Saturday, December 13, 2014

معرفی کتاب «طرح کلی زبان‌شناسی ایرانی»

شنبه ٢٢/آذر/١٣٩٣ - ١٣/دسامبر/٢٠١۴

در سده‌ی نوزدهم و آغاز سده‌ی بیستم میلادی، در کشور آلمان در زمینه‌ی تاریخ و فرهنگ ایران کتاب‌های فراوانی و بزرگی نوشته و چاپ شده‌اند که در این جستار به معرفی یکی از آنها می‌پردازم.


نام کتاب: طرح کلی زبان‌شناسی ایرانی (به آلمانی: Grundriss der Iranischen Philologie)
نویسندگان: تئودور نولدکه، کارل زالمان، و دیگران
ناشر: کارل تروبنر (Karl I. Trübner)
صفحه: ٣٣٢ + ۴٢٣ + ١١١ + ٧٠٨ = ١۵٧۴
سال: ١٨٩۵ تا ١٩٠۶ م
ویراستاران: ویلهلم گایگر (Wilhelm Geiger) و ارنست کوهن (Ernst Kuhn)

این کتاب یکی از کتاب‌های مهم در زمینه‌ی زبان‌شناسی و فرهنگ ایران است که در دانشنامه‌ی ایرانیکا هم درآیه‌ی مستقلی برای آن هست به نشانی: http://www.iranicaonline.org/articles/grundriss-der-iranischen-philologie

چاپ و پخش این کتاب سه جلدی از سال ١٨٩۵ تا ١٩٠۶ م در شهر استراسبورگ به درازا کشید و در سال ١٩٧۴ م / ١٣۵٣ خ.
هم در نیویورک بازچاپ شده است. این کتاب به همت ناشر معروف و بزرگ آلمانی کارل تروبنر (Karl I. Trübner) پدید آمد که به درخواست و هزینه‌ی وی بزرگترین ایران‌شناسان آلمانی آخرین دستاوردها در زمینه‌ی زبان و تاریخ و فرهنگ ایران تا آن زمان را در یک کتاب گرد آوردند.

فهرست مقاله‌های آن چنین است:


vol. I/1:
(i) C. Bartholomae, “Vorgeschichte der iranischen Sprachen” (pp. 1-151); 1895
(ii) C. Bartholomae, “Awestasprache und Altpersisch” (pp. 152-246); 1896
(iii) Carl Salemann, “Mittelpersisch” (pp. 249-332); 1901

vol. I/2:
(iv) Paul Horn, “Neupersische Schriftsprache” (pp. 1-200); 1898
(v) W. Geiger, “Die Sprache der Afghānen, das Pạṧtō” (pp. 201-30); 1898
(vi) W. Geiger, “Die Sprache der Balūtschen” (pp. 231-48); 1899
(vii) Albert Socin, “Die Sprache der Kurden” (pp. 249-86);
(viii) W. Geiger, “Kleinere Dialekte und Dialektgruppen” (pp. 287-423);

vol I, appendix:
(ix) Wsewolod. Miller, “Die Sprache der Osseten” (pp. 1-111);

vol. II, section on literature:
(x) K. F. Geldner, “Awestalitteratur” (pp. 1-53);
(xi) Franz Heinrich Weissbach, “Die altpersischen Inschriften” (pp. 54-74);
(xii) Edward W. West, “Pahlavi Literature” (pp. 75-129; the only chapter written in English);
(xiii) Theodor Nöldeke, “Das iranische Nationalepos” (pp. 130-211);
(xiv) Hermann Ethé, “Neupersische Litteratur” (pp. 212-368);

vol. II, section on history and culture:
(xv) W. Geiger, “Geographie von Iran” (pp. 371-94);
(xvi) Ferdinand Justi, “Geschichte Irans von den ältesten Zeiten bis zum Ausgang der Sāsāniden” (pp. 395-550);
(xvii) P. Horn, “Geschichte Irans in islamitischer Zeit” (pp. 551-604);
(xviii) F. Justi, “Nachweisung einer Auswahl von Karten für die geographischen und geschichtlichen Teile des Grundrisses” (pp. 605-11);
(xix) A. V. Williams Jackson, “Die iranische Religion” (pp. 612-708).

ترجمه‌ی عنوان فصل‌ها:

جلد یک / پاره‌ی یکم
١) کریستیان بارتولومه: تاریخ زبان‌های ایرانی (ص ١ تا ١۵١) سال ١٨٩۵
٢) کریستیان بارتولومه: زبان اوستایی و پارسی کهن (ص ١۵٢ تا ٢۴۶) سال ١٨٩۶
٣) کارل جرمانوویج زالمان: پارسی میانه (ص ٢۴٩ تا ٣٣٢) سال ١٩٠١

جلد یک / پاره‌ی دوم
۴) پاول هُرن: ادبیات پارسی نو (ص ١ تا ٢٠٠) سال ١٨٩٨
۵) ویلهلم گایگر: زبان افغانی پشتو (ص ٢٠١ تا ٢٣٠) سال ١٨٩٨
۶) ویلهلم گایگر: زبان بلوچی (ص ٢٣١ تا ٢۴٨) سال ١٨٩٩
٧) آلبرت زوکین: زبان کُردی (ص ٢۴٩ تا ٢٨۶) سال
٨) ویلهلم گایگر: گویش‌ها و گروه‌های گویشی محلی (ص ٢٨٧ تا ۴٢٣) سال

جلد یک / پیوست
٩) وِسِوالاد فئودورویچ میلر: زبان آسی (ص ١ تا ١١١) سال ١٩٠٣

جلد دوم: بخش ادبیات
١٠) کارل فردریش گِلدنِر: ادبیات اوستایی (ص ١ تا ۵٣)
١١) فرانتس هاینریش وایسباخ: درنبشته‌های پارسی باستان (ص ۵۴ تا ٧۴)
١٢) ادوارد ویلیام وست: ادبیات پهلوی (ص ٧۵ تا ١٢٩؛ تنها فصل نوشته شده به زبان انگلیسی)
١٣) تئودور نولدکه: حماسه‌ی ملی ایران (ص ١٣٠ تا ٢١١)
١۴) هرمان اته: ادبیات فارسی نو (ص ٢١٢ تا ٣۶٨)

جلد دوم: بخش تاریخ و فرهنگ:
١۵) ویلهلم گایگر: جغرافیای ایران (ص ٣٧١ تا ٣٩۴)
١۶) فردیناند یوستی: تاریخ ایران از نخستین روزگاران تا برآمدن ساسانیان (ص ٣٩۵ تا ۵۵٠)
١٧) پاول هُرن: تاریخ ایران در زمان اسلام (ص ۵۵١ تا ۶٠۴)
١٨) فردیناند یوستی: طرح کلی برای بخش‌های جغرافیایی و تاریخی (ص ۶٠۵ تا ۶١١)
١٩) آبراهام والنتاین ویلیامز جکسون: دین ایران (ص ۶١٢ تا ٧٠٨)

پس از جست‌وجو در کتابخانه‌ی ملی ایران، متاسفانه گویا این کتاب به زبان پارسی برگردانده نشده است، هرچند در نوشته‌های شادروان دکتر محمد معین و دیگر استادان اشاره‌هایی به این کتاب شده است.

این دو جلد کتاب را می‌توانید در بخش کتاب‌های گوگل به نشانی زیر ببینید:

جلد نخست:
http://books.google.com/books?id=sbxfAAAAMAAJ

جلد دوم
http://books.google.com/books?id=miqmwhyFTPcC

برای بارگیری (download) آن در قالب پی.دی.اف هم می‌توانید به نشانی‌های زیر در «بایگانی اینترنت» بروید:

جلد نخست به همراه پیوست:
https://ia601400.us.archive.org/1/items/bub_gb_sbxfAAAAMAAJ/bub_gb_sbxfAAAAMAAJ.pdf

جلد دوم
https://archive.org/download/grundrissderira00salegoog/grundrissderira00salegoog.pdf

4 نظر:

Spaetaman said...

درود بر شما. پرسشی درباره یک واژه دارم:
«بایگان» درست است یا «پایگان»؟ همچنین «بایگانی» یا «پایگانی»؟
راستش این پرسشم برایم پیش آمده است چون «پای» در پارسی کاربرد فراوانی دارد اما در مورد «بای» دانشی ندارم. همچنین با توجه به تغییر تلفظ بعضی از واژه‌ها در پارسی، آیا ممکن است در اصل همان «پایگان» بوده است و با گذشت زمان به «بایگان» تبدیل شده است؟ مانند بسیاری از واژه‌های که حرف «ژ» در آن‌ها به مروز زمان به ج، ز و ... تبدیل شده است. برای نمونه: کژ به کج. اگر منبع واژه‌شناسی و ریشه‌شناسی پارسی نو و پارسی میانه (پهلوی) هم معرفی کنید چه بهتر. سپاس از توجهتان.

shahrbaraz said...

درود بر شما.

به گمانم حدس شما درست است و شاید در اصل «پایگان» و «پایگانی» بوده از فعل «پاییدن» به معنای «نگهبانی کردن».

البته در پارسی میانه، «پایگان» معنای دیگری هم داشته و منظور هنگ پیادگان ارتش بوده است.

با سپاس
شهربراز

Anonymous said...

درود. در پاسخ به دوستی که درباره بایگان و پایگان پرسیده‌اند، اگر منظور آرشیو است، به نظر بایگانی درستتر است. اما از طرفی عمل آرشیو می‌تواند ارتباط نزدیکی با مفهوم پایندگی هم داشته باشد چون هدف از آرشیو همان نگهداری و محافظت همیشگی و دائمی است. این احتمال هم وجود دارد که پایگان شکل دیگر بایگان است که در بعضی از گویش‌ها و لهجه‌های پارسی رایج بوده است. اگر به فرهنگ دهخدا هم نگاه کنید می‌بینید که بایگان و بایگانی تعریف شده‌اند و ورودی خود را در این فرهنگ دارند اما در ورودی این دو واژه اشاره‌ای به صورت نوشتاری پایگان و پایگانی نشده است. پس بهتر و حتی لازم است که از همان فرم بسیار رایج بایگان و بایگانی استفاده کنید.

رفیق فردوسی said...

درود بر شما
یادم رفته بود کتاب را معرفی کرده اید

لطفا" نامنامه ی یوستی را هم معرفی بفرمایید
سپاس
رفیق فردوسی