وقتی داشتم کتاب تاریخ «از سپیده تا زوال» نوشتهی ژاک بارزون را میخواندم به بخشی رسیدم که در مورد کشف امریکا بود.
میدانیم که ریشهی بسیاری از چیزها در امریکاست از جمله گوجه فرنگی، ذرت، و بوقلمون. بعد به نامگذاری اینها توجه کردم و دیدم که در فارسی ما این کلمهها را داریم در حالی که خود این محصولات از امریکا آمدهاند. بوقلمون را در انگلیسی «ترکیه» (turkey) مینامند که به خاطر تصور غلطی است که انگلیسیها داشتند. اما نام دیگری که این پرنده در انگلیسی دارد و امروزه کمتر استفاده میشود «ماکیان هندی» (Indian Fowl) است. اتفاقا در ترکی استانبولی به این مرغ «هندی» میگویند! در فرانسه نیز به آن dinde میگویند که یعنی همان هندی (de+inde). همهی اینها بر پایهی تصور اولیهای است که در مورد امریکا وجود داشت و فکر میکردند امریکا هندوستان است.
وقتی به فرهنگ دهخدا مراجعه کردم دیدم آنجا هم نام دیگر بوقلمون را «ماکیان هندی» نوشته است. در فرهنگ فرانسهی سعید نفیسی هم «ماکیان هندی» نوشته. (البته هر دو فرهنگ برای کسانی که فارسی نمیفهند «دجاج هندی» نیز آمده که همان ماکیان یا مرغ خانگی است).
اما بوقلمون را در گلستان سعدی دیده بودم به معنی رنگارنگ. به این نتیجه رسیدم که بوقلمون بسط معنایی (semantic extension) یافته و به مرغی گفته شده که در آفتاب چندرنگ دیده میشود. و این بهتر از آن است که فکر کنیم امریکا هند است D:
(در ضمن علت این که قارهی تازه امریکا نامیده شد این است که اولین بار یک دریانورد و نقشهساز ایتالیایی به نام آمریگو وسپوچی Amerigo Vespucci متوجه شد که اینجا هندوستان نیست بلکه یک سرزمین جدید است.)
Sunday, April 24, 2005
بوقلمون
نوشتهی
شهربراز |
ساعت:
6:30 AM |
پيوند دایمی
0 نظر داده شده |
نظردهی
دستهبندی ریشهشناسی , زبان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 نظر:
Post a Comment