Sunday, November 10, 2013

واژه‌شناسی: نوحه

یک‌شنبه ۱۹/آبان/۱۳۹۲ - ۱۰/نوامبر/۲۰۱۳

درباره‌ی واژه‌ی «نوحه» معمولاً باور بر آن است که واژه‌ای عربی است. در فرهنگ دهخدا نیز آن را از ریشه‌ی عربی دانسته‌اند. اما به گمان من این واژه ریشه‌ی پارسی دارد و از فعل «نَویدن» (navīdan) و «نُوییدن» (nōyīdan) و «نَوِستَن» (navistan) به معنای «زاری کردن و گله کردن» آمده است. در فرهنگ دهخدا تنها فعل «نویدن» آمده است:

نَویدَن: زاری کردن. نالیدن (برهان قاطع):

کنون زود پیرایه بگشا و رَو ------------------ به پیش پدر بس به زاری بنَو (فردوسی)

ز درد دل آن شب بدانسان نَوید ----------------- که از ناله‌اش هیچ کس نغنَوید (لبیبی)

نوان از نود شد کز او برگذشت ----------------- ز درد گذشته نود می‌نود (ناصرخسرو)

چنان در هجر او شب‌ها نویده ----------------- که خلق از ناله‌ی او نغنویده (ناصر بجه)
البته مانند درآیه‌های بسیار دیگر در فرهنگ دهخدا، معنای «جنیدن» که در اصل معنای فعل «ناویدن» است و از ریشه‌ی دیگر است در ادامه‌ی این معنا آمده است که از نظر فرهنگ‌نویسی باید دو درآیه‌ی جدا باشند.

از همین خانواده و از شکل «نَوِستن» نام «نَوِسته» به معنای «گریه» و به ویژه، «صدای گریه در گلو» هست که این نام هم در فرهنگ دهخدا آمده اما فعل آن نیامده است:
نوسته: صدای گریه که در گلو پیچد (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). گریه در گلو و فریاد، و ظاهراً تصحیف نیوشه است (از رشیدی). نیوشه هم به این معنی ظاهراً مُصحّف شنوشه = سنوسه = اشنوسه است ، چنان که به اقرب احتمال در این بیت بدیع بلخی:

اشک بارید و پس نیوشه گرفت ------------------ باز بفزود گفته‌های دراز

نیوشه مصحف شنوشه است. (احوال رودکی تالیف سعید نفیسی، از حاشیه ی برهان قاطع چ معین).
همان گونه که می‌بینیم درباره‌ی شکل درست و ریشه‌ی آن در فرهنگ‌های رشیدی و دهخدا گمان‌های اشتباه زده شده است و آن را با نیوشه و شنوشه و سنوسه و اشنوسه اشتباه گرفته‌اند.

واژه‌ی دیگری که از همین ریشه‌ی «نُوییدن»/«نویدن»/«نوستن» آمده است واژه‌ی «نوفه» است که در فیزیک و الکترونیک و برق-مغناطیس برابر noise در انگلیسی گذاشته شده است.

هم چنین، از این خانواده، «زنویدن»، «زنویه»، «زنوییدن» است که اینها هم در فرهنگ دهخدا آمده‌اند.

در «فرهنگ ریشه‌شناسی فعل‌های ایرانی» نوشته‌ی جانی چونگ (Johnny Cheung)، ریشه‌ی این فعل در پوروا-ایرانی (proto-Iranian) چنین آمده است:
*nau(H) 'to cry, wail'
•KHOTANESE: ? OKh. nuva- 'to make a noise (i.e. howl ?)' SGS: 58
•SOGDIAN: ◊ Sogd. nwβ 'noise', cited in DKS: 190a, does not exist, Sims-Williams 1983: 43.
•NWIR:
NP nōyīdan 'to cry aloud, lament’, nāvīdan 'to complain, lament', navīdan 'to complain', navistan 'to groan', NP nōyah 'plaint, moan', NP navā 'sound, song; grief, pain (etc.)', nōstah, navastah 'noise in the throat by one's crying', Kurd. newnew 'mew' || (+ *uz-) NP zindan/zinav-, zundan/zunav-, zunōyīdan 'to wail' (LW)

2 نظر:

امیر قربانزاده said...

بسیار خواندنی بود.
در فرهنگ دهخدا فعل «نوییدن» نیز وجود دارد: نوییدن = نوحه کردن
شاد باشید

امیر قربانزاده said...

دوست گرامی با نگاه دوباره به فرهنگ دهخدا و در تایید حرف شما واژه‌ی «نویه» را یافتم. یکی از چمارهای این واژه، «نوحه» است از فرهنگ اسدی نخجوانی.