday, August 23, 2014
واژهشناسی: واتگر
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
9:22 AM |
پيوند دایمی
8 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
8 نظر:
درود بر شما. دو درخواست. سپاس:
۱. اگر میتوانید به جعلیات این نوشته پاسخ دهید. یک هزار واژه ترکی در فارسی:
www.yurd.net/files/1323412343-2.pdf
۲. همچنین نوشتن معادلهای پارسی و ایرانیک برای این مقاله ویکی:
وامواژههای ترکی در فارسی:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C
با درود
تارنمای پان ایرانیست خوزستان مدتی است که دوباره بروز می گردد.
با جستار
اهواز در گذر تاریخ : نمایشگاهی به زبان عربی و دغدغه میهن پرستان
بروز هستیم
پاینده ایران زنده باد آزادی
به بینام
درود بر شما. این پانترکان آن قدر دروغ گفتهاند که خودشان هم باورشان شده است. بسیاری از واژههای ادعا شده در آن سیاهه، فارسی اند نه ترکی.
ادعای ترکی بودن 20 درصد واژگان ایتالیایی احمقانه و مسخره است. اما اینان همچنان تکرار میکنند.
سر فرصت اگر وقت داشتم به آنها خواهم پرداخت، هر چند پیشتر هم پاسخ دادهام. اما اینان گوش شنوا ندارند.
با سپاس
شهربراز
دوست گرامی با درود من پرسشی درباره زبان کشور فرانسه دارم. این زبان امروزه «فرانسوی» خوانده میشود. «فرانسوی» معنی منسوب به «فرانسه» میدهد. شوربختانه این روش تازی است. برای نمونه «کروی»، «بیضوی»، «سهموی»، «هذلولوی»، «رضوی»، «موسوی»، «یحیوی». آیا بهتر نیست از دستور زبان پارسی پیروی کنیم و بگوییم «زبان فرانسهای»؟ همان گونه که میگوییم «زبان کرهای»، «زبان برمهای» و یا «زبان جاوهای»؟ سپاسگزارم
دوست گرامی جناب قربانزاده
درود بر شما.
پرسش شما و پیشنهادتان به تمامی درست است: به زبان و مردم کشور فرانسه - به پیروی از دستور زبان فارسی - باید گفت: فرانسهای.
البته برخی به پیروی از زبان فرانسهای به زبان آن کشور هم «فرانسه»
français
میگویند. مانند «دستور زبان فرانسه» یا «فرهنگ فرانسه به فارسی». در این موردها هم باید گفت «دستور زبان فرانسهای» و «فرهنگ فرانسهای به فارسی»
(حتا شاید نام کشور را باید گفت فرانس و صفت آن را فرانسی! چون هم خودشان و هم در زبان انگلیسی نام کشور
France
گفته میشود.)
پیروز باشید
شهربراز
وات به معنی جوی از وائیذی/وائیتی اوستایی است. واتگر میشود نهری که از جوی ها تشکیل میشود.
دوستان نیازی نیست به یاوه های یک مشت پانترک احساساتی بی سواد پاسخ دهید. تنها کافی است آنها را به وبسایت دولتی زبان ترکی استانبولی ارجاع دهید و ریشه واژه های ترکی را در این سایت جستجو کنید. این سایت در اکثر موارد واژه های موجود در ترکی را درست ریشه یابی کرده:
www.tdk.gov.tr
همچنین وبلاگ زیر نیز بسیار سودمند است:
www.torkidaan.blogfa.com
در ضمن ریشه واژه های فارسی نیز در فرهنگ هایی مانند معین با سند و مدرک آورده شده و با چند دروغی که یک گروه بی سواد تکرار کنند ریشه واژه های فارسی عوض نمی شود.
به مفرد
درود.
اگر «وات» به معنای «جوی» باشد، چه گونه «واتگر» به معنای «نهری از جویها» خواهد شد؟
پسوند «گر» گونهی دیگر از «کار/کر» است و بیشتر به معنای «کننده» (ویرانگر) است یا «کسی که با چیزی کار کند» (آهنگر، زرگر).
پیروز باشید
شهربراز
Post a Comment