پنجشنبه ۷/خرداد/۱۳۸۸ - ۲۸/می/۲۰۰۹
در فاصلهی ۶ کیلومتری از کاخهای پارسه (Persepolis یا تخت جمشید) کوهی وجود دارد که آرامگاه داریوش بزرگ و چند شاه دیگر هخامنشی در دل آن ساخته شده. ساسانیان نیز - که خود را وارثان بحق هخامنشیان میدانستند و حتا نسب خود را نیز به اردشیر دوم هخامنشی میرساندند - در کنار همین آرامگاهها نقشهای برجستهای ساختند که بعدها به علت ناآگاهی مردم، این منطقه «نقش رستم» خوانده شد زیرا نقش شاهان ساسانی را با رستم شاهنامه اشتباه گرفتند.
در جلوی این نقشها بنای چارگوشی وجود دارد که امروزه به اشتباه «کعبهی زرتشت» خوانده میشود. درست است که این بنا از نظر هندسی جعبه (کعبه) یا مکعب مستطیل است اما نه «کعبه»ی مذهبی است و نه به شخص زرتشت ربطی دارد. زیرا ساخت آن به احتمال زیاد در زمان هخامنشیان بوده که ۸۰۰-۷۰۰ سال پس از زرتشت بودند (زمان زرتشت را امروزه نزدیک ۱۴۰۰ پیش از مسیح میدانند). روی یکی از دیوارهای این بنا سنگنبشتهای از کرتیر (Kertir)، موبدان موبد ایران در زمان بهرام ساسانی، وجود دارد که در آن «بُن خانَک» آمده است. برخی میگویند «بن خانک» به معنای «محل نگهداری اسناد» است اما دکتر علیرضا شاپور شهبازی مینویسد که امروزه دیگر این واژه را به معنای «موقوفه» میدانند.
در کتاب «دینکرت» یا «دین کرد« (به معنای «کارهای دینی») - که از آثار زمان ساسانی است و در زمان پس از اسلام بازنویسی شده - چنین آمده است:
دارای دارایان [=دارا پسر دارا] همگی اوستا و زند را چنانکه زردشت از هرمزد پذیرفت و نبشت ... یکی به «دژ نپشت» فرمود نگاه دارند.
ابن بلخی، تاریخنگار دوران اسلام، نیز در کتاب «فارسنامه» گوید:
چون زردشت بیامد وشتاسف [=گشتاسپ] او را به ابتدا قبول نکرد و بعد از آن او را قبول کرد و کتاب زند آورده بود همه حکمت، و بر دوازده هزار پوست گاو دباغت کرده نبشته بود به زر. وشتاسف آن را قبول کرد و به اصطخر پارس کوهی است کوه «نفشت» گویند. همه صورتها و کندهگریها از سنگ خارا کردهاند و آثار عجیب اندر آن نموده. این کتاب زند و پازند آنجا نهاده بود.
استاد محمدتقی بهار (ملک الشعرا) در جلد یکم «سبکشناسی» نام کوه در متن فارسنامه را «نِفشت» و شکلی دیگری از «نپشت» و اشاره به همان «دژ نپشت» دینکرد میداند. اما دکتر شاپور شهبازی آن را «نَقشَت» یعنی کوه نقشدار و یا «نغشت» به معنای کوه کتیبهدار میخواند که همان نقش رستم باشد.
دیگر این که دکتر شهبازی مینویسد تا دویست سال پیش به این بنا «نقاره خانه» گفته میشد و «کعبهی زرتشت» نام جدیدی برای آن است.
آقای رضا مرادی غیاثآبادی بر این باور است که این بنا کاربرد اخترشناختی داشته و تقویم آفتابی بوده است و کتابی هم در این باره نوشته است.
روی این بنا سنگنبشتهای به زبان پهلوی ساسانی است که آن را در سال ۱۹۳۶ م/ ۱۳۱۵ خ هیات علمی «بُنداد خاوری» (Oriental Institute) دانشگاه شیکاگو به سرپرستی اریش اشمیدت (Erich Schmidt) کشف کرد و سال بعد اشپرلینگ (Sperling) متن آن را منتشر کرد. اشپرلینگ سنگنبشته را از نرسی میدانست اما آرتور کریستنسن (Arthur Christensen) و والتر هنینگ (Walter B. Henning) نشان دادند که از آن شاپور یکم است. زیرا در این سنگنبشته از جنگهای شاپور با روم و اسیر شدن والریانوس یاد شده است. هم چنین شاپور از آتشگاههایی یاد میکند که برای خود و خاندان شاهی و بزرگان دولت بنا کرده است.
نکتهی دیگر این که بنایی دقیقا شبیه این در پاسارگاد وجود دارد که از زمان اتابکان فارس (سدهی هفتم قمری و زمان سعدی شیرازی) بدان نام «زندان سلیمان» را دادهاند و امروزه باور بر آن است که به احتمال زیاد آرامگاه کمبوجیه پسر کوروش بزرگ باشد. امروزه از این «زندان» تنها یک دیوار نیمه ویران باقی مانده و چون در زمان اتابکان نام زندان را بدان دادهاند معلوم میشود که در آن زمان هنوز سالم و پابرجا بوده است.
«زندان سلیمان» یا آرامگاه کمبوجیه
خاستگاه:
- سبکشناسی، محمدتقی بهار (ملک الشعرا)
- راهنمای جامع پاسارگاد، دکتر علیرضا شاپور شهبازی
0 نظر:
Post a Comment