پنجشنبه ۲۱/مهر/۱۳۹۰ - ۱۳/اکتبر/۲۰۱۱
امروزه به خوبی دانسته است که «فرهنگ مسیحیت» روکشی است بر تمدن روم و یونان و بسیاری از جنبههای این دو تمدن اروپایی به مسیحیت راه یافتند و دین سامی مسیحیت را به شکل امروزی آن درآوردند. فلسفهی یونانی و باورهای و آیینهای رومی شکل مسیحی به خود گرفتند. برای نمونه بسیاری از اصطلاحهای کلیسایی از تمدن رومی گرفته شده است و حتا عنوان pontiff که برای بابا یا پاپ به کار میرود از اصطلاحهای دینی روم پیش از مسیحیت بوده است. به همین روش آنچه به نام «فرهنگ و تمدن اسلامی» شناخته میشود در واقع ترادیسش (transformation) و روکشی است بر تمدن و فرهنگ ایرانی پیش از اسلام و به گفتهی ابن خلدون و ریچارد نلسون فرای و دیگران، ایرانیان از دین عربی اسلام، فرهنگ و دینی جهانی ساختند. بسیاری از نهادها و جنبههای تمدن دوران اسلامی ریشه در تمدن و فرهنگ بلند و والای ایران پیش از اسلام دارد و بر پایهی دستاوردهای پیشین ایرانیان بنا شده است. پیشتر از نهاد «وقف» گفتم که تغییر یافتهی نهاد «پد روان» (pad ruwān «برای روان») در دوران ساسانیان است. هم چنین کار سترگ و ارزشمند شادروان دکتر محمد محمدی ملایری به نام «تاریخ و فرهنگ ایران ساسانی در عصر انتقال به دوران اسلامی» در شش جلد را هم معرفی کردم که به طور گسترده و مفصل به همهی این گونه ترادیسشها پرداخته است.
امروز به نهاد اجتماعی دیگری از دوران ساسانیان میپردازم که در دوران اسلامی به زندگی خود ادامه داد و بالید و گسترش یافت. این نهاد «جوانمردی» نام دارد که در نوشتارهای عربی به صورت «فُتوّت» درآمده است و از آنجا دوباره به زبان پارسی برگشته است. جوانمردان را با نامهای دیگری نیز میخواندند از جمله «عَیّاران». عَیّاران گروهی اجتماعی بودند که برای دفاع از ستمدیدگان و زیردستان و یاری درماندگان به پا میخاستند و جوانمردی و رازداری و دلاوری و بیباکی از نشانههای آنان بود. بد نیست در اینجا توصیف عَیّار را از فرهنگ معین و نیز چند نمونه از کاربرد عَیّار در ادبیات پارسی را هم بیاورم:
عَیّاران: یاران یا جوانمردان یا فتیان، طبقهای از طبقات اجتماعی ایران را تشکیل میدادند، متشکل از مردم جَلد و هوشیار از طبقهی عوام الناس که رسوم و آداب و تشکیلاتی خاص داشتهاند و در هنگامهها و جنگها خودنمایی میکردهاند. این گروه بیشتر دستههایی تشکیل میدادهاند و گاهی به یاری اُمَرا یا دستههای مخالف آنان برمیخاستهاند و در زُمرهی لشکریان ایشان میجنگیدهاند. در عهد بنیعباس شمارهی عَیّاران در بغداد و سیستان و خراسان بسیار گردید. معمولاً دستههای عیاران پیشوایان و رییسانی داشتند که به قول مؤلف «تاریخ سیستان» آنان را «سرهنگ» مینامیدند. عَیّاران مردمی جنگجو و شجاع و جوانمرد و ضعیفنواز بودند. عَیّاران سیستان در اغلب موارد با مخالفان حکومت عباسی همدست میشدند و در جزو سپاهیان آنان درمی آمدند. مثلاً در قیام «حمزهی خارجی»، یکی از سرهنگان عیاران به نام «ابوالعریان» با او همراه بود. دیگر «حَرب ابن عُبَیده» بود که عامل خلیفه، اَشعَث ابن محمد ابن اشعث، را شکست داد. یعقوب ابن لیث صفّار از همین گروه بود و به یاری عَیّاران سلسلهی صفاری را تأسیس کرد. عَیّاران جوانمردی پیشه داشتند و به صفات عالی رازنگهداری و دستگیری بیچارگان و یاری درماندگان و امانتداری و وفای به عهد آراسته و در چالاکی و حیله نامبردار بودند.
این هم چند نمونه شعر:
همان نیز شاهوی عیار اوی ------------- که مهتر پسر بود و سالار اوی (فردوسی توسی)
دست در هم زده چون یاران در یاران ---------- پیچ درپیچ چنان زلفک عیاران (منوچهری دامغانی)
عیار دلی دارم بر تیغ نهاده سر ----------------- کز هیچ سر تیغی عیار نیندیشد (خاقانی شروانی)
سعدی سر سودای تو دارد نه سر جان --------- هر جامه که عیار بپوشد کفن است آن (سعدی شیرازی)
زان طرهی پرپیچ و خم، سهل است اگر بینم ستم / از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند؟ (حافظ شیرازی)
دکتر محسن ذاکری در این باره پژوهش مفصلی کرده و نشان داده که عَیّاران ریشه در سربازان و اسواران دوران ساسانیان داشتند. عیاران موضوع پایاننامهی دکتری وی بوده و سپس در همین باره کتابی نوشته است با مشخصات زیر
نام کتاب: سربازان ساسانی در جامعهی آغازین اسلامی: خاستگاه عَیّاران و فتوت
Sasanid Soldiers In Early Muslim Society: The Origins Of 'Ayyārān And Futuwwa
نویسنده: محسن ذاکری
ناشر: اوتو هاراسوویتز (Harrassowitz) در ویسبادن آلمان
سال: ۱۹۹۵ م./ ۱۳۷۴ خ.
صفحه: ۳۹۱
فهرست گنجاندههای کتاب چنین است:
فصل ۱: مقدمه
فصل ۲: جامعهی ایران در دوران واپسین ساسانی
- آیا شاهنشاهی ساسانیان به صورت زمیندارانه (فئودال) بوده است؟
- زمینداران خُرد یا آزادان
- سازمان ارتش و دیوان (نظامی و اداری)
- سواره نظام و پیاده نظام
- جنگاوران نخبه: اسباران [=اسواران]
- همراهان شاه: بندگان و سرهنگان و عَیّاران
- خلاصه
فصل ۳: آزادان در جامعهی نخستین اسلامی
- مقدمه
- دهگانان و فتوحات اسلامی
- اسباران در بصره و کوفه
- اسباران در سوریه (شام)
- دیوان استانی
- دهقانان و اسباران در عراق
- دهقانان و اسباران در خراسان
- فرزندان نژادگان: ابناء [الاحرار]
فصل ۴: گوالش (توسعه)های ادبی و فقهی
- آزادمردیه، شعوبیه، آزادگی و فتوت
- قَدَریه و اُسواریه
در فصل ۱ به اهمیت و جایگاه بحث جوانمردی و عَیّاری و عَیّاران پرداخته شده است. از جمله این که از سالهای نخستین دوران اسلامی تا همین سدهی بیستم میلادی و ورود «نوینشدگی» (مدرنیته) نهاد اجتماعی «جوانمردی» با نامهای گوناگونی چون جوانمردان، عَیّاران، فَتیان، (پس از مغولان: اَخیان، لوطیان و داشها و مَشتیها) در منطقهی پهناوری از آسیای میانه تا مصر فعّال بوده و در زندگی مردم تاثیر بسزایی داشته است. عَیّاران هم در سیاست و برآمدن گروههای قدرت نقش داشتند و هم در شکلگیری ادبیات و داستانهای عامیانه و فرهنگ مردم (فولکلور). مشهورترین جوانمردی که در تاریخ آغازین پس از اسلام در ایران به قدرت رسید یعقوب پسر لیث رویگر سیستانی است و مشهورترین داستان همان «سَمَک عَیّار». تا پیش از شکلگیری صنفهای کاری به شکل امروزی و نوین، همهی پیشهوران و صنعتگران در نهادهای اجتماعیای گرد هم میآمدند که در اندیشه و فلسفه و مرام ِ سازمان عَیّاری ریشه داشت.
دکتر ذاکری سپس به پیشینهی پژوهش در زمینهی خاستگاه این نهاد اشاره میکند و مینویسد که نخستین بار «یوزف فُن هامر-پورگشتال» (Joseph von Hammer-Purgstall) آلمانی بود که در آغاز سدهی نوزدهم میلادی (درگذشته ۱۸۵۶ م.) به بحث فتوت پرداخت و از آن با نام «سلحشوری یا شوالیهگری اسلامی» نام برد که پیش از شوالیههای اروپایی وجود داشته است. پس از وی هرمان ثورنینگ (Hermann Thorning) در سال ۱۹۱۳ م. کار مهمی در زمینهی فتوت منتشر کرد. در ایران معاصر نیز نخستین بار استاد ملک الشعرای بهار به ریشهشناسی عَیّار پرداخت و ریشهی عربی آن را به پرسش کشید و گفت که «عَیّار» عربی شدهی «ای یار!» پارسی است و ربطی به «عَیَر» عربی (بسیار آمد و شد کردن) ندارد. پس از وی نیز استاد پرویز ناتل خانلری نمونههایی از متنهای پهلوی به دست داد که در آن «عَیّار» به کار رفته بود.
همان طور که دکتر معین گفته و در فصل ۱ کتاب دکتر ذاکری هم آمده است در زمان خلیفهی عباسی «الناصر لدین الله» (۵۷۵ تا ۶۲۲ ق/ ۱۱۸۰ تا ۱۲۲۵ م.) بحث فُتوّت و عَیّاران بسیار سازماندهی شد و کتابهای فراوانی دربارهی شیوههای عَیّاری و اصول و مرام عَیّاران و سازمان آنها فراهم شد که امروزه جزو مهمترین آثار در این زمینه است. هم چنین در کتاب «قابوسنامه» نوشتهی عنصرالمعالی کیکاووس زیاری فرمانروای گرگان و طبرستان که برای اندرز به پسرش گیلانشاه نوشته است بخش مهم و بزرگی به آیین جوانمردی پرداخته است.
فصل دوم به پرسش مهم دیگری می پردازد که در پاسخ آن میان پژوهشگران و استادان تاریخ دوران ساسانیان هنوز همدلی و همرایی وجود ندارد. بسیاری چون آرتور کریستنسن و رومن گیرشمن باور داشتند که ایران ساسانی زمیندارانه یا به اصطلاح فئوالی بوده است. اما ریچارد نلسون فرای و ان لمبتون مخالف این نظر اند و زمینداری ایرانی را با فئودالیسم اروپایی بسیار متفاوت می دانند. سپس ذاکری به طبقه های مختلف اجتماعی در دوران ساسانیان می پردازد و باور رایج به چهار طبقه بودن مردم و ناممکن بودن جابجایی میان طبقه را به پرسش می کشد.
در فصل سوم نقش اسواران (یا با نگارش او: اسباران) در جامعه ی آغازین اسلامی از جمله پاسبانی و حفظ نظم شهرهایی چون کوفه و بصره و سوریه بررسیده می شود. در سده های نخستین اسلامی دو تن از فرمانروایان ایران در منطقه ی قفقاز لقب «اسوار» داشتند یعنی «ابوالاسوار شاوور [=شاپور] پسر فضلون» (درگذشته ۴۵۹ ق.) فرمانروای گنجه و نوه اش «ابوالاسوار شاوور پسر منوچهر» (درگذشته ۵۱۸ ق.) و کیکاووس در قابوسنامه از شاوور فضلون یاد کرده است.
دکتر محسن ذاکری کارشناسی خود را در رشتهی ادبیات انگلیسی در سال ۱۳۵۶ خ. از دانشگاه تهران دریافت کرد و سپس به دانشگاه واشینگتن در سیاتل امریکا رفت و در رشتهی روانشناسی مدرک گرفت اما سپس تغییر مسیر داد و به سوی پژوهشهای خاورشناسی رفت و در سال ۱۹۸۴ م. / ۱۳۶۳ خ. مدرک کارشناسی ارشد خود را در این زمینه گرفت. وی موضوع عَیّاران و جوانمردان و فتیان را به عنوان پایاننامهی دکتری خود برگزید و به دانشگاه یوتا در شهر «سالت لیک» (دریاچهی نمک) رفت و در سال ۱۹۸۷ م/ ۱۳۶۷ خ. مدرک دکتری خود را گرفت. وی برای پژوهش بیشتر در این زمینه به آلمان رفت. اما در زمان بازگشت، بی آن که توضیحی داده شود، به او روادید ورود به امریکا داده نشد و تا سال ۱۹۹۳ م. / ۱۳۷۲ خ. مجبور شد در آلمان بماند. وی پایاننامهی خود را پس از پژوهشهای بیشتر در سال ۱۹۹۵ م./ ۱۳۷۴ خ. در آلمان به صورت کتابی منتشر کرد که در اینجا بدان پرداختیم. از سال ۱۹۹۴ م. / 1373 خ. تا سال ۲۰۰۰ م. / ۱۳۷۹ خ. در دانشگاه «هاله و یِنا» (Halle and Jena) در آلمان به آموزش زبان و ادبیات پارسی پرداخت.
کتاب دیگری که از وی در سال ۲۰۰۷ م. / ۱۳۸۶ خ. به دست انتشارات بریل هلند منتشر شده است به انتقال دانش و حکمت ایرانی پیش از اسلام به دوران اسلامی میپردازد. نام این کتاب دوجلدی چنین است:
«خرد ایرانی در لباس عربی: جَواهر الکِلَم و فَرائد الحِکَم نوشتهی علی ابن عُبَید ریحانی»
Persian Wisdom in Arabic Garb: Ali b. Ubayda al-Rayhani's Jawahir al-Kilam wa-Far'id al-Hikam
این کتاب دو سال بعد در سال 1388 خ./2009 م. در ایران جایزهی کتاب سال را گرفت.
دکتر ذاکری هم اکنون مشغول نوشتن کتابی دربارهی زندگی و آثار «محمد ابن خلف مَرزُبان» (درگذشته ۳۰۲ ق/ ۹۲۱ م) است که از نویسندگان ایرانی پرکار بوده و با ترجمهی بیش از پنجاه رساله از آثار پهلوی به زبان عربی، در انتقال دانش و خرد ایرانی به دوران اسلامی بسیار تاثیرگذار بوده است.
(زندگینامه دکتر ذاکری برگرفته از دو صفحهی زیر است:
http://www.iranheritage.org/nasirkhusraw/biogs_full.htm
و صفحهی شخصی وی در دانشگاه گوتینگن آلمان
http://www.uni-goettingen.de/de/208882.html
و نیز پیشسخن کتاب عَیّاران و فُتوّت)