Friday, August 24, 2007

زنگ تفريح

جمعه ٣/شهريور/١٣٨٦-٢٤/آگوست/٢٠٠٧

دنياي امروز

گاو ماما می كرد. گوسفند بع بع می كرد. سگ واق واق می كرد. و همه با هم فریاد می زدند حسنك كجایی؟

شب شده بود اما حسنك به خانه نیامده بود. حسنك مدت های زیادی است كه به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می كند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند. موهای حسنك دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند.

دیروز كه حسنك با كبری چت می كرد كبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است. كبری تصمیم داشت حسنك را رها كند و دیگر با او چت نكند چون او با پتروس چت می كرد. پتروس همیشه پای كامپیوترش نشسته بود و چت می كرد. پتروس دید كه سد سوراخ شده اما انگشت او درد می كرد چون زیاد چت كرده بود. او نمی دانست كه سد تا چند لحظه ی دیگر می شكند. پتروس در حال چت كردن غرق شد.

برای مراسم دفن او كبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما كوه روی ریل ریزش كرده بود. ریزعلی دید كه كوه ریزش كرده اما حوصله نداشت. ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد. ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد كرد و منفجر شد .كبری و مسافران قطار مردند.

اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و كور بود. الان چند سالی است كه كوكب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شكم مهمان ها را سیر كند. او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد. او كلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.

او آخرین بار كه گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت. اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است كه دیكر در كتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.


نجات صنعت هواپيمايي امريكا
به تازگي شركت‏هاي هوايي امريكا براي پايين آوردن قيمت بليت و جذب مشتري بيشتر، ديگر در پروازهاي داخلي غذا و نوشيدني رايگان نمي‏دهند.


How to save the Airline Industries

Dump the male flight attendants. No one wanted them in the first place.
Replace all the female flight attendants with good-looking strippers! What
the hell -- They don't even serve food anymore, so what's the loss?

The strippers would at least triple the alcohol sales and get a "party
atmosphere" going in the cabin. And, of course, every businessman in this
country would start flying again, hoping to see naked women.

Because of the tips, female flight attendants wouldn't need a salary, thus
saving even more money. I suspect tips would be so good that we could charge
the women for working the plane and have them kick back 20% of the tips,
including lap dances and "special services".

Muslims would be afraid to get on the planes for fear of seeing naked women.
Hijackings would come to a screeching halt, and the airline industry would
see record revenues. This is definitely a win-win situation if we handle it
right -- a golden opportunity to turn a liability into an asset.

Why didn't Bush think of this? Why do I still have to do everything myself?


Sincerely,
Bill Clinton

0 نظر: