شنبه ۲۴/دی/۱۳۹۰ - ۱۴/ژانویه/۲۰۱۲
ادوارد سعید (Edward Said)، اندیشمند عرب فلسطینی که سالیان زیادی در غرب زندگی کرد و استاد دانشگاه کلمبیای امریکا بود کتابی دارد به نام «خاورشناسی» که در آن به شیوهی برخورد نخوتآمیز و متبکرانهی غربیان به مردم خاورزمین پرداخته است. این کتاب در زمان انتشار خود در دههی ۱۹۷۰ م. / ۱۳۵۰ خ. سروصدایی زیادی کرد و در سال ۲۰۰۳ م. / ۱۳۸۲ خ. چاپ تازهای از آن با پیشگفتار تازه منتشر شد و من هم آن را پیشتر معرفی کردهام.
در این کتاب مطرح شده که دید غالب در غرب به ویژه در سدههای هژدهم و نوزدهم م. و دوران استعمار اروپایی چنین بود که غربیان همواره دارای دانش و قدرت برتر و منطق و خردورزی و ... خلاصه همه چیزهای خوب بودهاند اما مردم خاورزمین همواره مشتی خرافاتی و ضعیف و احساساتی و ... خلاصه همه چیزهای بد بودهاند و برای مدیریت خاورزمین به غربیان نیازمند بودهاند. این باور بسیار جاافتاده بود و پرسش دربارهی درستی آن ابلهانه مینمود. متاسفانه این باور - که هرگز پشتوانهی تاریخی نداشته - آن قدر تبلیغ شده و تکرار شده که برای گروهی شکل واقعیت مسلم به خود گرفته است. برای نمونه خاستگاه همه چیز و همهی دانشها در یونان باستان است و بزرگترین قدرت جهان باستان روم بوده است و ... حال آن که رومیان شکستهای سنگینی از دشمنان خود از جمله ایرانیان خوردند و باژ و ساو فراوانی به ساسانیان میدادند. دریغ و افسوس آنجا بیشتر میشود که خود مردم خاورزمین هم دروغها و تبلیغات غربیان را باور کنند و خود را موجوداتی پستتر و ناتوانتر از غربیان بدانند. این حالت را در اصطلاح انگلیسی self-Orientalization یا self-Orientalizing میگویند. هنوز برابر خوبی برای آن ندارم. خود-خاوریسازی؟
دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان - که در انگلستان زندگی میکند و در دانشگاههای آنجا استاد بوده است و در زبان انگلیسی با نام «هما کاتوزیان» شناخته میشود - کتاب جالبی دارد دربارهی سعدی شیرازی و نقش او در زندگی فرهنگی و اجتماعی ایرانیان و به طور کلی کشورهای مسلمان اطراف ایران. مشخصات کتاب چنین است:
نام کتاب: سعدی شاعر زندگی، عشق و محبت (Sadi: The Poet of Life, Love and Compassion)
نویسنده: هما کاتوزیان
ناشر: Oneworld Publications
سال: ۲۰۰۶
صفحه: ۳۰۰
در فصل یکم دکتر کاتوزیان به جایگاه سعدی در فرهنگ سنتی و نوین (مدرن) و داوری ایرانیان دربارهی سعدی و مقایسهاش با فردوسی و حافظ و مولانا میپردازد. در فصل دوم تاریخ زایش و درگذشت سعدی را برمیرسد و با استفاده از واقعیتهای تاریخی و متنی نشان میدهد که دوران زندگی او بین سالهای ۶۰۶ تا ۶۹۰ ق. / ۱۲۰۸ تا ۱۲۹۰ م. بوده است. در این فصل همچنین آثار سعدی معرفی میشوند. فصل سوم به غزلهای عشقی و قصیدههای سعدی میپردازد و تکامل غزلسرایی در زبان پارسی بررسیده میشود. فصل چهارم جایگاه عرفان و منطق در شعرهای سعدی است. فصل پنجم دربارهی نقش سعدی در آموزش ادب و اخلاق است. فصل ششم هم به نقش سعدی در سیاست و کشورداری و نیز تصویر آرمانی سعدی از پادشاه دادگر و عدالتپرور میپردازد.
هدف من از معرفی این کتاب بیشتر پرداختن به جملهای از دکتر کاتوزیان است که برای من جای شگفتی داشت و نمونهای از همین پدیدهی خود-خاوریسازی است یعنی کسی از خاورزمین خود را از چشم غربیان ببیند و دربارهی خودش با عینک آنان داوری کند! در همان فصل نخست این جمله از دکتر کاتوزیان در صفحهی ۵ کتاب به عنوان نویسندهای ایرانی دربارهی ایرانیان آمده است:
Iranians are not well known for moderate, deliberate and critical approaches in their views and assessments of any subject – literary, political or social.
ترجمه
ایرانیان در نظرها و ارزیابیهایشان در هیچ زمینهای - ادبی، سیاسی، یا اجتماعی - به داشتن رویکردی میانهرو، انتقادی و همه جانبهنگر شناخته شده نیستند.
نکته در اینجا است که این جمله از یک ایرانی در کتابی انتقادی و اجتماعی دربارهی شخصیتی ادبی است! یعنی صد در صد نقض غرض! یعنی دکتر کاتوزیان یا خودش را ایرانی نمیداند یا با این جمله، پیشاپیش تکلیف کتاب خودش را هم روشن کرده است!
پینوشت:
من نمیگویم که جامعهی ایرانیان و مردم ایرانی هیچ مشکلی ندارند و نباید هیچ گونه نقد و انتقادی به رفتارها و داوریهای آنان کرد. هرگز! بلکه هدف من توجه دادن به پرهیز از بیانهای کلی و صددرصدی و مطلقگرایی است مانند آن که بگوییم «ایرانیان در هیچ زمینهای .... نیستند».
8 نظر:
با درود و سپاس
توصیه می کنم دوستان این مقاله را هم بخوانند
A Comparative Post-Colonial Approach to Hedayat's The Blind Owl
در اینجا
http://docs.lib.purdue.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1081&context=clcweb
می توانید آن را بیابید
و ترجمه ی آن در اینجا هست
http://khazaie.blogfa.com/cat-6.aspx
سلام، به هر حال در شرق سالها است که از روشمندی علمی به دور هستیم. وگرنه تمام این شرقیان در کشور خودشان به پژوهش میپرداختند. واژهی مورد نظر شما غرب زدگی نیست؟
به مهدی
سلام و درود.
منظور من روشمندی علمی نبود. آن اصطلاح با غربزدگی هم فرق دارد.
نکته در این است که نویسندهای ایرانی در کتابی انتقادی و تحلیلی مینویسد ایرانیان در داوری خود در هیچ زمینهای میانهرو نیستند! یعنی یا خودش را ایرانی نمیداند یا با این جمله تکلیف کتاب خودش را هم روشن کرده است!
پیروز باشید
شهربراز
علوم انسانی عرصه اظهار نظرهای "صد در صدی" نیست. این جمله می تواند بیانگر تایید ایشان بر همبن نکته باشد.
با درود
بار نخست نیست که کاتوزیان چنین مینویسد.
چندی پیش هم به کورش بزرگ تاخته بود که آقای خطیبی پاسخ ایشان را دادند.
با مهر
سامان
با درود
بار نخست نیست که کاتوزیان چنین مینویسد.
چندی پیش هم به کورش بزرگ تاخته بود که آقای خطیبی پاسخ ایشان را دادند.
با مهر
سامان
به بینام
درود. من هم کاملا موافق ام که علوم انسانی جای اظهار نظرهای صددرصدی نیست.
اما آقای کاتوزیان با قطعیت در این جمله میگوید ایرانیان در «هیچ» زمینهای به داشتن رویکرد میانهرو شناخته شده نیستند! من متوجه نمیشوم چه طور این جمله، به گفتهی شما بیانگر تایید ایشان بر این نکته است؟!
با سپاس
شهربراز
سلام شهربراز عزیز
اول از اینکه وبلاگت رو دیر به دیر آپ میکنی گلایه کنم..
میدونم که در زدن پست دغدغه داری و دوست نداری چیزی سطحی دربیاد و درصدد یه مطلب خوب و با محتوا برا ارائه هستی ولی اگه میشه هر 3-4 روز یه مطلب بزار..
دستت درد نکنه..
دوم برم سر موضوع اصلی،استاد غیاث آبادی در تاریخ 3 بهمن یه مطلب نگاشته که به نظرم جای نقد داره؛ اگر میشه در مورد اون مطلبشون توضیح بدید..
http://ghiasabadi.com/true-cyrus-and-fantasy-cyrus-02.html
مثلا موضوع درباره کورش هست ولی چند نقل و قول که گرفته ربطی به کورش نداره یا منظور چیزی دیگه هست..
با تشکر
یا حق
Post a Comment