آدینه ۸/خرداد/۱۳۸۸ - ۲۹/می/۲۰۰۹
امروزه در کشور ما و دست کم در شهری مانند تهران صحنههای زشتی دیده میشود مانند پراندن واژههای غیرلازم انگلیسی. بدتر آن که در مغازهها نیز نوشتههای انگلیسی زیاد شد. انگار نسل تازه - که داستان زبانآموزیاش آدم را یاد جریان کلاغ و راه رفتن کبک میاندازد - پس از چند ماه شرکت در کلاسهای زبان رنگارنگی که در هر گوشه باز شده خیال میکند همهی مردم انگلیسی بلدند و اشکالی ندارد بر در و دیوار شهر و روی اتوبوس و مینیبوس انگلیسی نوشت. حتا برچسب کالاهای مصرفی هم با خط انگلیسی شده است. مگر خط و زبان رسمی ما پارسی نیست؟ چرا این همه نوشتههای غیرضروری انگلیسی از شهر بالا میرود؟ مگر در کشور ما چه قدر جهانگرد و گردشگر خارجی میآید که مجبوریم حتا روی ماست و شیر هم به خط انگلیسی بنویسیم؟ جالب آن که در برخی از این کالاها، نوشتهی انگلیسی بزرگتر و متن اصلی است و در زیر آن گاهی با خط ریزتر متنی به پارسی نوشته شده است. اگر نوشتهی انگلیسی روی ماست توجیهی برای گردشگر خارجی داشته باشد (که ندارد) آخر «شیشهشوی» گلرنگ و گازپاککن تیرک به چه درد گردشگران خارجی میخورد؟ مگر آن که برای کارگری و شیشهپاککنی به ایران آمده باشند!
شیشهشوی گلرنگ
اجاقپاککن تیرک
مسخرهتر آن که در میدان ولیعصر تهران در برخی مغازههای غذافروشی به خط فارسی نوشته «چیکن برست»! (سینهی مرغ) یا چیکن برگر. روز دیگری با دوستی به مغازهای رفتیم در میدان هفتم تیر که قهوهای یا آبمیوهای بنوشیم. وقتی فهرست یا منو را آورد دیدم که دوزبانه است. اما ای کاش به همان انگلیسی بسنده کرده بودند! زیرا در بخش فارسی نوشته بود «یک اسکوپ بستنی» به جای «یک پیمانه» و یا «هات چاکلت» به جای «شکلات داغ» و خیلی چیزهای دیگر.
آیا واژههای پیمانه و مرغ و داغ و ... در زبان فارسی وجود ندارد که باید آنها را از زبان انگلیسی وارد کنیم؟ چرا عدهای فکر میکنند نوشتن و به کار بردن واژههای انگلیسی نشانهی پیشرفته بودن است؟ این شیفتگی بیاندازه به زبان انگلیسی در جاهای بیضرورت جز خودباختگی چه معنایی دارد؟
تابلوهای تبلیغاتی که دیگر هیچ! بسیاری از این تبلیغات به تمامی به خط و زبان انگلیسی هستند. باید پرسید مخاطب این آگاهیها چه کسانی هستند؟
Friday, May 29, 2009
خودباختگی تا کجا؟
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
8:35 AM |
پيوند دایمی
6 نظر داده شده |
نظردهی
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
6 نظر:
تا ۹۰ درصد حرفاتون را قبول دارم اما یک ۱۰ درصدشو نه.
یک سری کلمات یا مثلا انگلیسی نوشتن روی شامبو گلرنگ واقعا خنده داره اما به نظر من یک سری اسامی خاص رو نباید تغییر داد.
مثلا اولین نفری که کلی ابداع داشته و پیتزا رو با نوآوری درست کرده اینقد حق داره که مردم هرجای دنیا غذاشو به همین اسم بشناسن. همونطور که از اون طرف هم وقتی یک ایرانی چیزی کشف می کنه و اسمشو می گذاره الکل در تمام دنیا به همین اسم می شناسنش و عوضش نمی کنند.
خب البته این یه نظر کاملا شخصی است و ممکنه خیلی ها باهاش مخالف باشن
پاینده باشید
ای کاش اینو جوری مینوشتی كه همه بخونن
بیشتر حرف هاتون رو موافقم . ولی گاهی از اوقات سخت هست. مثلا " شکلات "، کلمه فرانسوی هست. بعضی از این محصولات هم صادر میشوند و باید ۲ زبانه باشند. موفق باشید. محمود
کاملا با حرفت موافقم و بسیار دلگیر از مردمی که فکر میکنند با گفتن کلمات انگلیسی کلاس حرف زدنشون بالاتر میره یا حرفهشون معتبر تر هست . یه دوستی داشتم که زمانی حرف میزد مثلا بجای کلمه ( راه حل ) از سلوشن استفاده میکرد یه بار که بهش گفتم چرا اینجوری صحبت میکنی گفت واسه اینکه مردم بیشتر حرفمو قبول میکنن . امیدوارم که مردم روزی به خودشون بیایند و ببینن که زبان پارسی به مراتب قشنگتر از انگلیسی هست و در پارسی لغاتی داریم برای بیان مطالب مختلف که در انگلیسی وجود ندارن
درود بر شما،
این سخن دل ما نیز هست، افسوس فراوان که ما مردمی هستیم که در میان رومی شدن یا عرب شدن مانده ایم و هیچ صدایی هم برای ایرانی شدن شنیده نمی شود.
لطفاً این را هم بخوانید:
http://www.amordad.net/forum/index.php?topic=19566.0
بسیار شرم آور است.
احسنت ...
امروز به این فکر می کردم که چرا هنرمند عزیزمان که هنر چند هزار ساله ی ایرانیان کمتر که نه بیشتر از ما می داند
می توانست از این فرصت به نحو بهتری استفاده کند و به جای پاپیون و کراوات لباس پرمحتوا تری بپوشد ...
Post a Comment